responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج5) نویسنده : منصورنژاد، محمد؛ شيخيان، على    جلد : 1  صفحه : 217

3. آيةاللّه ميرزا جواد آقا تهرانى

فضاى معنوى جبهه، پير و جوان، طلبه عادى و عالم برجسته و كهنسال نمى‌شناخت. هركس كه به آن وادى مى‌شتافت، به شوق و شعف مى‌آمد، بهره‌ها مى‌گرفت و درس‌ها مى‌آموخت، آب حيات مى‌يافت و عمر مجدّد پيدا مى‌كرد.

عالم برجسته و عارف گرانقدر، مرحوم آيةاللّه ميرزا جواد آقا تهرانى، نمونه‌اى نيك در صدق اين مدعاست. بارها و بارها از معنوّيت عرصۀ نبرد سخن مى‌گفت و با ذكر آن به شادى و شور مى‌آمد. مقام معظم رهبرى بارها از آن عالم هشتادساله و شور جوانانۀ او در ايّام حضور در جبهه ياد كرده‌اند؛ حضورى كه پديدآورنده زيباترين صحنه‌هاى آميختگى عرفان و معنويت با سلحشورى و جنگاورى است:

اين عالم بزرگوار كه پشتش خميده است يعنى تقريباً به حالت ركوع راه مى‌رود و عصا به دستش مى‌گيرد، به جبهه رفت، قبا را كند و بچه‌هاى سپاه يك دست لباس بسيجى را به تنش كردند. خود ايشان اظهار علاقه كرده بود كه كارى انجام بدهد. بچّه‌ها هم ايشان را پاى خمپاره 81 گذاشتند و گفتند شما گلوله خمپاره 81 را در اين لوله بگذاريد.

وقتى ايشان از جبهه برگشتند، ما در تهران زيارتشان كرديم. واقعاً نور خاصّى پيدا كرده بود و حقيقّتاً منوّر شده بود و از اين چند ماهى كه در آن‌جا مانده بود، خيلى شاد شده بود. گفت: من در ميان اين بچّه‌ها واقعاً حال خاصّى داشتم. اين صفا و خلوص بچّه‌ها ايشان را خيلى منقلب كرده بود. بعد گفت: آن‌ها به من گفتند اين گلوله را در خمپاره‌انداز بيندازيد و وقتى كه انداختيد، بايد سرتان را عقب بكشيد و دستتان را هم در گوشتان بگذاريد تا صدايش شما را اذيت نكند و گوشتان دچار مشكل نشود. گفت: من دستم را در گوشم مى‌گذاشتم و فرياد مى‌كشيدم: اللّه اكبر.

نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج5) نویسنده : منصورنژاد، محمد؛ شيخيان، على    جلد : 1  صفحه : 217
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست