بنابر
آموزههاى اسلامى، خداجويى و خداپرستى به گونه فطرى در نهاد انسان نهفته است (التوحيد، 56). خداوند، انسان را ضعيف آفريده است
(نساء/ 28) و از اين رو او همواره نيازمند آفريدگار خويش است و تاريخ انسان نشان
مىدهد كه ميل به شناختن و پرستيدن خدا هميشه در جامعه بشرى وجود داشته است (تاريخ تمدّن، 1/ 70). امّا اين به معناى
آن نيست كه انسان توانسته است نياز فطرى خداجويى خويش را به گونه درست ارضا كند.
او گاه به بيراهه رفته و چيزى ديگر را به جاى خداوند متعال پرستيده است (زخرف/ 87؛ تفسير نمونه، 21/ 136). دانشمندان
مسلمان براى شناخت خداوند سه روش را معتبر مىدانند: حس؛ دل؛ عقل (مجموعه آثار، 13/ 386- 355).
الف.
حس:
اين
روش از سه راه بهره مىجويد: اوّل مشاهده سازمان و نظام حاكم بر جهان و تعمّق در
آن. هرگاه انسان در جهان پيرامون خويش بنگرد، مجموعهاى منظّم مىيابد كه از ناظمى
حكيم و مدبّر، حكايت مىكند (تبيين براهين اثبات خدا، 46- 27). دوم، بهرهگيرى از نيرويى پنهان. هر موجودى از گرايشى
درونى نصيب برده است كه او را به سوى خدا راه مىنمايد (شمس/ 8). سوم، توجّه به
اينكه جهان، حادث است. انسان با درك اين حقيقت كه روزى جهان نبوده است و سپس هستى
يافته است، به وجود هستىبخش جهان پى مىبرد (كشف
المراد، 179 و 319). اين سه راه از گذر حس طى مىشوند و نيازمند درك عرفانى
و پيچيده نيستند و همچنين به استدلالهاى عقلى محض نياز ندارند. با اين حال،
نمىتوان راه حس را براى شناخت خداوند كافى دانست.
ب.
دل و فطرت:
حكما
و عرفا بر آناند كه راههاى رسيدن به خدا به شمار