responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقامات حضرت فاطمه« عليها السلام» در كتاب و سنت نویسنده : السند، الشيخ محمد    جلد : 1  صفحه : 156

در بحار الأنوار نيز از كتاب مناقب نقل شده كه هارون الرشيد به موسى بن جعفر گفت: حدود فدك را روشن نماى تا آن را به شما برگردانم.

امام امتناع فرمود تا هارون بسيار اصرار كرد پس امام فرمود:

«ما آن را نمىگيريم مگر به همان حدود و اندازهاش. هارون گفت:

حدود آن چيست؟ امام فرمود: اگر اندازه آن را بگويم به ما برنمىگردانى.

هارون گفت: به حق جدّت برمىگردانم. امام فرمود: مرز اول آن عدن مىباشد كه صورت هارون متغير گشت و گفت ديگر؟ امام فرمود: مرز دوم آن سمرقند است كه صورت هارون سرخ گشت و فرمود مرز سوم آن آفريقاست كه صورت هارون از خشم سياه گشت و گفت چه زياد؟ و فرمود مرز چهارم آن سيف البحر تا همه جزيرههاى اطراف و ارمنستان است.

رشيد گفت: ديگر چيزى براى ما باقى نمىماند پس بيا در محل من قرار بگير (خليفه شو) امام فرمود: به تو گفته بودم كه اگر حدود آن را معلوم نمايم برنمىگردانى، بعد از آن مجلس هارون تصميم به قتل امام گرفت. [1]

اين روايت به وضوح روشن مىسازد كه حق در وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ با حق فىء و انفال يكى است و تصريح دارد كه اولين مصداق ذوى القربى فاطمه عليها السلام مىباشد. همانطور كه در روايت تصريح مىكند كه حق آن حضرت به امتداد وسعت انفال مىباشد و همه سرزمينهايى كه بعد از رسول خدا فتح گرديد نيز از انفال مىباشد و به حضرت صديقه تعلق دارد و بعد از آن حضرت به ائمه اطهار، بلكه ولايت آن حضرت شامل دخالت در همه امور مسلمين در همان زمانى است كه ولايت در دست رسول خدا و


[1] . بحار الأنوار، ج 48، ص 144.

نام کتاب : مقامات حضرت فاطمه« عليها السلام» در كتاب و سنت نویسنده : السند، الشيخ محمد    جلد : 1  صفحه : 156
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست