جنّيان بوده است. شيخ مفيد، او را از جنّيان دانسته و اين قول را به
مذهب اماميّه و كثيرى از معتزله و اصحاب حديث نسبت مىدهد (اوائل
المقالات، 110). نظريّهاى ديگر نيز وجود دارد كه بنابر آن، فرشتگان، جنّيان
و شياطين جملگى حقيقتى واحد دارند و تفاوتى ميان آنها نيست مگر به عوارض و افعال.
فرشتگان تنها فاعل خيراتاند و شياطين، فاعل شرور و جنّيان، گاه خيرات و گاه شرور
(گوهر مراد، 336).
آنان
كه ابليس را از اجنّه دانستهاند، معتقدند كه ابليس بر اثر عبادت فراوان در شمار
فرشتگان جاى گرفت و چون خداوند، فرشتگان را فرمان داد كه بر آدم (ع) سجده كنند، او
نيز از باب تغليب، مأمور سجده گشت (تفسير موضوعى قرآن مجيد، 6/ 263- 257).
***
اثبات وجود امام زمان (ع)
اعتقاد
به ظهور ناجى انسان ويژه مسلمانان نيست. پيروان همه اديان معتقدند كه در عصرى سياه
و سرشار از بيدادگرى و تباهى، ناجى موعود ظهور مىكند و جهان را به صلاح مىآورد.
پيروان هر آيينى او را از خود مىدانند و به نامى او را مىخوانند. زردشتيان، او
را سوشيانس مىنامند و يهوديان سرور ميكائيلى و مسيحيان، مسيح موعود و مسلمانان
مهدى منتظَر (ع). اين نويد را مىتوان در متون مقدّس اديان گوناگون بازيافت؛ در
متون زردشتى همانند زند و پازند و جاماسبنامه، در
تورات يهوديان، انجيل
مسيحيان و بلكه در كتب دينى براهمه و بودائيان (دادگستر
جهان، 93 و 94؛ خورشيد مغرب،
58- 52). مسلمانان نيز از همان آغاز به ظهور منجى جهان حضرت مهدى (ع) معتقد
بودهاند. پيامبر اسلام 6 بارها از او ياد كرده و اوصاف و ويژگىهايش را برشمرده
است. احاديث مربوط به حضرت مهدى (ع) را شيعه و سنّى نقل كردهاند و هر دو به تواتر
آنها گواهى دادهاند. بسيارى از علماى بزرگ اهل سنّت هيچ ترديدى در اين تواتر روا
نداشتهاند؛ همانند ابن حجر هيثمى در الصّواعق المحرقة، شبلنجى در نور الابصار، ابن صباغ در الفصول المهمّة، محمد بن الصّبان در اسعاف الرّاغبين و كنجى شافعى در البيان (دادگستر جهان، 32). ابوعبداللّه