شكّى نيست كه تاريخ اطّلاعات و دستيابى به اخبار، جداى از شناسايى نظامى در ميدان نبرد، همان سرگذشت مزدوران و جاسوسان است. بيان معناى دقيق واژۀ جاسوس دشوار است و با توجّه به كشور، شرايط محيطى و زمان اقدام به كار اطّلاعاتى تفاوت مىكند. بنابراين، شخصى كه در لباس نظامى براى دستيابى به اخبار تلاش مىكند، جاسوس يا مزدور نيست، بلكه ديدهور يا عامل شناسايى است و از نظر قانون بينالمللى مصونيّت دارد و با او بايد همچون اسيران جنگى رفتار شود. اما شخصى كه نقش او دستيابى به اخبار سرّى به وسيلۀ ابزار سرّى و بهطور پنهانى و در لباس شهروندى است، جاسوس يا مزدور محسوب مىگردد و در بيشتر كشورها در صورت دستگيرى به اعدام محكوم مىشود.
علاوه بر اين، كسانى كه به نفع دولتى بيگانه و عليه كشور خودشان كار مىكنند، خائن، جاسوس و مزدور به حساب مىآيند. اما دشوارى در تفسير موردى بروز مىكند كه نيروهاى غير نظامى لباس نظامى بپوشند، كه به آسانى قابل تشخيص باشد. [1]
گروههاى زير در زمرۀ جاسوسان به شمار نمىآيند:
1-سربازان دستگير شده در مناطق دشمن، مادامى كه هويّتشان را پنهان نكردهاند، هر چند كه به دنبال كسب خبر باشند.
2-مأموران كشورى و سربازانى كه در نقل و انتقال نامهها و ارسال مراسلهها فعّاليّت مىكنند.
3-چتر بازان.
اما در هنگام صلح هر كس براى دستيابى به اخبار مربوط به نيروهاى مسلح يا ذخاير يا استحكامات يا وسايل دفاعى به قصد رسانيدن آن به دولتى ديگر تلاش كند، جاسوس به شمار مىرود [2]؛ ليكن فرق ميان كار نيروى امنيّت داخلى (پليس يا ضدّ جاسوسى) و ميان كار عامل اطّلاعاتى خارجى، تنها در قرن هجدهم روشن شد. اين امر به تحوّل سياسىاى كه در نتيجۀ پيدايش انديشۀ كشور دوستى به جاى حاكم دوستى حاصل شد،
[1] -ر. ك: صلاح نصر، حرب العقل و المعرفه، ص 13؛ هيثم ايوبى و همكاران، الموسوعة العسكريه، ج 1، ص 252. مقصود نويسنده روشن نيست [مترجم]
[2]- ر. ك: احمد عطية الله، القاموس السياسى، دارالنهضة العربيه، چاپ سوم، قاهره،1968 م، ص 266.