نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج3) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 125
جلوه و حضور نداشته است.انطباق اين عناصر فرهنگ عاشورا در متن وصيّتنامهها و آرزوى همسانى با اين عناصر يا تحقق آنها در لحظۀ شهادت، نشان پيوستگى و يگانگى دو فرهنگ و شباهت دو تاريخ و دو جغرافيا بهرغم فاصلههاى مكانى و زمانى است؛شباهت عاشورا با هشتسال دفاع مقدّس و جبههها با كربلا.يكى از شهيدان در وصيّتنامهاش مىنويسد:
خداوندا! تو را شكر مىكنم كه نگهدار و مربّى بندگان خود و اين بندۀ حقير بودى،تو را شكر مىكنم كه در پستى و بلندىها پشتيبانم بودى و اين افتخار را نصيبم كردى تا در جبهه حاضر [شوم] و با ديگر رزمندگان از دين تو حفاظت كنم.خدايا! دوست دارم تكّهتكّه شوم و سر بر بدن نداشته باشم تا در قيامت مادر و خواهرانم در جلوى فاطمه و زينب(س) روسفيد باشند و بگويند:اگر فرزند شما سر بر بدن نداشت و تكّهتكّه بود،آرى،فرزند ما هم چنين بود. [1]
از ديگر نمودها و جلوههاى عاشورايى كه در وصيّتنامهها بدان اشاره شده است،مناجات آخرين شب ياران اباعبداللّه است؛شبى كه زمزمهها چون نجواى نرم و لطيف بال زنبورها و همهمۀ كندوها در فضا مىپيچيد.اين زمزمه در شب عمليّات در گسترۀ جبههها مىپيچيد و نسيم مناجات ياران همهجا را معطّر مىكرد.يكى از شهيدان در وصف شب عمليّات و مقايسۀ آن با شب عاشوراى حسينى و مناجات اصحاب مىنويسد:
اى خداى من،اى معبود! تو را چگونه شكر كنم كه در آخر عمر،ما را در بين ياران حسين زمان قرار دادى؛يارانى كه در اين شب آخر،شب آخر اباعبداللّه و يارانش را در ذهن تداعى مىكنند؛يارانى كه با عطر مناجاتهاى عاشقانهشان