خود دفاع مىكند و جبهۀ دشمن را كه جبهۀ شيطان بزرگ با همۀ شيطانهاى كوچك ديگر بود از وجببهوجب خاك ايران اسلامى عقب مىراند، روشن است كه عزم دينى و ملّى ملّت ما در نهايت شكوه درخشيده است و هنر دفاع مقدّس ما مىتواند يك هنر دينى و ملّى باشد. آقاى بهمنى، كارگردان سينما، در اينباره مىگويد:
سينماى دفاع مقدّس جزئى از سينماى دينى و ملّى ماست. . . جبهههاى ما محدود به خط مقدّم نبود، ما به وسعت تمام خاك ايران جبهه داشتيم؛ از اوّلين روستا تا آخرين روستاى ايران در جنگ شركت و حضور داشتند. اگر حمايت مردمان خاك ايران نبود، جبههاى شكل نمىگرفت و اين حمايت بدون فرهنگ غنى ممكن نبود؛ فرهنگى كه در آن، مادرى از جگرگوشهاش جدا مىشود و حتّى جنازهاش را نمىيابد. جنگ در فرهنگ دينى و ملّى ما غوطهور بوده است. [1]
اگر هنر دفاع مقدّس ما يك هنر دينى و ملّى است، ضرورت پرداختن به آن و امكان دادن به خلق آثارى در اين زمينه نيز يك ضرورت دينى و ملّى است و اين چيزى نبود كه امام از آن غافل باشد:
اينجانب به نويسندگان و گويندگان و تحليلگران و هنرمندان و نقاشان و همه و همه پيشنهاد مىكنم تا هميشه و بهخصوص در اين هفته (هفتۀ دفاع مقدّس) آنچه در توان دارند، در طبق اخلاص گذاشته و تقديم اين سلحشوران عظمتآفرين و ملّت ايران و اسلام بزرگ نمايند. [اين پيشنهاد]براى آن است كه به گوشهاى از وظيفۀ اسلامى، انسانى، ملّى، ميهنى هرچند كوچك خود عمل نمايند. [2]