او در سفر كربلا حضور داشت «1» و امام حسين (ع) هنگام نبرد، وى و ساير زنان اهل بيت (ع) را به صبر و استقامت دعوت كرد. «2» رباب، شاعره اهل بيت (ع) «3» در مجلس عبيداللَّهبن زياد سر امام حسين (ع) را بوسيد و در دامن گذاشت و اين شعر را قرائت نمود: واحسيناً فلا نَسيتُ حسيناً اقْصَدَتْهُ أَسِنّةُ الاعداءِ غادَروه بكربلا صريعاً لا سَقَى اللَّهُ جانبىكربلاء «4» «واى بر حسين، من حسين (ع) را از ياد نمىبرم. دشمنان بر بدن او نيزه زدند. جنازهاش را در كربلا به روى زمين انداختند. خداوند متعال زمين آنجا را سيراب نكند.» رباب، پس از پايان اسارت، به خواستگاران زياد خود در مدينه جواب ردّ داد و زير سايه نرفت و پيوسته در سوگ سيدالشهدا (ع) اشك مىريخت. «5» به گفتهى برخى از مورّخان، او يك سال بر سر قبر امام حسين (ع) اقامت گزيد و با تأسف به مدينه بازگشت و از فرط حزن و اندوه جان به جان آفرين تسليم كرد. «6» ابن عساكر مىگويد: وى در زمان امام حسين (ع) از دنيا رفته است. «7» ولى اين سخن به گواهى مطالب پيشين نادرست به نظر مىآيد.