نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 36
خاموش شدن منوّر، هر گروهان از سوى آقاى قوچانى مسيرش مشخص شد و [او] دستور حركت داد. [1]
آزادگان سرافراز نيز در خاطرههاى خود بر اهميت ياد خدا و آرامشبخشى آن در دوران سخت اسارت پاى فشردهاند. آزادهاى مىگويد:
گاهى اوقات فكر مىكرديم كه آزادى و زندگى آينده، همه و همه، خيالات مبهمى هستند كه براى اميد دادن به ما آمدهاند و گاهى خيال مىكرديم كه زندگى و دنياى خارج از اسارت هرگز وجود نداشته و ما آن را فقط در خواب ديدهايم. در وجودمان خلأ عجيبى احساس مىكرديم و در آن شرايط بحرانى فقط ياد خدا بود كه به دلهايمان آرامش مىبخشيد. [2]
ذكر و ياد خدا حلاوت و جاذبهاى داشت كه ياد جراحت و درد شديد را هم از خاطر مجروح مىزدود و او را از عالم مُلك جدا مىكرد و به ملكوت پيوند مىداد. هنرمندى كه براى فيلمبردارى رهسپار جبهه شده بود، لحظههاى پايان عمر يك رزمنده را اينگونه بيان مىكند:
نگاهم به شكم دريدۀ يكى از رزمندگان خيره ماند. لبانش با تبسمى از ذكر، حركتى موزون يافته بود. نزديك رفتم. فكر مىكردم واپسين لحظات زنده بودن خويش به اداى وصيّتى مشغول است يا شايد از فرط درد و جراحت يا حتى تشنگى مىنالد، امّا سوگند كه از او چيزى جز ذكر «يا سبّوح، يا قدّوس» و «يا ذالجلال و الاكرام» نشنيدم. خواستم آن حالات روحانى را فيلمبردارى كنم يا دستكم صداى وى را ضبط نمايم، امّا توان كوچكترين حركتى [را] در خود نيافتم و در برابر آن همه ايثار و جانبازى با دستان سِرِشْكم
[1]. جان عاريت، سيد جعفر شهيدى، مصطفى كاظمى، ص 95-96. همچنين ر. ك: روزنامۀ جمهورى اسلامى،12/3/66، ص 8. [2]. گرگهاى صحرا، داريوش نظرزاده، ص 113، و نيز ر. ك: ص 98.
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 36