متوجّه حضور ايشان شده بودند، شروع به تيراندازى كردند و چندينبار با اختلاف چند دقيقه موضع و محلّى را كه ايشان بودند، بمباران كردند.
صبح روز بعد، محور دزلى را براى بازديد انتخاب كردند و در مقابل اصرار ديگران كه منطقه را براى بازديد خطرناك مىديدند، فرمودند نه، من مىخواهم مناطق خط مقدم و بچّهها را ببينم. بعضى از سنگرهاى نگهبانى را كه در جاهاى بلندترى بود، پياده سركشى كردند. در مسير عبور از ده دزلى، توپخانه عراق شروع به زدن كرد و ايشان بدون اعتنا به آن، مسير را طى كرد تا اينكه سه فروند هواپيماى دشمن موضعى را كه چند لحظه قبل ايستاده بوديم، بمباران كرد. تمامى سرنشينان خودروها بهسرعت بيرون پريدند و در كنار جاده سنگر گرفتند و بعد به طرف جلو راه خود را ادامه داديم. [1]
6. حصر آبادان و عمليات ثامنالائمه
براى دستيابى به يك تحليل درست در بارۀ عمليات درمنطقه جنوب، آشنايى با ديدگاه بنىصدر بهعنوان فرمانده كل قوا و رئيس شوراى عالى دفاع در نحوۀ ادارۀ جنگ و برخورد مغرضانه و خائنانه او با طرحهاى عملياتى سپاه ضرورى است، زيرا از يكسو در روند كلّى جنگ و پيروزى و شكست جبهه تأثير داشت و از سوى ديگر نقش كارساز و مؤثر حضرت آيةاللّه خامنهاى را در مقابله با آنها به خوبى تبيين مىكند.
از آغاز جنگ تا بركنارى بنىصدر، همواره در اداره جنگ دو ديدگاه وجود داشت و عمليات «ثامنالائمه» بهعنوان اوّلين عمليات بزرگ منظم كه منجر به شكستن محاصرۀ آبادان شد، نقطه اوج تماس اين دو ديدگاه بود. اين دو ديدگاه عبارتند از: