بيانگر سنگينى و سبكى، ضخيمى، نازكى و. . . باشد. از حركت نقطه در تابلو مىتوان به ريتم رسيد و طوفانى از حركات مختلف به پا كرد.
تابلو با حركت از نقطه به خط و سطح و حجم، بهتدريج به طول و عرض و ارتفاع دست مىيابد و به همين روال، از تركيب آنها بافت پيدا مىكند. رنگ در نقاشى از عوامل مؤثر و كارايى است كه با توجه به روانشناسى رنگها، معانى و مفاهيم فراوانى را القا مىكند. رنگها را به طور كلى مىتوان به رنگهاى سرد و گرم تقسيمبندى كرد؛ رنگهاى سرد، رنگهاى اندوه، افسردگى و غم است و بيشتر به سايه گرايش دارند، امّا رنگهاى گرم، رنگهاى شاد، حيات، زندگى و تلاشند و به روشنايى گرايش دارند.
رنگ زرد، رنگى با توان پرتوافكنى زياد است، رنگ بيخوابى، بيدارى، هيجان، اضطراب و تلاطم فكرى است، رنگ رسيدن كشت و نمودار نيروى فزون نهفته در دانه است، رنگى مادى و زمينى است كه به عمق راهى ندارد و شادىآفرين است. خداوند در آيۀ 69 سورۀ بقره رنگ زرد را شادىآفرين معرّفى مىكند. [1]آبى، رنگى آرام و درونگرا است؛ بيننده را به سوى خود مىكشد و در درون آرامش خود غرق مىسازد. رنگ آبى خوابآور و تسكيندهندۀ هيجانهاى درونى است؛ همچنان كه رنگ آسمان آرامشبخش است. نارنجى، رنگ شادابى و رنگ ميوههاى تازهرسيده است. بنفش در درون خود، جوهر اندوه و خودگرايى دارد. سرخ، رنگى گرم، برونگرا و با توان فعاليت زياد است. سرخ، رنگ حقيقت، و پيكار و شهادت است و سرانجام، سبز، معانى تعقل، تفكر و آرامش خردمندانه را با خود دارد، نه-چون آبى-آنچنان سرد و
[1] . «اِنَّهٰا بَقَرةٌ صَفْرٰاءُ فٰاقِعٌ لَوْنُهٰا تَسُرُّ النّٰاظِريٖنَ.» ؛ آن ماده گاوى است زرد يكدست و خالص كهرنگش بينندگان را شاد مىكند.