نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 51
كتاب آسمانى ايمان و روحيه خويش را افزايش دهند. چون نگهبانان اردوگاه هميشه مراقب كتابها بودند، بنابراين نمىتوانستيم خود آن قرآنها را به آنها بدهيم، امّا در فرصتى مناسب بهصورت مخفيانه مقدارى كاغذ، قلم و خودكار از اتاق نگهبانى برداشتيم. چون همراه داشتن قلم و كاغذ ممنوع بود، دور از چشم عراقىها، شبها سورههاى قرآن را روى اين كاغذها مىنوشتيم. برادران درخواستكننده قرآن بهصورتهاى مختلف خود را به بيمارى مىزدند تا به درمانگاه راه پيدا كنند و در آنجا اين كاغذهاى قرآنى را به آنها مىداديم. آنها نيز پس از حفظ كردن هر كاغذ، آن را به ديگرى مىسپردند و اين روش حفظ و اشاعۀ آيات الهى تا مدتها ادامه داشت. [1]
تلاوت قرآن و يادكردن خدا با آن، براى برخى آزادگان آنقدر مهم، مؤثّر و با ارزش بود كه شكنجههاى گران را بهجان مىخريدند، امّا از آن دست بر نمىداشتند:
خواندن قرآن در اردوگاه ممنوع بود؛ آن هم در شرايطى كه تنها مونس و آرامبخش ما در آن دنياى ظلمانى قرآن بود. در يكى از شبهاى زمستان حدود ساعت 8 يكى از برادران بهنام مهدى در حالى كه پتويى بر روى سر كشيده بود، با خواندن قرآن با خداى خود راز و نياز مىكرد. نگهبان آسايشگاه ناگهان در را باز كرد و با شنيدن صداى قرآن و مشاهدۀ او با مشت و لگد بهجانش افتاد. با اين حال، او از اين كه امشب مجرمى را براى معرّفى به افسر اردوگاه پيدا كرده است، خوشحال هم بود. مهدى را بيرون بردند و در محوطۀ اردوگاه تمام لباسهايش را از تنش درآوردند بهطورى كه فقط يك شورت بهپا داشت. سوز سرماى زمستان بهحدّى بود كه تا مغز استخوانها نفوذ مىكرد ولى نگهبانان كه بويى از انسانيت نبرده بودند، يك سطل آب سرد بر