responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 178

حركات او شده بودم. او در عالم ديگرى سير مى‌كرد. گفت: وقتى به اين‌جا مى‌آيم مى‌بينم كه چه‌قدر حقير و كوچكم. وقتى از كنار اين قبور رد مى‌شوم مى‌بينم اكثر بچّه‌ها را مى‌شناسم. افسوس مى‌خورم و با خودم مى‌گويم: ببين، همه رفتند و تو هنوز هستى. حالت روحانى و معنوى حاجى مرا هم تحت تأثير قرار داده بود. بر سر مزار دكتر بهشتى و ديگران رفت و يك‌يك را زيارت كرد. همان‌جا احساس كردم كه ديگر روح بزرگش در قفس اين دنيا ماندنى نيست. [1]

در وصف حال شهيد حسن باقرى نگاشته‌اند كه در سفر زيارتى به مشهد مقدّس از امام رضا (ع) خواسته بود كه واسطۀ رسيدنش به فيض شهادت گردد [2]و اين بيانگر عشق يك فرمانده بزرگ به شهادت در راه خدا است. همچنين در خاطرۀ ذيل، شهادت‌طلبى فرمانده يكى از گردان‌هاى لشكر امام حسين آشكار است:

عمليّات بدر در منطقۀ هورالهويزه انجام مى‌شد. گردان موسى‌بن جعفر و گردان حضرت امير خطشكن بودند. . . آقاخانى، فرمانده دلاور گردان موسى‌بن جعفر در جريان پاتك‌هاى پى‌درپى دشمن از ناحيۀ دست و پا مورد اصابت تير و تركش قرار گرفته و به‌شدت مجروح شد. با اصرار زياد همرزمان، او به پشت خط منتقل شد و در اورژانس پاسگاه سه مورد مداوا قرار گرفت. آقاخانى دوباره قصد داشت به خط عزيمت كند. يكى از بچّه‌ها كه دوست صميمى و قديمى او بود، به او گفت: همين‌جا بمان، فكر مى‌كنم اگر وارد منطقه شوى به شهادت برسى. آقاخانى بااطمينان گفت: اگر تو فكر مى‌كنى،


[1] . در ميان آتش، ص 145-146.
[2] . چشم بيدار حماسه، ص 132-133.
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 178
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست