نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 150
پروردگار و بهشت جاويدان را مىخواهى برو و با دشمنان او بجنگ. «1» آرامگاه حرّ در سمت غربى شهر كربلا در فاصله حدود هفت كيلومترى آن واقع است. بر مرقد مطهّر او ضريح كوچكى نصب و بر فراز آن گنبدى از كاشى رنگين بنا گرديده است. گفته شده است كه گروهى از بستگان حرّ از بنىتميم پس از واقعه عاشورا جسدش را به آن محل برده و به خاك سپردهاند. «2» همچنين نقل مىكنند كه چون شاه اسماعيل صفوى عراق را فتح كرد و به كربلا مشرّف شد، نسبت به جلالت شأن حرّ و مرقد شريف او ترديد كرد. براى روشن شدن حقيقت دستور داد تا قبر او را نبش كنند. چون آن را شكافتند، جسد حرّ را با لباسهاى خونآلود مشاهده نمودند، و آثار جراحت را بر بدنش تازه يافتند و بر سر او ضربت شمشيرى بود و دستمالى بر آن جراحت بسته شده بود. شاه دستور داد آن دستمال را بگشايند و دستمالى ديگر به جاى او ببندند. «3» چون در كتب تاريخ و سيره نقل شده بود كه اين دستمال متعلق به امام حسين عليه السلام بود كه بر سر حرّ بست. امّا موقعى كه دستمال را از سر حرّ باز كردند، خون فوران نمود. به طورى كه قبر پر از خون شد. سر را با دستمال ديگر بستند ولى خون قطع نشد. به ناچار با همان دستمالى كه از آنِ امام حسين عليه السلام بود بستند و خون قطع شد. شاه فقط قطعه كوچكى از آن را برداشت ... دستور داد كه بارگاه حرّ را با شكوه و جلال بيشترى بسازند. «4» حرث بن امرؤ القيس حارث بن امرؤ القيس حر پژوهشى پيرامون شهداى كربلا 163 رشيد ..... ص : 163 حرث بن بنهان حرث بن نبهان
نام کتاب : پژوهشى پيرامون شهداى كربلا نویسنده : جمعی از نویسندگان جلد : 1 صفحه : 150