اعمال نزد شيعيان اين است كه انديشه و گفتار و كردار انسان- خوب يا
بد- صورت و سيمايى در دنيا و آخرت دارد؛ ولى در دنيا آشكار نمىشود. در رستاخيز،
پس از تحوّلات و تبدّلات ژرف و شگرف، انديشه و گفتار و كردار آدمى به صورت واقعيّت
اخروى جلوه مىنمايد و صاحب خويش را شاد يا غمگين مىسازد.
دانشمندان
شيعه درباره تجسّم اعمال بر دو گروهاند: گروهى معتقدند كه مجازات آدمى در قيامت،
با تجسّم اعمال صورت مىپذيرد. اعمال در جهان آخرت با سيمايى نيك يا زشت ظاهر
مىشوند و به صاحبان خويش مىرسند (اربعين،
623؛ الميزان؛ رياض السّالكين، 399؛ الفردوس الأعلى،
173). گروه ديگر بر اين باورند كه خود اعمال جزاى انسان نيستند؛ بلكه جزاى او،
آثار و لوازم اعمال است (بحارالانوار، 7/ 23؛ مجمع البيان،
1/ 413).
گروه
نخست براى مدّعاى خويش دلايلى دارند كه عبارتاند از: آيات، روايات و اصول عقلى
علمى.
الف.
آيات:
آيات
متعدّدى از قرآن كريم بر تجسّم اعمال گواهى مىدهند.
اين
آيات را مىتوان بر سه دسته تقسيم كرد: اوّل، آياتى كه با صراحت دلالت مىكنند بر
اينكه اعمال انسان در رستاخيز، تجسّم مىيابند و حاضر مىشوند (آل عمران/ 30؛ كهف/
49؛ تكوير/ 16؛ حشر/ 18 و ...). دوم، آياتى كه گواهى مىدهند كيفر و پاداش به
وسيله خود اعمال و تجسّم آنها صورت مىپذيرد (بقره/ 174 و 281؛ تحريم/ 7؛ ق/ 21؛
نساء/ 10 و ...). سوم، آياتى كه مجازات اعمال انسان را بهشت و دوزخ دانستهاند
(احقاف/ 13 و 14؛ اعراف/ 40 و 41؛ انسان/ 12؛ انعام/ 93؛ بيّنه/ 7 و 8؛ توبه/ 95-
93 و ...).
ب.
روايات:
منابع
روايى شيعه، احاديث فراوانى درباره تجسّم اعمال از پيامبر 6 و امامان (ع) نقل
كردهاند (بحارالانوار، 7/ 69؛
تفسير برهان، 4/ 87؛ كافى،
2/ 9- 11؛ محاسن برقى، 1/ 288؛ ميزان الحكمة، 2961- 2138).
ج.
دليل عقلى و علمى:
گروهى
از دانشمندان، تجسّم اعمال را به دو دليل ناممكن دانسته و از اين رو، آيات و
روايات را تأويل و توجيه كردهاند: اوّل، عمل از مقوله عرض است و پس از صدور از
انسان يا مرگ وى، معدوم مىشود و در نتيجه، چيزى باقى نمىماند تا در قيامت مجسّم