ليث بن سعد و ابو ثور و اوزاعى گفتهاند كه [ويران ساختن آبادىها و قطع درختان]جايز نيست و روايتى هم از احمد، مبنى بر عدم جواز، نقل شده است. [2]در كتاب بداية المجتهد آمده است: «اوزاعى قطع درخت بار آور و تخريب آبادى را، كنيسه باشد يا جايى ديگر، ناپسند شمرده است.» [3]اوزاعى مىگويد: هرگاه دشمن درون انبار زير زمينى گندم بود و دانستى كه بدون آتش زدن برآنها مسلط مىشوى، من دوست دارم كه از آتش زدن خود دارى شود؛ و اگر تسلط بر آنها ممكن نبود و از بيرون آمدن خوددارى كردند، ايرادى در آتش زدن نمىبينم، هرچند كودك به همراه داشته باشند؛ زيرابه جنگ مسلمانان آمدهاند. [4]
در كتاب المغنىاز ابن قدامه آمده است: اگر براى غرقكردن دشمن راهى بجز ويرانكردن سدها نباشد، اگر موجب نابودى زنان و كودكان-كه خداوند نابود سازى عمدى آنان را حرام گردانيده-باشد، جايز نيست و اگر تسلّط برآنها جز اين راهى نداشته باشد، جايز است. [5]
[1] -ر. ك: مالك بن انس، المدونة الكبرى، ج 1، ص 373؛ ابن قدامۀ مقدسى، المغنى و الشرح الكبير، ج 10، ص 511؛ ابن قدامه، الشرح الكبير، ج 5، ص 510، بدل المجهود، ج 12، ص 124-125؛ محمد على الحسن، العلاقات الدوليه، ص 169؛ ابو داوود، سنن، حديث شمارۀ 2616، ج 3، ص 38.
[2]- ر. ك: موفق الدين عبدالله بن احمد بن قدامۀ مقدسى، المقنع فى فقه امام السنة احمد بن حنبل، ج 1، ص486؛ شمس الدين بن قدامۀ مقدسى، الشرح الكبير على متن الاقناع، ج 5، ص 508؛ ابن قدامه، المغنى و الشرح الكبير، ج 5، ص 510؛ بوطى، فقه السيره،263.
[3]- محمد بن احمد بن رشد قرطبى، بداية المجتهد و نهاية المقتصد، ج 1، ص 328.
[4] -ابن قدامه، المغنى و الشرح الكبير، ج 10، ص 503.
[5] -ر. ك: شمس الدين بن قدامۀ مقدسى، الشرح الكبير على متن الاقناع، ج 5، ص 508؛ ابن قدامه، المغنى و الشرح الكبير، ج 10، ص 506؛ موفق الدين بن قدامه مقدسى، المقنع، ج 1، ص 486.