اِسْتِرْگوم، شهر و دژي در مجارستان، كنار رود دانوب در 80 كيلومتري
شمال شرقى بوداپست كه در عهد عثمانى مركز سنجاق (ولايت) بوده است.
گفتهاند نام اين شهر از اصل فرانكى اوسترينگون1 به معناي دژ شرقى اقتباس
شده است ( 2 .(EIنام شهر در آلمانى، گران؛ لاتينى، اِستريگونيوم؛ در زبان
اسلوونى، اوستريهوم است. در مجاري استرگون نيز آمده است (همانجا؛ 379
.(WNGD, در زبان تركى اين نام به صورتهاي استرغون، اوسترغون، اوسترغوم و
استورغونه آمده است ( 2 EI؛ پچوي، 1/251؛ جودت پاشا، .(57 كاتب چلبى در
كتاب جهان نما نام اين شهر را اوستورغون آورده است (نك: اوزون چارشيلى،
3(1)/628، حاشية 2).
اين شهر كه بر بالاي تپة مشرف به انحناي بزرگ رود دانوب واقع است، با
گذشت زمان گسترش يافت و در سدة 11م/5ق به صورت شهري عمده درآمد. شخصى
به نام گِزا (قوجه) از فرمانروايان مجار (سدة10م)را بنيادگذاراين شهر
نوشتهاند(«دائرةالمعارفديانت...2»، XI/438-439 ؛ اولياچلبى، 6/257). استرگوم
گاه در تابعيت پادشاهى آلمان، گاه اردل و گاه مجار قرار داشت (همانجا).
اين شهر در عهد فرمانروايى دودمان آرپاد به مناسبتهاي مختلف مركز فرمانروايى
بود و استفان (ايشتوان) اول يا استفان قديس (ح 970- 1038م/359- 429ق)،
بنيادگذار دولت مجارستان در همين شهر زاده شد ( 2 EI)؛ همچنانكه اين شهر در
همان روزگار مقر اسقف بزرگ، رئيس اسقفنشينهاي 10 گانة مجارستان نيز بود
(همانجا).
در سالهاي 1241-1242م/638 - 639ق، با استيلاي مغولان نقطة عطفى در تاريخ شهر
پديد آمد و در نتيجه، مركز فرمانروايى از استرگوم به بودين (بودا) يكى از دو
بخش بوداپست، انتقال يافت ( ميدان لاروس، ؛ II/617 «دائرة المعارف ديانت»،
.(XI/439 با اين وصف استرگوم همچنان به صورت يكى از مراكز اسقف نشين باقى
ماند (همانجا). سلطان سليمان قانونى در 932ق/1526م درصدد تصرف مجارستان
برآمد. هدف اصلى فرمانده سپاه عثمانى شهر بودين پايتخت مجارستان بود
(اوزون چارشيلى، 2/372). استرگوم در فاصلة 3 روز راه (27 ميلى) بوداپست قرار
داشت و كليد بودين محسوب مىشد (همو، 3(1)/628، حاشية 2؛ ، WNGD همانجا). پس از
كشته شدن لايوش در جنگ مجارستان (ذيقعدة 932/ اوت 1526) در نبرد موهاچ،
گروهى از امراي بخش شرقى مجارستان و ترانسيلوانيا، يانوش زاپوليا را به
پادشاهى مجارستان برگزيدند (اوزون چارشيلى، 2/373-374، 375)؛ ولى فرديناند
دوك اتريش و فرمانرواي بوهم، برادر شارل پنجم (شارل كن) كه از خاندان
هابسبورگ بود و با يانوش زاپوليا رقابت داشت، به عنوان پادشاه مشروع
مجارستان اعلام شد (همو، 2/376). سلطان سليمان قانونى كه به يانوش وعدة
كمك داده بود، در 2 رمضان 935ق/1529م با نيرويى مركب از 250 هزار نفر به
قصد تصرف وين پايتخت اتريش، بار ديگر به مجارستان لشكر كشيد و در محرم
936/سپتامبر 1529، بودين و در 2 صفر/6 اكتبر همان سال استرگوم را به تصرف
آورد و پايتخت را به يانوش زاپوليا واگذارد (همو، 2/377، 394، حاشية 11 و 12؛
«دائرة المعارف ديانت»، همانجا). در اين ماجرا استرگوم بدون پيكار تسليم
نيروهاي عثمانى شد (همانجا). پس از بازگشت سپاه عثمانى از محاصرة وين، بار
ديگر فرديناند برضد يانوش زاپوليا لشكر كشيد و دژ استرگوم را تصرف كرد (اوزون
چارشيلى، 2/380). پس از اين ماجرا استرگوم گاه به تصرف فرديناند و گاه زير
فرمان يانوش درمىآمد. در 1533م در مرز ايران و عثمانى پيكارهايى روي داد.
سليمان قانونى كه وضع در جبهة شرق را دشوار يافته بود، در ژوئيه همان سال
با فرديناند از در سازش درآمد كه در نتيجه مجارستان به دو بخش تقسيم شد:
بخشى زير فرمان يانوش قرار گرفت و بخش ديگر در دست فرديناند باقى ماند (همو،
2/385؛ «دائرة المعارف ديانت»، .(XI/439
مرگ يانوش در 947ق/1540م سبب شد كه فرديناند به بودين حمله برد و آن را
در محاصرة خود گيرد (اوزون چارشيلى، 2/386). سلطان عثمانى با شتاب در 948ق
صوقللى محمد پاشا را عازم جنگ با فرديناند كرد (همو، 2/387). از اين سال
سرنوشت استرگوم با تاريخ عثمانى پيوند يافت ( 2 EI). در 18 محرم 950 سلطان
سليمان خود عازم جنگ مجارستان شد. در 25 محرم همان سال نيروهاي عثمانى پس
از تصرف بودين، شهر و قلعة استرگوم را متصرف شدند. از اين پس استرگوم به
صورت مركز سنجاق (ولايت) به بيگلربيگى بودين پيوست و حكومت آن به محمد
پاشا (بيك) يحيى پاشازاده واگذار شد (اوليا چلبى، 6/257، 258؛ اوزون چارشيلى،
2/388، 568 - 569؛ پچوي، 1/251، 254؛ لطفى پاشا، 416؛ «دائرة المعارف ديانت»،
همانجا). پس از تصرف شهر و پيوستن آن به بيگلربيگى بودين، در 953ق/1546م
بناي كليسا و مقر سر اسقف به مسجد تبديل، و 3 هزار محافظ براي دفاع از دژ
استرگوم گمارده شد. فرمانده نيروهاي عثمانى در همين سال به ساختن
استحكامات دست زد و خندقى گرد شهر حفر كرد كه كار آن حدود دو سال به درازا
كشيد.
در دوران سلطان مراد سوم (982-1003ق/1574- 1595م) محمدپاشا (بيك) فرزند سنان
پاشا مأمور جنگ با اتريش شد. هنگامى كه وي در بودين اقامت داشت، مانسفلد
فرمانده سپاه اتريش در ذيحجة 1003 استرگوم را محاصره كرد. در جريان پيكار،
محمدپاشا به بودين گريخت و استرگوم پس از يك ماه محاصره تسليم شد. نتيجة
اين پيكار تسليم استرگوم از سوي محمدپاشا به ميكلوش (مقلوش) سردار مجار بود
(اوليا چلبى، 6/258؛ 2 EI؛ پچوي، 2/175، 178، 179-180؛ اوزون چارشيلى، 3(1)/97-
98؛ قره چلبىزاده، 479). در جريان محاصره بخشى از مقر سراسقف كه به مسجد
تبديل شده بود، ويران شد («دائرة المعارف ديانت»، همانجا؛ اوليا چلبى،
6/265).
قلعة استرگوم مدت 10 سال از تصرف نيروهاي عثمانى خارج شد. در ربيعالاول
1013/اوت 1604 سلطان احمد اول (حك 1012- 1026ق/ 1603-1617م) لالا محمدپاشا
وزير اعظم و سردار اكرم را در اواخر همان سال مأمور كرد تا قلعة استرگوم را
مسخر كند. لالا محمد پاشا پس از 35 روز محاصره در جمادي الاول 1014 قلعة
استرگوم را به تصرف آورد (اوزون چارشيلى، 3(1)/119، 120؛ پچوي، 2/301؛
اولياچلبى، 6/260؛ «دائرة المعارف XV/ٹأ×ي¤— .(450-451 استرگوم تا 1094ق/1683م
در تصرف عثمانيها باقى ماند («دائرة المعارف ديانت»، .(XI/440 در اين سال
متفقين مهاجم به فرماندهى يان سوبيسكى، پادشاه لهستان، قلعة استرگوم را
محاصره كردند و خواستار تسليم قلعه شدند، اما دلىبكرپاشا، فرمانده نيروهاي
عثمانى، پيشنهاد آنان را نپذيرفت. سربازان مدافع قلعه كه وضع را دشوار
ديدند، تصميم به تسليم آن گرفتند. سرانجام قلعه تسليم شد و سپاهيان عثمانى
به بودين گريختند و از اين تاريخ به بعد استرگوم كه كليد سنجاق بودين بود،
يكباره از تصرف عثمانيها بيرون شد. دلى بكر پاشا، ارسلان محمد پاشا و چند تن
ديگر به گناه تسليم دژ استرگوم اعدام شدند (اوزونچارشيلى،3(1)/593
-594؛«دائرةالمعارفديانت»،همانجا).
در رمضان 1096/اوت 1685 سردار ملك ابراهيم پاشا فرمانده سپاه عثمانى،
استرگوم را در محاصره گرفت، ولى از سپاه اتريش شكست يافت. همين ماجرا به
دست وزير اعظم قرا ابراهيم پاشا بهانه داد، تا براي قتل سردار ملك ابراهيم
تلاش كند. كوشش وي بىاثر نماند و سردار در محرم 1097/ نوامبر 1685 به دستور
سلطان محمد چهارم به قتل رسيد (اوزون چارشيلى، 3(1)/610 -611).
اولياچلبى كه در 1074ق/1663م به مجارستان سفر كرده بود، وضع بودين و
استرگوم را با تفصيل به شرح آورده است (6/257- 275). وي از حاكمان شهر،
زمين و اشكال قلعه كه بر روي تپهاي بلند كنار رود دانوب بنا شده بود، ياد
كرده، و ضمن ستايش از مسجد جامع قزل اُلماي استرگوم، بناي آن را سرآمد
ديگر بناها دانسته، منار بلند مسجد و محل مؤذن را «بانگخانهاي رعنا» ناميده
است (6/261، 262، 265؛ 2 EI). وي از تصويرهاي زيبايى كه بر ديوارهاي جامع
نقش شده بود، مطالبى ارائه كرده است (6/265). همو مىنويسد: استرگوم 16
محله و 4 محراب مسجد دارد كه در دو مسجد آن نماز جمعه برگذار مىشود. يكى از
مساجد، جامع حاجى ابراهيم با منارهاي بلند و ديگري جامع محكمه با بنايى
قديمى است (6/271). محكمة شرع مبين درون اين جامع قرار گرفته است.
استرگوم داراي دو مدرسه به نامهاي مدرسة حاجى ابراهيم و مدرسة محكمه است.
شهر داراي 4 مكتب، دو تكية درويشان (تكية علىافندي و تكية حاجى ابراهيم) و
يك حمام كوچك است. در شهر 210 باب دكان وجود دارد (6/272).
از فهرستى كه در 978ق/1570م و سالهاي پس از آن تدوين شده است، چنين
برمىآيد كه در استرگوم بالغ بر 800 خانوار زندگى مىكردند. 78 خانه در قلعة
بالا و 204 خانة استوار در قلعة پايين و 542 خانه در واروش بزرگ وجود داشت كه
383 خانه متعلق به مسلمانان و 11 خانه از آن كوليهاي مسلمان شده، بود
(«دائرة المعارف ديانت»، .(XI/439 اوليا چلبى شمار خانههاي قلعة بالا را 200
باب نوشته است (6/263).
در 953ق/1546م درآمد اين منطقه 70 هزار آقچه بود كه از طريق ماليات، گمرك،
حق العبور و امور بازرگانى خاص تأمين مىشد. در سالهاي 70 سدة 16م از حبوبات
و نظاير آن نيز ماليات اخذ مىشد. بخش بزرگى از درآمد مالياتى به دولت
اختصاص داشت و سهم فرماندار سنجاق (ولايت) اندك بود. استرگوم اهميت
سوقالجيشى داشت. از 1235ق/1820م استرگوم بار ديگر به يكى از مراكز اسقف
نشين مجارستان بدل شد («دائرة المعارف ديانت»، 440 .(XI/439,
اكنون استرگوم يكى از بنادر رودخانهاي مجارستان در كنار رود دانوب است. در
1981م جمعيت شهر 31 هزار نفر گزارش شده است. شهر داراي تأسيسات ماشينسازي
است. در نزديكى استرگوم از معادن زغال كك بهرهبرداري مىشود («فرهنگ...2»،
.(1566
در استرگوم چند اثر معماري وجود دارد. كاخ شاهى يكى از آثار برجستة معماري
استرگوم است كه تاريخ بناي آن را سدة 6ق/12م نوشتهاند (همانجا؛ XXX/254 ,
3 BSE). ديگر از آثار معماري شهر، سالن رنسانس متعلق به سدة 9ق/15م و مجموعة
كليسايى است كه بناي آن طى سالهاي 1822-1856م صورت گرفته، و داراي
گنبدي زيباست (همانجا؛ دايرة المعارف فارسى ). كليساي آنّاي مقدس متعلق به
سال 1828م نيز از آثار معماري عمدة شهر به شمار مىرود. ديگر از آثار معماري
استرگوم كاخ اسقف اعظم است كه موزه و كتابخانة نفيسى دارد. استرگوم داراي
چشمة آب گرم معدنى است (همانجاها).
مآخذ: اوزون چارشيلى، اسماعيل حقى، تاريخ عثمانى، ترجمة وهاب ولى، تهران،
1370-1372ش؛ اوليا چلبى، محمد، سياحت نامه، به كوشش احمد جودت، استانبول،
1318ق، پچوي، ابراهيم، تاريخ، استانبول، 1283ق؛ دايرة المعارف فارسى؛ قره
چلبىزاده، عبدالعزيز، روضة الابرار المبين بحقايق الاخبار، بولاق، 1248ق؛
لطفى پاشا، تواريخ آل عثمان، استانبول، 1341ق؛ نيز:
BSE 3 ; Cevdet Pasa, Tez @ kir, ed., Cavid Baysun, Ankara, 1986; EI 2 ; Meydan
Larousse, Istanbul, 1987; Sovetskii entsiklopedicheskii slovar, Moscow, 1987; T
O rk ansiklopedisi, Ankara, 1968, T O rkiye diyanet vakf o Isl @ m
ansiklopedisi, Istanbul, 1995; WNGD.
عنايتالله رضا (رب)
ن * 1 * (رب) 22/2/75
ن * 2 * (رب) 26/2/75