responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : سرداران صدر اسلام(ج8) نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 17
توّابين) بود، در مكّه به امام رساندند. روز بعد نيز 53 نامه را كه توسّط شمارى از مردم كوفه نوشته شده بود و در آنها از امام خواسته بودند كه به كوفه بيايد، به وسيله دو پيك كه يكى از آنها قيس بن مُسْهر صيداوى بود، به امام رساندند. «1» امام حسين (ع) در جواب نامه آنها نوشت: ... برادر و پسر عمو و معتمد و اهل خاندانم را سوى شما فرستادم. به او گفتم: از حال و كار و رأى شما به من بنويسد.
اگر نوشت كه رأى جماعت و اهل فضيلت و خرد چنان است كه فرستادگانتان به من گفته‌اند و در نامه‌هايتان خوانده‌ام، بزودى پيش شما مى‌آيم. ان شاء اللَّه «2» پس از رفتن مسلم بن عقيل به كوفه و بيعت بيش از دوازده هزار نفر از مردم با او، مسلم گزارش بيعت مردم را به امام حسين (ع) داد و آن حضرت به سوى كوفه حركت كرد. ولى پس از روى كار آمدن عبيداللَّه بن زياد توسّط يزيد در كوفه و به كار بستن حيله‌هاى سياسى و تبليغاتى، مردم از دور مسلم پراكنده شدند و سرانجام، مسلم بن عقيل به شهادت رسيد و شمار فراوانى از شيعيان كوفه زندانى و برخى نيز به شهادت رسيدند. «3» گروهى از شيعيان، چون حبيب‌بن مظاهر و مسلم بن عوسجه كه مقاومت را بى‌فايده ديدند، با اينكه در شهر حكومت نظامى بود و راههاى ورودى و خروجى و گذرگاهها توسّط پاسبانان و جاسوسان حكومت كنترل مى‌شد، از كوفه خارج شده، خود را به كاروان امام حسين (ع)- كه به نزديكى كوفه رسيده بود- رساندند «4» و برخى از آنان هنگام خروج از دروازه‌هاى شهر، شناسايى شده نتوانستند به كمك امام بروند. «5»

نام کتاب : سرداران صدر اسلام(ج8) نویسنده : جمعی از نویسندگان    جلد : 1  صفحه : 17
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست