نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 83
انتخاب مىكند. «1» در روايات از قول امام على (ع) چنين آمده است: «نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طاعَتَنا، لَنَا الْانْفالُ وَ لَنا صُفُّوالْمالِ اىْ جَيَّدَهُ وَ احْسَنَةُ كَالْجارِيَةَ الْفارَهَ وَ السَّيْفُ الْقاطِعُ وَالدَّرع قَبْلَ انْ تُقْسِمَالْغَنيمَةُ» «2» ما مردمى هستيم كه خداوند متعال، اطاعت از مارا واجب گردانيده است. انفال از آن ماست. صفاياى اموال، يعنى بهترين و زيباترين آنها مانند كنيز زيبا و شمشير برنده و زرههاى (بىنظير) قبل از اينكه تقسيم شوند، از آن ماست. صَلَب صَلَب در لغت يعنى دارزدن. «3» صليب هم گفته مىشود. در اصطلاح يك نوع معروف از دار زدن است كه در آن فرد را به شاخه يا تنه درختى آويزان مىكنند و دست و پايش را به آن ميخكوب كرده، او را به همين حال رها مىكنند تا بميرد. «4» (او را به چوبى به شكل صليبدار مىزنند.) خداوند متعال در باره حضرت مسيح (ع) مىفرمايد: «... وَ ما قَتَلُوهُ وَ ما صَلَبُوهُ وَ لكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ ...» «5» او را نكشتند و (حتى) او را به دار نكشيدند، بلكه امر بر آنها مشتبه شد. صلب از مجازاتهايى است كه در باره محارب و راهزن اعمال مىشود. «6» صلاة خَوْف نماز خوف همان «نماز يوميه» است، ولى به صورت شكسته (مانند نماز مسافر)
نام کتاب : اصطلاحات نظامى در فقه اسلامى نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 83