... وَقُضىَ بَينَهُم بِالقِسطِ وَهُم لا يُظلَمون. (يونس: 54) ... در ميان آنها (گناهكاران) به عدالت داورى مىشود و ستمى بر آنها نمىرود. آيه دوم نيز متذكر مىشود كه سرانجام بر اساس عدالت الهى، نيكوكاران به پاداش و گناهكاران به كيفر اعمال خود مىرسند: فَاليَومَ لا تُظلَمُ نَفس شيئاً وَلاتُجزُونَ الّا ما كُنتُم تَعلَموُن. (يس: 54) امروز به هيچ كس ذرهاى ستم نشود، و جز آنچه عمل كردهايد، جزا داده نمىشويد. چرا عدل از اصول دين است؟ دانستيم كه عدل از صفات خداوند است و خدا همچنان كه دانا و توانا و شنوا و بيناست، عادل و دادگر نيز هست. حال اين سوال مطرح است كه چرا از ميان همه صفات خداوند، صفت عدل از اصول دين شمرده شده است. اگر بناست برخى صفات خدا را از اصول دين قلمداد كنيم، لازم است علم، قدرت، اراده و ... را نيز جزء اصول دين بدانيم. در پاسخ بايد گفت: اينكه برخى مسلمانان عدل را از اصول دين دانستهاند، به دليل اختلاف متكلمان مسلمان در موضوع عدل الهى است؛ بدان گونه كه اعتقاد يا عدم اعتقاد به عدل، وجه مميز مذهب شمرده مىشود. شيعه و گروهى از اهل سنت كه «معتزله» ناميده مىشوند، به عدل الهى اعتقاد دارند و به «عدليه» مشهورند، ولى گروهى از اهل سنت، كه اشاعرهاند، به عدل خداوند- با تعريف عدليه از آن- اعتقاد ندارند. بدين ترتيب، اعتقاد به علل، نشانه آن است كه كسى اشعرى نيست و اعتقاد به عدل و امامت، نشانه آن است كه كسى شيعه است. از اين رو، گفتهاند اصول دين اسلام سه اصل است و اصول دين و مذهب شيعه همان سه چيز است به علاوه اصل عدل و اصل امامت. اقسام عدل عدالت خداوند در سه مرحله تكوين، تشريع و جزاء پديدار مىگردد. خدا هم در تكوين و ايجاد اشياء استحقاق و ظرفيت آنها را در نظر داشته و هم در تشريع و قانونگذارى، توان و طاقت انسانها را لحاظ كرده و هم در مقام جزاء، آنچه را سزاى نيك و بد است به عدالت و راستى مىدهد. اينك هريك از اين مراحل را توضيح مىدهيم.