دكتر فخرى دبّاغ، مفهومى از جنگ روانى ارائه داده و گفته است: تهاجمى است كه به منظور ايجاد تفرقه، سستى و آشفتگى، در روان فرد و جامعه، برنامهريزى مىشود و آنها را طعمۀ نقشههاى سلطه آفرين مهاجمان مىسازد و از جهات مورد نظر، آنان را بر ضد منافع حقيقى خودشان سوق مىدهد و نگرشها و آرمانهاى آنان را در توسعه، استقلال، بىطرفى يا مخالفت و جانبدارى، به انحراف مىكشاند. [1]
به كارگيرى يك طرح از سوى دولت يا مجموعهاى از دولتها در هنگام جنگ يا صلح براى اقدامهاى تبليغاتى، به منظور تأثير گذارى بر آرا، عواطف، مواضع و رفتار بيگانگان چه دشمن، چه دوست و چه بى طرف به طريقى كه به تحقّق سياست و اهداف دولت يا دولتهاى به كارگيرنده كمك كند، جنگ روانى ناميده مىشود. [2]
تعريف جنگ روانىدر كتاب الموسوعة العسكريه چنين آمده است:
«جنگ روانى مجموعۀ كارهايى است كه هدف آنها تأثير گذارى بر افراد دشمن از جمله رهبران سياسى و افراد جنگجوى آنان در جهت خدمت به مقاصد به كارگيرندگان اين نوع جنگ مىباشد.» [3]
به اعتقاد ما جنگ روانى عبارت است از: به كارگيرى هر نوع وسيلهاى به قصد تأثيرگذارى بر روحيۀ معنوى و خط مشى هر گروهى در جهت اهداف نظامى معيّن و به منظور فلج كردن نيروى اراده و از بين بردن روحيه جنگجويى دشمن، با نوميد ساختن او از پيروزى.
مفهوم و عمل جنگ روانى از همان آغاز درگيرىهاى انسانى شناخته شده بود، امّا اصطلاح «جنگ روانى» كه عنوان و شناساى اين مفهوم است، نخستين بار در سال 1941 به كار گرفته شد. با اين وجود اين مفهوم تا روزگار ما براى بسيارى از اذهان، مبهم مانده است.
[1] -ر. ك: احمد نوفل، الحرب النفسيه، ص 34، به نقل از دكتر فخرى دباغ؛ الحرب النفسيه، وزارةالثقافه، الموسوعة الصغيره، شمارۀ 38، بغداد،1979، ص 3.
[2] -ر. ك: دكتر احمد نوفل، حربالنفسيه. به نقل از دكتر عبدالسلام زهران در كتاب علمالنفس الاجتماعى، ص334؛ غسل الدِماغ (شستشوى مغزى) ، ص 262-263؛ دكتر مختار تهامى در كتاب الرأى العام و الحرب النفسيه، ص 125.
[3] -هيثم الايوبى و همكاران، الموسوعة العسكرية، مؤسسة العربيه للدراسات و النشر، بيروت، ج 1، ص 767.