بلكه از «انجيل» ياد مىكند و از آيات قرآنى برمىآيد كه كتاب آسمانى
حضرت مسيح (ع) دستخوش تحريف شده است (بقره/ 75؛ آل عمران/ 78؛ مائده/ 13 و 14؛
الميزان/ 3/ 8 و 9). اينكه اناجيل فعلى پس از زمان حضرت عيسى (ع) و حتى پس از
حواريّون پديد آمدهاند، گواهى روشن بر اين حقيقت است (اعلام
القرآن، 230؛ تحقيقى در دين مسيح، 25- 30). نويسندگان براى تأليف اناجيل از دو منبع سود جستهاند:
يكى سنن شفاهى جماعت نخستين مسيحى كه بى گمان ذهنيّات شخصى و تخيّلات به اين منبع
راه يافته است به ويژه انديشههاى پولس كه برخى صاحب نظران او را معمار مسيحيّت
كنونى مىدانند (آشنايى با اديان بزرگ، 124، 125 و 147؛ بحارالانوار، 8/ 311). از اناجيل تنها
انجيل متّى به زبان عبرى- زبان حضرت عيسى (ع)- بوده كه آن نيز در قرن 11 م.
مفقود
شده است.
تحريفهاى
آشكار اناجيل:
1.
به صليب كشيده شدن حضرت عيسى (ع) (بشارت عهدين، 56- 54). قرآن چنين رويدادى را نمىپذيرد و تصريح دارد كه خداوند،
حضرت عيسى (ع) را به سوى خود برده است (نساء/ 157 و 158).
2.
صاحب كتاب نبودن حضرت عيسى (كلام مسيحى، 49) بنابر باور مسيحيان- كه برگرفته از اناجيل است- حضرت عيسى (ع)
كتابى به نام انجيل نداشته است؛ امّا قرآن بيان مىدارد كه خداوند، انجيل را بر
اين پيامبر الهى (ع) نازل كرده است (مريم/ 30). 3. تثليث؛ يعنى الوهيّت حضرت مسيح
(ع) و روح القدس در كنار خداوند (بشارت عهدين، 64- 61). قرآن كريم از اين اعتقاد نصارا ياد كرده و آنان را
نكوهيده است (نساء/ 171؛ مائده/ 73).
***
اولوالامر: صاحبان امر، زمامداران
اين
واژه، اصطلاحى قرآنى است به معناى صاحبان امر (نساء/ 59). درباره معناى «امر» و
مصداق «اولوالامر» در اين آيه سه نظريّه مطرح است: 1. مراد از «اولوالامر»
كسانىاند كه خداوند براى زمامدارى مسلمانان برگزيده و اطاعت از آنها را واجب
ساخته است. احكام اسلامى به همه شئون مادّى و معنوى و فردى و اجتماعى زندگى انسان
نظر دارند و نيازمندِ