responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2435
ابوالفتح خان بختياری
جلد: 6
     
شماره مقاله:2435

اَبوالْفَتح‌خانِ بَخْتياري( 1164 ق/1751م). رئيس ايل هفت لنگ بختياري كه دراواخر حكومت افشاريان چندي بر اصفهان حكومت كرد. گفته‌اند كه ابوالفتح خان به شيخ زاهد گيلاني عارف سدة 7 ق نسب مي‌برد(رستم‌الحكما،48،65،225) واجداد اوبه ارشاد بختياريها مي‌پرداختند(دنبلي،1/2).در1145 ق كه نادرشاه به سبب بروز شورش وقتل حاكم بختياري به سرزمين آنان لشكر كشيد، منابع ازابوالفتح خان درمقام يكي ازرؤساي ايل بختياري ياد كرده‌اند كه به اطاعت ازنادر گردن نهاد. نادرشاه نيز اووبرخي ازبزرگان بختياري را به مقام يساولي خود برگزيد؛ آنگاه حدود 3000 نفر ازبختياريها را به سركردگي ابوالفتح‌خان، كايد علي صالح وقاسم خان به خراسان كوچاند ودرمنطقة جام سكني داد(مروي، 1/243-245،2/477).
پس ازقتل نادردر1160ق/1747م عادل شاه به حكومت نشست، اما برادركهترش ابراهيم شاه(ه م) كه حكومت ايالات مركزي ايران را برعهده گرفته بود، با پادشاه جديد به كشمكش برخاست. وي هنگامي كه روانة آذربايجان شد، ابوالفتح‌خان را كه درآن زمان سمت بيگلربيگي مرو شاهجان را برعهدا داشت، به حكومت اصفهان، قم، كاشان، لرستان وخجلستان برگماشت(گلستانه، 145، 146، رستم‌الحكما،245) ديري نگذشت كه شاهرخ نوادة نادر در 1161 ق درمشهد برتخت سلطنت نشست وابراهيم شاه وعادل شاه،هردومدعي حكومت را به قتل رساند(نكـ:ه‌د،2/517). دراين دوران پرآشوب مردم اصفهان پيرامون ابوالفتح خان كه قدرت وشوكتي بسيار يافته بود، گرد آمدند واورا به پادشاهي برگزيدند، اما اونپذيرفت(رستم‌الحكما،همانجا) وشاهرخ نيز حكومت ابوالفتح خان را براصفهان تأييد كرد(گلستانه، 146؛نامي، 12).
به گفتة بازن(ص 67)، دراين زمان به سبب همكاري ابوالفتح خان با كساني چون معيرخان(معيرالممالك)، وزيرسابق نادر، دراصفهان، برخلاف شهرهاي ديگر، صلح وآرامش حكمفرما بود. اما علي مردان خان رئيس ايل چهارلنگ كه نواحي بختياري تا خوزستان را تسخير كرده بود وداعية سلطنت داشت(بامداد،1/43)،نيز به سبب رقابت قبيله‌اي با ابوالفتح خان، برآن شد تا به اصفهان هجوم برد، (نامي، 12-13).وي درنزديكي اين شهر اردوزد ونهاني بابرخي ازرجال اين شهرچون معيرالممالك ارتباط يافت(بازن،68). ازسوي ديگر سليم خان افشار كه ازسوي شاهرخ به حكومت اصفهان منصوب شده بود دررأس سپاهي به اين شهر آمد وبه ابوالفتح خان پيوست (همانجا:نامي،13-14). به گزارش گلستانه(ص169-171)، ابوالفتح خان درناحية مورچه خورت،‌درنزديكي اصفهان علي مردان خان راشكست داد وبه گلپايگان گريزاند. آنگاه علي مردان خان با كريم خان زند متحد واين دودر1163 ق با 20 هزار سپاهي به اصفهان حمله كردند.
علي مردان خان برخي از فرماندهان سپاه ابوالفتح خان را با وعدةغارت اصفهان با خودهمراه كرد وبه اتفاق كريم خان ، سپاه ابوالفتح خان ونيروهاي مدافع اصفهان را دركنار اين شهر سخت شكست داد وآنان را به داخل اصفهان عقب راند، ديري نپاييد كه شهر نيز به دست مهاجمان افتاد.(1164ق) وغارت شد(همو، 453؛ نامي، 13-15؛ رستم‌الحكما، 248-249؛ميرزا محمد رضي، گ‌397،الف).
ابوالفتح خان با وساطت يكي ازخوانين زند مورد عفو كريم خان قرارگرفت(گلستانه،172). گرچه علي مردان خان ادارة شهر رادر دست گرفت،‌اما به خوبي دريافت كه بدون همكاري ابوالفتح خان كه ازپشتيباني طرفداران حكومت صفوي ونيز طرفداران شاهرخ برخوردار بود، نمي‌تواند شهر را درتصرف خود داشته باشد(پري،32). ازاين روي علي مردان خان وابوالفتح خان به اتفاق كريم خان زند، يكي ازنوادگان شاه سلطان حسين صفوي را بانام شاه اسماعيل سوم برتخت سلطنت نشاندند وخطبه به نام اوخواندند، پس ازآن خود ادارة اموررا دردست گرفتند. بدين ترتيب كه علي مردان خان درسمت وكيل‌الدوله، نايب‌السلطنة شاه جوان شد، كريم خان زند به فرماندهي كل سپاه وابوالفتح خان نيز همچنان درمنصب پيشين خود،‌حكومت اصفهان را دردست گرفت. آنان سوگند خوردند ،‌دركارها بدون مشورت يكديگر اقدامي نكنند(بازن،71-72؛گلستانه،همانجا؛ نامي، 15-16).
به گفتة پري(ص33)، ابوالفتح خان درمقام حاكم پايتخت ازهيچ قدرتي برخوردار نبود وتنها به سبب تأمين خواستة طرفدارانش اين منصب به اوسپرده شد. ازسوي ديگر كريم خان زند برآن بود كه وي را به عنوان يكي ازاعضاي سه گنة حكومت برسركارنگاه دارد تا موازنه‌اي به زبان علي مردان خان درميان طرايف بختياري به وجود آورد، به هررويهنگامي كه كريم خان زند به قصد مطيع ساختن حكام كردستان وهمدان ازاصفهان خارج شد، علي مردان خان ازغيبت وي بهره برد وابوالفتح خان را دستگير كرد وبه قتل رساند(نامي،17؛بامداد،1/44؛نيز نكـ:پري،37). به گفتة رستم‌الحكما(ص 252)،‌وقتي ابوالفتح خان نسبت به باده گساريها وعياشيهاي هم پيمانان خود اعتراض كرد،به دست علي مردان خان به قتل رسيد، اما علت اصلي قتل وي را مي‌بايست دراختلاف بين دوايل رقيب هفت لنگ وچهار لنگ بختياري دانست(نكـ:46). سرانجام كريم خان ظاهراً به انتقام قتل ابوالفتح خان درنبردي علي مردان خان را شكست داد(نكـ:نامي،18).
مأخذ: بازن،پادرن، نامه‌هاي طبيب نادرشاه، ترجمه علي اصغر حريري، به كوشش حبيب يغمائي، تهراين 1340 ش، بامداد، مهدي، شرح حال رجال ايران ،تهران، 1357ش، پري، جان‌ر، كريم خان زند، ترجمة علي محمد ساكي، تهران 1365ش، دنبلي(مفتون)، عبدالرزاق بيك، تجربة الاحرار وتسلية‌الاحرار،به كوشش حسن قاضي طباطبائي،تبريز، 1350 ش؛ رستم‌الحكما، محمد هاشم آصف، رستم‌التواريخ، به كوشش محمد مشيري، تهران،1348 ش؛ ساكي،علي محمد،تعليقات بركريم خان زند(نكـ: هم‌ ‌،پري)؛ گلستانه، ابوالحسن بن محمد امين، مجمل‌التواريخ، به كوشش محمد تقي مدرس رضوي، تهران، 1344ش، مروي،محمدكاظم، عالم آراي نادري ،به كوشش محمد امين رياحي، تهران.1364ش؛ ميرزامحمد رضي، زينه‌التواريخ،نسخة خطي آستان قدس،شم4798؛نامي،ميرزا محمد صادق،تاريخ گيتي گشا،به كوشش سعيد نفيسي،تهران. 1363ش.
عليرضا‌ علاءالديني

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2435
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست