و در همان حال، ناشناس ماندن، در بيشتر اوقات نيازمند اعجاز و خرق
عادت نيست.
از
روايات و نيز ماجراى كسانى كه به پيشگاه امام زمان (ع) بار يافتهاند، برمىآيد كه
غيبت امام (ع) بر هر دو گونه- ناپيدا شدن و ناشناس ماندن- است. گاه نيز در يك زمان
هر دو گونه اتفاق مىافتد. يك نفر نمىبيند و ديگرى مىبيند و نمىشناسد (امامت و مهدويّت، 2/ 479- 476).
ديدار
در عصر غيبت كبرى:
در
عصر غيبت كبرى كسانى بسيار با امام (ع) ديدار كردهاند كه برخى از آنان از علماى
بزرگ شيعه و معتمد بودهاند (همان، 474). علّامه مجلسى نام و حكايت برخى از آنان
را آورده است (بحارالانوار، 52/ 77- 1).
محدّث
نورى در كتاب النجم الثاقب صد حكايت از اين كسان نقل
كرده است.
بسيارى
از علماى گذشته و معاصر شيعه در اين باره كتابهايى مستقل نوشتهاند.
مهمترين
اين آثار عبارتاند از: تبصرة الولى فيمن رأى الامام الغائب، تأليف سيد هاشم بحرانى، تذكرة الطّالب فيمن رأى
الامام الغائب، تأليف سيد هاشم بحرانى، تذكرة الطّالب فيمن رأى
الامام الغائب و نيز دارالسّلام فيمن فاز بسلام الامام،
تأليف شيخ محمود ميثمى عراقى، بدائع الكلام فيمن اجتمع
بالامام، تأليف سيد جمال الدين محمد بن حسين يزدى طباطبائى، البهجة فيمن فاز بلقاء الحجّة،
تأليف ميرزا محمّدتقى الماسى اصفهانى و العبقرى الحسان فى
تواريخ صاحب الزّمان، تأليف شيخ على اكبر نهاوندى.
بسيارى
كسان كه به ديدار امام (ع) توفيق يافتهاند، براى پرهيز از شهرت و اتهام دروغگويى
يا تقيّه و مانند آنها ديدار خويش را تا پايان عمر آشكار نساختهاند (الامام المهدى من المهد الى الظّهور،
254).
نظريّههاى
علماى شيعه:
گروهى
از علماى بزرگ شيعه همانند سيد مرتضى، شيخ طوسى و سيد بن طاووس بر اين باورند كه
مىتوان در غيبت كبرى به ديدار امام زمان (ع) نايل گشت و اين را يكى از فوايد وجود
امام زمان (ع) در زمان غيبت دانستهاند. برخى مسئلهاى طرح كردهاند كه وقتى امام
معصوم (ع) غايب است، بود و نبود ايشان چه بهرهاى براى شيعيان دارد.
سيّد
مرتضى در پاسخ بر آن است كه يكى از بهرهها، امكان ملاقات با آن امام همام (ع)
است. بنابر نظر او، دليلى بر ردّ امكان ملاقات در دست نيست. شيخ طوسى معتقد است كه
دليلى در ميان