نام کتاب : دانش اجتماعى(2) نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 12
اطلاق مى كنند و وسايل وابزار و شكلهاى زندگى اجتماعى را تمدّن مى نامند. «1» در تعريف نخست، مرز ميان فرهنگ و تمدّن ناديده گرفته مىشود. در واقع، تمدّن دراين ديدگاه، ماهيّت مستقلى ندارد چنان كه ساموئيل كينگ تصريح مى كند كه فرهنگ داراى دو مرحله مادى و غير مادّى است. «2» به همين دليل عدهاى تمدّن را چهره مادّى فرهنگ دانستهاند، «3» چنان كه برخى نيز آن را درجه رشد فرهنگى يك ملّت در مقايسه با جامعه هاى ديگر تلقى نموده اند. «4» امّا در تعريف دوم، تنها به جنبه معنوى زندگى بشر، فرهنگ اطلاق شده است. به همين جهت، «تايلر» جامعه شناس انگليسى، فرهنگ را عبارت از مجموعه دانش و افكار و آرا و اخلاق و قوانين و مقرّرات و ساير استعدادها و عاداتى كه انسان به عنوان عضو يك جامعه كسب كرده است، مىداند. «5» حقيقت اين است كه فرهنگ و تمدّن، ماهيتى مستقل و جدا از هم دارند. به جنبه هاى معنوى زندگى بشر فرهنگ مى گويند، در حالى كه تمدّن به چهره مادّى زندگى انسانها اطلاق مىگردد. بنابراين در تعريف فرهنگ مى گوييم: فرهنگ عبارت است از مجموعه اندوختهها و ساختههاى «6» معنوى بشر در زندگى اجتماعى خودش. «7» تعريف ما از فرهنگ به اين معنا نيست كه فرهنگ با تمدّن هيچ ارتباطى ندارند، بلكه بر عكس، اين دو تأثير متقابل بر يكديگر داشته، مكمّل همديگر مى باشند. فرهنگِ احساس مسؤوليت و اعتماد به نفس، موجب رشد و توسعه در تمدّن مىشود؛ همان طورى كه پيدايش صنعت چاپ، به رشد و گسترش فرهنگ كمك كرده است. علاوه بر اين، فرهنگ به منزله موتور حركت، پيدايش و توسعه تمدّن محسوب مىگردد؛ جوامع متمدّن امروز به دليل اندوخته هايى كه بر اثر جنگهاى صليبى از فرهنگ اسلامى كسب كردند به اين حد
نام کتاب : دانش اجتماعى(2) نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 12