راديوها مىرفتند، در ادارات و حتّىٰ مدارس از راديوها با صداى بلند پخش مىشد و در ابعاد وسيعتر، مساجد اين مارش را از بلندگوها پخش مىكردند و به اين شكل، مردم تشويق به شنيدن خبر مىشدند. باز ما شاهد بوديم كه اين مارش حتّىٰ روى روحيۀ رزمندهها نيز مؤثر بود. معمولاً يكى-دو روز بعد از حمله، وقتى كه هنوز خستگى شب حمله در رزمندهها وجود داشت، پخش اين مارش از راديو، روحيۀ خاص جديدى به آنها مىداد. خيلى از رزمندهها راديو با خودشان مىآوردند و اين مارش را به عنوان نشانۀ يك پيروزى كلى در تمام خطوط نبرد مىدانستند. [1]
شكى نيست كه ريتم حرف اوّل را در موسيقى رزمى مىزند. ريتم سنگين و گاه سريع كه با استفاده از سازهاى كوبهاى چون طبل و سنج ملودى را همراهى مىكند، حالتى حماسى و مهيّج به قطعۀ موسيقى مىدهد؛ چيزى كه در تمام سرودهاى دوران دفاع بهوضوح ديده مىشود.
موسيقى سنتى ما نيز براى اوّلينبار در تاريخ موسيقى جنگ، در خدمت سرودهاى جنگ به كار گرفته شد و بسيار هم موفق از آب درآمد. سرودهايى مانند «دايه دايه وقت جنگ است» ، مؤيد گفتار ماست. در اين سرودها، افزون بر استفاده از تار و سنتور و كمانچه و تنبك، دف كه يك ساز سنتى و محلّى كوبهاى است، قدرتمندانه به صدا درمىآيد و با ايجاد حالتى باشكوه و حماسى، عاملى در موفقيت سرودها مىشود.
بسيارى از سرودها با تركيب اركستر سمفونيك و اركسترى از سازهاى ايرانى و گاه با ساز واحدى از سازهاى ايرانى، ساخته و اجرا شدند. در اين مورد، براى مثال، مىتوان از سرود «كجائيد اى شهيدان خدايى» ياد كرد.