responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2491
ابوالقاسم کرگانی
جلد: 6
     
شماره مقاله:2491

ابوالقاسم كُرَّگاني، عبداللـه بن علي طوسي (380-465ق/990-1073م)، عارف بزرگ خراسان نسبت او به گونه‌هايي متفاوت آمده است، اما با توجه به وجود دهكدة كورگان كه اينك از توابع شهر مشهد است (نك‌: فرهنگ، 414).به نظر مي‌رسد كه نسبت كرگاني درست‌تر باشد زيرا اولاً در بسياري از منابع به طوسي بودن او اشاره رفته است، ثانياً بعضي از مؤلفان نسبت او را به صورت كرجاني آورده‌اند كه مؤيد همين نظر است (نك‌: لاهيجي، 585).
نام او در منابع قديم به صورت عبداللـه بن علي است (صريفيني، 444؛ ذهبي، 3/271) و اينكه هجويري در يك‌جا (ص 211) و ظاهراً به تبع او معصوم عليشاه (2/308) وي را ابوالقاسم علي كركاني ناميده‌اند. به احتمال قوي از قبيل اضافه نام پدر بر پسر است .ضبط چند منبع متأخرتر نيز كه نام او را علي نوشته‌اند، ظاهراً خطاست (نك‌: جامي، 312، غلام سرور، 2/7؛ نامه دانشوران، 5/40).سال ولادت او در بعضي از كتب تاريخ و تذكره 380ق ذكر شده است (فصيح، 2/95).
سلسله مشايخ وي با 3 واسطه از ابوعثمان مغربي، ابوعلي كاتب و ابوعلي رودباري به جنيد بغدادي مي‌رسد (بخاري، 114؛ خوارزمي، 1/118). اما علاءالدوله سمناني ميان او و ابوعثمان مغربي از منصور خلف نيز نام برده است (ص 316).
از مريدان و پيروان وي مي‌توان اينان را ياد كرد: ابوعلي فارمدي (هجويري، همانجا، غزالي، احياء 4/178، كيميا، 2/34؛ محمد بن منور، 1/120، 180) كه داماد وي نيز بوده است (همو، 1/120؛ صريفيني، 628)؛ ابوبكر نساج (علاءالدوله، 316، 349، شاه نعمت اللـه، 637؛ خوارزمي، هماهجا، جامي، 375) خواجه علي حلاج (غزالي، همان، 1/480)؛ ابوبكرعبداللـه طوسي (عين القضاه، 1/274).
داستاني كه عطار دربارة ملاقات ابوسعيد ابوالخير در دوران كودكي با ابوالقاسم كرگاني كه به گفته عطار از كبار مشايخ آن روزگار بوده نقل كرده است (تذكره، 801)، ساختگي به نظر مي‌رسد، زيرا آن دو با يكديگر معاصر و مصاحب بوده‌اند و چنين اختلافي در سن و سال ميان آنان نبوده است از ابوسعيد سخنان بسياري نيز در ستايش و تكريم ابوالقاسم نقل شده است (محمدبن منور، 1/60، كربلايي، 2/345).
بسياري از طريقه‌هاي تصوف سلسلة‌ مشايخ خود را به وي رسانده‌اند (نك‌: علاءالدوله همانجا، بخاري، 113، 114، شاه نعمت اللـه همانجا؛ جامي 16؛ لاهيجي، همانجا) و از اين بيشتر سلسله‌هاي صوفيه در خراسان و نقاط ديگر، چون كبرويه، ذهبيه، سهرورديه، نقشبنديه و نعمت اللـه با واسطه‌هايي به او مي‌پيوندند.
ابوعلي فارمدي نيز در ابتدا مريد ابوالقاسم قشيري بود ولي پس از ملاقات با ابوالقاسم كرگاني از مريدان او شد و دختر او را به عقد خود درآورد (محمد بن منور، 1/119، 120؛ جامي، 374، 375). در برخي منابع آمده است كه وي از نماز گزاردن بر جنازه فردوسي طوسي حماسه‌سراي بزرگ ايران خودداري كرد و نگذاشت كه او را در گورستان مسلمانان دفن كنند (حمداللـه، 661؛ دولتشاه، 45؛ عليشير نوايي، 343)، اما در صورت قديم‌تر و اوليه اين داستان كه در چهار مقاله نظامي عروضي آمده است نامي از ابوالقاسم كرگاني در ميان نيست و اين كار به مذكري طبراني نسبت داده شده است (نك‌: ص 51).
عطار در اسرارنامه به اين داستان اشاره دارد و اين ابوالقاسم را شيخ الاكابر و پيري پرنياز مي‌خواند (ص 188-190). ولي در تذكره‌الاولياء چيزي در اين باب نمي‌گويد؛ علاوه بر اين در وقت وفات فردوسي (ح چند سال از عمرش مي‌گذشته و شيخ الاكابر و پيري پرنياز نبوده است و هيچ بعيد نيست كه در اين داستان خلطي رخ داده باشد بيشتر منابع متقدم وفات ابوالقاسم را در 469ق آورده‌اند (صريفيني، 444؛ ابن عماد، 3/334).
ابوالقاسم معتقد بود كه تا سالك به 99 اسم حق تعالي (اسماء الحسني) متصف نشود و اصل حضرت حق نمي‌تواند شد (ميبدي، 2/186؛ سهروردي، 236) و سالك بايد در سلوك به دل راضي باشد و به زبان دعا كند زيرا محل رضاجنان است و محل دعا زبان سالك هرچند به دل راضي باشد دعا نيز اظهار عجز و ناتواني در برابر خداوند است (خوارزمي، 1/100). وي در پاسخ به سؤال خواجه علي حلاج دربارة سماع گفت: 3 روز هيچ مخور، بعد از آن بگو تا خوراكي خوب فراهم كنند اگر در آن هنگام ميلت به سماع بيشتر بود و سماع را اختيار كردي اين تقاضاي سماع به حق باشد (غزالي، كيميا، 1/480). ذكر ابوالقاسم در ابتدا اويس، اويس بوده است (عطار، تذكره، 27؛ خوارزمي، 1/50).
برخي از اقوال ابوالقاسم در تذكره ها بر جاي مانده است.
از آراء خاص او نظري است كه دربارة ابليس دارد و عصيان او را از فرط محبت و غيرت مي‌داند. وي ابليس را «خواجه خواجگان» و «سرور مهجوران» (عين القضاه، 1/97) مي‌خواند و از اين جهت با حسين بن منصور حلاج موافق است و با آراء عين القضاه در اين باب، نزديكي و همسويي دارد (نك‌: ﻫ د، ابليس). تنها بخارايي كتابي به نام اصول الطريقه و فصول الحقيقه به او نسبت داده‌است (ص 122).
مآخذ: ابن عمادحنبلي عبدالحي شذرات الذهب في اخبار من ذهب، قاهره، 1350ق؛ بخاري، صلاح‌الدين، انيس الطالبين وعده‌السالكين، به كوشش خليل ابراهيم صاري اوغلي و توفيق ﻫ. سبحاني، تهران، 1371ش؛ جامي، عبدالرحمن، نفحات‌الانس، به كوشش محمود عابدي، تهران، 1370ش؛ حمداللـه مستوفي، تاريخ گزيده، به كوشش عبدالحسين نوايي، تهران، 1363ش؛ خوارزمي، حسين، جواهرالاسرار و زواهرالانوار، به كوشش محمد جواد شريعت، اصفهان، 1366ش؛ دولتشاه سمرقندي، تذكره الشعراء، به كوشش محمد رمضاني، تهران، 1338ش؛ ذهبي، محمد، العبر، به كوشش، فؤاد سيد، كويت، 1961م؛ سهروردي، عمر، عوارف المعارف، بيروت 1403ق/1983م؛ شاه نعمت اللـه ولي، نورالدين، ديوان، به كوشش م. درويش، تهران، 1328ش؛ صريفيني، ابراهيم، تاريخ نيشابور (منتخب‌السياق عبدالغافر فارسي)، به كوشش محمدكاظم محمودي، قم، 1403ق؛ عطارنيشابوري، فريدالدين، اسرارنامه، به كوشش صادق گوهرين، تهران، 1338ش؛ همو، تذكره الاولياء، به كوشش محمد استعلامي، تهران، 1364ش؛ علاءالدولة سمناني، احمد، مصنفات فارسي، به كوشش نجيب مايل هروي، تهران، 1369ش؛ عليشيرنوايي، مجالس النفائس، به كوشش علينقي منزوي و عفيف عسيران، تهران، 1362ش؛ غزالي، محمد، احياءعلوم‌الدين، بيروت، دارالندوه الجديده، همو، كيمياي سعادت، به كوشش حسين خديوجم، تهران، 1361ش؛ غلام سرور لاهوري، خزينه الاصفياء لكهنو، 1290ق؛ فرهنگ اقتصادي دهات و مزارع، استان خراسان، جهاد سازندگي، تهران، 1360ش؛ فصيح خوافي، احمد، مجمل فصيحي، به كوشش محمود، فرخ، مشهد، 1340ش؛ كربلايي، حافظ حسين، روضات الجنان، به كوشش جعفرسلطان القرائي، تهران، 1344ش؛ لاهيجي، محمد، مفاتيح الاعجاز في شرح گلشن راز، به كوشش محمد رضا برزگر خالقي و عفت كرباسي، تهران، 1366ش؛ معصوم عليشاه، محمد معصوم، طرائق الحقائق، به كوشش محمد جعفرمحجوب، تهران، 1339-1345ش؛ ميبدي، احمد، كشف الاسرار و عده الابرار، به كوشش علي‌اصغر حكمت، تهران، 1357ش؛ نامه دانشوران ناصري، قم، 1338ش؛ نظامي عروضي، احمد، چهارمقاله، به كوشش محمد قزويني، ليدن، 1327ق/1909م؛ هجويري، علي، كشف المحجوب به كوشش و. ژوكوفسكي، تهران، 1371ش.
محمد جواد شمس

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2491
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست