بن عمرو بن حرب رسيده است و از اين رو، عبداللّه تا ظهور محمّد بن
حنفيّه، امام است. 2. كربيّه: اينان پيروان ابوكرباند و بر اين باورند كه محمّد
بن حنفيّه همان مهدى موعود (ع) است و پدرش علىّ بن ابىطالب (ع) او را بدين نام
خوانده است و پس از محمّد بن حنفيّه ديگر كسى امام نيست و خود او زنده است و در
غيبت به سر مىبرد و سرانجام ظهور مىكند.
3.
مختاريّه يا كيسانيّه خلص: پيروان مختار بن ابوعبيد ثقفىاند و امامت را تنها در
اولاد محمّد بن حنفيّه جايز مىشمارند.
4.
هاشميّه: از پيروان ابوهاشم فرزند محمّد بن حنفيّهاند و خود به پنج گروه تقسيم
مىشوند.
اعتقادات:
پيروان
اين فرقه معتقدند كه محمّد بن حنفيّه، اسرار دين و علم تأويل و علوم باطنى را از
امام حسن و امام حسين (ع) برگرفته است. برخى از ايشان، اركان شريعت- مانند نماز و
روزه را- تأويل كرده، به تناسخ و حلول معتقدند.
همه
فرقههاى كيسانيّه بر امامت محمّد بن حنفيّه و روا بودن بداء بر خداوند
همداستاناند. برخى از آنان به الوهيّت محمّد بن حنفيّه نيز معتقدند. به كيسانيّه
نسبت دادهاند كه معتقدند دين، طاعت مرد است و اركان شرعيّه- مانند نماز، روزه،
زكات و حج- كنايه از مردانى معيّناند. بنابراين، امامت، اصل است؛ در خصوص دعوت و
عقيده و فقه، در پيوند با رئيس فرقهاند. به دليل چنين باورهايى است كه گروههايى
از كيسانيّه به اباحهگرى شهرت يافتهاند. برخى از آنان بر اين باورند كه اگر آدمى
امام را بشناسد، از قيد واجبات و محرّمات دينى آزاد است. برخى ديگر معتقدند كه
بخشى از شريعت به وسيله بيان نسخ شده است و از اين رو، خويش را بدين بخش مقيّد
نمىشمارند (الفرق بين الفرق، 238- 236؛ فرق الشّيعة، 50- 41). امروزه اثرى از
فرقه كيسانيّه نيست و اين فرقه هيچ پيروى ندارد (الفصول
المختارة، 241).