نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 155
خردسالش تازه زبان باز كرده بود و با شيرينى خاصى مىگفت بابا. به او گفتند: ابوالفضل! ببين چقدر قشنگ صدايت مىكند بابا. ناگهان رنگ از رخش پريد و دلش لرزيد و در چشمش آتشى زبانه كشيد. بچّه را بهتندى بر زمين گذاشت و در بهت و ناباورى اطرافيان لب گشود و گفت: شيطان [كلمۀ] بابا را گذاشته توى دهن اين بچّه كه مرا از شركت در عمليّات بازدارد! . . . هنوز مرخصىاش به پايان نرسيده بود كه رفت. . . در عمليّات آزادسازى فاو خود نيز از قفس تنگ تن آزاد شد! [1]
بسيارى از رزمندگانى كه شهادت را برگزيدند و بدان نيز نائل گشتند، فرازى از وصيّتنامۀ خويش را به تبيين ماهيّت حقير دنيا و توصيه به خانواده و دوستان و همرزمان در دورى گزيدن از آن اختصاص دادهاند. در پايان اين بحث نمونههايى از اين گفتهها را كه بىنياز از هرگونه توضيحىاند، مىآوريم:
مرا ناكام خطاب نكنيد، تمام لذائذ دنيا و خوشىهاى آن اعتبارى هستند و اصالتى ندارند و من در ميدان جنگ حق و باطل، اصيلترين لذائذ دنيا را چشيدم و ديگر هيچ طمعى در اين دنياى مادى ندارم. [2]
نيّت خالص هر انسان در هجرت، جهاد و شهادت آنگاه جامۀ عمل مىپوشد كه پا بر فرق تمام وابستگىهاى دنيايى گذاشته و با يقين كامل و با استقامتى چون كوه در برابر مشكلات بايستد و با عشق به خدا از متاع قليل دنيا دل كنده و به بهشت پرنعمت و جاويدان خداوند رهسپار شود. [3]
اين دنياى پست جز عجوزهاى بيش نيست كه هرگاهى چند، خود را براى كسى آرايش كرده كه جز سرابى بيش نيست. عزيزان من! دنيا چون آب درياست كه
[1]. ما آن شقايقيم، ص 189-190. (خاطرۀ حجةالاسلام عليرضا پناهيان دربارۀ شهيد ابوالفضل ورزدار) . [2]. حديث ماندگار، ج 2، ص 166. (از وصيّتنامۀ شهيد حسن خليلى) . [3]. همان، ص 112. (از وصيتنامۀ شهيد محمد ولدخانى) .
نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 155