نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 15
ابوموسى اشعرى، نه تنها در آغاز بر پائى فتنه، على ـ عليه السلام ـ را تنها گذاشت، بلكه در نيمه هاى فتنه صفين كه به اصرار سپاهيان ياغى امام، به عنوان نماينده مردم عراق، رهسپار «دومة الجندل» شد، تا در آنجا با پير فتنه وفساد، عمروعاص مذاكره كند، نسبت به امام خيانت ورزيد وامام را از خلافت، عزل كرد ولى عمرو عاص از همين جريان بهره گرفت وگفت: مردم، او امام خود را عزل كرد، ولى من معاويه را بر مقام خود ابقاء مى كنم.
آوخ بر چنين دنيا كه چهره معصوم وتابناك اسلام ونخستين مؤمن به مكتب ومنصوب به خلافت از جانب خدا در روز غدير، به وسيله ابوموسى اشعرى آن هم به خاطر عقده هاى ديرينه اش، از مقام خود بر كنار مى شود وفرزند هند جگر خواره به عنوان حافظ اسلام ومالك نواميس مسلمانان معرفى مى گردد، چه زيبا گويد شاعر نامدار «معره ابو علاى معرى»:
«اى افراد با ايمان اگر كسى از شما از دين الهى باز گردد، خدا گروهى را بر مى انگيزد كه آنان را دوست دارد وآنان نيز خدا را دوست دارند، بر مؤمنان مهربان ودر برابر كافران نيرومندند».
نام کتاب : فرهنگ عقايد و مذاهب اسلامى نویسنده : سبحانی، علیرضا جلد : 2 صفحه : 15