«بناى اعتراض به طول عمر امام زمان (ع) از روى استبعاد است. البتّه
عمر به اين درازى و بيشتر از اين، قابل استبعاد است؛ ولى هر كس به اخبارى كه در
خصوص امام غايب از پيغمبر اكرم 6 و ... ائمّه اهل بيت (ع) وارد شده، مراجعه
نمايد، خواهد ديد [كه] نوع زندگى امام غايب را به طريق خرق عادت معرّفى مىكنند.
خرق عادت، غير از محال است و از راه علم هرگز نمىتوان خرق عادت را نفى كرد؛ زيرا
هرگز نمىتوان اثبات كرد كه اسباب و عواملى كه در جهان كار مىكنند، تنها همانها
هستند كه ما آنها را ديدهايم و مىشناسيم و اسباب ديگرى كه ما از آنها خبر
نداريم، يا آثار و اعمال آنها را نديدهايم يا نفهميدهايم، وجود ندارد. از اين
روى، ممكن است در فردى يا افرادى از بشر اسباب و عواملى به وجود آيد كه عمرى بسيار
طولانى هزار يا چندين هزار ساله براى ايشان تأمين نمايد و از اين جا است كه جهان
پزشكى تا كنون از پيدا كردن راهى براى عمرهاى بسيار طولانى نوميد و مأيوس نشده
است.» (شيعه در اسلام، 151 و 152)