نزديك به هفتماه قبل از جنگ، شما فرمانده كل قوا بوديد. چرا نيروهاى نظامى ما هنگام شروع جنگ نتوانست مقاومت كند؟ حضرت امام شما را در اوّل اسفند 58 به فرماندهى كل قوا برگزيدند. در اوّل مهرماه 59 يعنى هفتماه تمام بعد از فرماندهى كل قواى شما، جنگ شروع شد. در اين هفتماه شما چه كرديد؟ چرا ارتش را مرمّت نكرديد؟ چرا نظامىها را آموزش نداديد. آيا اينها را چه كسى مىبايست انجام مىداد؟
چرا وقتى جنگ شروع شد و خرابى كار شما در هفتماه گذشته آشكار مىشود، تقصيرها را به گردن اين و آن مىاندازيد؟ وقتى از ايشان مىپرسند چرا ارتش را سر و سامان ندادهايد، مىگويد چون كسان ديگرى در ارتش دخالت كردهاند! منظور ايشان دادگاههاى انقلاب در ارتش است. چون افراد متهم به كودتا را دستگير كرده بودند، آقاى بنىصدر توقع داشتند در ارتش عليه جمهورى اسلامى كودتا بشود و كودتاچيان آزاد گردند و دستگير نشوند! [1]
3. اوّلين حضور
هنوز چند روزى بيش از آغاز جنگ نگذشته بود كه اوضاع نابسامان جنگ موجب شد تا حضرت آية اللّه خامنهاى با حضور خود در جبههها بر اعتماد به نفس و طمأنينه رزمندگان بيفزايد و شور و اشتياق آنان را به جهاد و شهادت زندهتر سازد. ايشان در بارۀ انگيزۀ اولين حضور خود مىفرمايد:
در اوايل جنگ چون احساس كردم كه نيروهاى نظامى ما بسيار كم و ضعيف هستند، براى اين كه بتوانيم همانهايى را كه هستند روحيهاى بدهيم و افراد ديگرى از مردم را دعوت كنيم كه به آنها كمك كنند، من از امام اجازه گرفتم