responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2436
ابوالفتح خان جوانشير
جلد: 6
     
شماره مقاله:2436


اَبوالْفَتح‌خانٍ جُوانْشير (د1255ق/1839م)، ازاميران وفرماندهان نظامي برجستة ايران درنخستين دورة جنگهاي ايران وروسيه وفرزند ابراهيم خان(ه‌م) فرمانرواي نامورقراباغ در اوايل دورة قاجاريه. افراد خاندان اوازجمله پدرش كه شخصيتي متزلزل داشتند، هنگامي كه فرمانرواي بخشهاي مهمي ازايالات مرزي ايران بودند، گاهي جانب دولت ايران راداشتند وگاه به روسها مي‌پيوستند. ابراهيم خليل‌خان دردوراني كه آقا محمد خان قاجار درآن مناطق به فعاليتهاي نظامي مشغول بود وكاراورونقي داشت، به ظاهر با وي ازدراطاعت درآمد، اما درنهان دوستي باروسها را ادامه مي‌داد. ابوالفتح خان برخلاف پدر وبعضي ديگر ازافر اد خانواده ازابتدا وبه گونه‌اي استوار به طرفداري ازايران پرداخت وهمراه سپاه عباس ميرزا نايب‌السلطنه درجنگها رشادتي شايان توجه ازخود نشانداد.
ظاهراً نخستين واقعة سياسي زندگي اوآن بود كه به دستور پدرش، جنازة آقا محمد خان قاجار را كه درحوالي قلعة شوشي كشته شده بود،‌تا نخجوان تشييع كرد(ساروي، 459) وآن را به شاه جديد تحويل داد(باكيخانوف،‌181).پس ازفتحعلي شاه كه دراوايل سلطنت برا ي آرام كردن اوضاع آذربايجان بدان سورفته بود وازآنجا براي سركوب شورش برادرش حسينقلي خان به تهران بازمي‌گشت،‌درمنزل ميانج (ميانه) ابوالفتح خان را به حضور پذيرفت واورا نواخت(هدايت، روضة‌الصفا، 9/335؛ اعتماد‌السلطنه، 3/1447؛ شيباني، 60).
با شروع نخستين دورجنگ ميان ايران وروسيه ابوالفتح خان به زودي درسلك فرماندهان سپاه عباس ميرزا درآمد وازجملة مشاوران اوشد( جهانگير ميرزا، 34). درذيحجة 1218ق/1804 م عباس ميرزا، درحالي كه گروهي از فرماندهان برجسته ازجمله ابوالفتح خان همره او بودند، روانة آذربايجان شد(هدايت،همان، 9/390-391). اين سفر را درحقيقت بايد نقطة شروع جنگهاي 1219 ق بين دوكشور واستخلاص ايروان ازتصرف روسها، فتحعلي شاه كه شخصاً در آذربايجان حضور يافته بود، ابوالفتح‌خان را به حكومت قراباغ ونواحي اطراف آن گماشت(شميم،61) واومأموريت يافت كه ساكنان قراباغ ونواحي قپان ومقري وايلات آن را به اطاعت درآورد(سپهر، 1/194). د رمصافهاي بعدي، ناحية مقري ديگر بار به تصرف دولت روسيه درآمد وابوالفتح خان كوشش كرد تا ساكنان آنجا را به اين سوي رود ارس كوچ دهد. عباس ميرزا به جاي مناطق ازدست رفته وبه پاس شايستگيهاي ابوالفتح خان، حكومت منطقة دزمار را به اوسپرد(همو، 1/197).
در 1221 ق پس ازدرگيريهايي كه درقراباغ رويداد، جعفر قلي خان برادرزادة ابوالفتح خان ونوادة ابراهيم خليل خان به مخالفت با عموي خود برخاست ودريك جنگ وگريز اورا تا اردوباد پس راند. جعفرقلي‌خان به رغم عموي خود با روسها روابط خوبي داشت وازدستورهاي آنان پيروي مي‌كرد. ازاين روهنگامي كه جدش ابراهيم خليل‌خان درپايان عمر ازدوستي با روسها نادم شد وبه اطاعت دولت ايران درآمد وبراي آرامش اوضاع ازعباس ميرزا كمك خواست، دريك شبيخون، پدر بزرگ را با كسان زيادي ازاطرافيانش به قتل رساند(باكيخانوف، 189؛ هدايت، همان، 9/421- 422؛ اعتمادالسلطنه، 3/1481؛ بامداد، 1/13). ابوالفتح‌خان هنگامي رسيد كه پدر را كشته بودند. پس به ياري عطاءالله خان شاهسون، طايفة جبرئيللو ساير ايلات قراباغ را ازآنجا كوچانيد وبه حوالي قپان رسانيد(باكيخانوف،همانجا). اودراين سفر با سپاهيان روس درگيريهاي متعدد پيداكرد ويك بارهم ازجعفرقلي‌خان شكست خورد(همانجا؛ هدايت،همان، 9/425).
ظاهراً حكومت ابوالفتح خان بر منطقة دزمار، پس ازاتمام دورة نخستين جنگهاي ايران وروسيه همچنان ادامه يافت. در1233 ق/ 1818 م سالها قبل ازشروع دورة دوم جنگ ميان دوكشور عباس ميرزا به مناطقي ازقلمرو روسيه حمله برد وديگر بار ابوالفتح خان را به حكومت آن نواحي منصوب كرد. ازاين پس از زندگي و كارهاي اوتا هنگام مرگ، اطلاعي دردست نيست ومعلوم نيست كه وي درجنگهاي دوم ايران وروسيه هم شركت كرده باشد.
ازمنابع معاصر يا نزديك به دوران وي كسي به سال درگذشت او اشاره‌اي ندارد. تنها ديوان بيگي شيرازي فوت اورا در هزارودويست و پنجاه واندي ياد كرده(2/1133) ومحمدعلي تربيت كه درنگارش اثر خود ازآثار ناشناختة فراواني بهره برده، درگذشته اورا در1255ق/1839م ذكر كرده است(ص 247) كه درسنجش با سخن ديوان بيگي درست مي‌نمايد..
ازابوالفتح خان چند فرزند برجاي ماند، ازاين قرار:1. محمد تقي خان كه در1267 درگذشت. 2. محمدعلي خان كه دردستگاه قهرمان ميرزا فرزند عباس ميرزا سمت سرهنگي داشت. 3. محمدقلي خان.، همانند برادر نزد قهرمان ميرزا بود ومنصب ياوري(سرگردي) يافته بود (نادر ميرزا، 174).4. فرزند نامور اوعباسقلي خان جوانشير كه دردورة ناصرالدينشاه يكي ازمعاريف وبزرگان وقت به شمار مي‌آمد ودر1275ق/1859 م وزير عدليه گرديد ولقب معتمدالدوله يافت(معلم حبيب آبادي، 5/1502؛ بامداد،1/44). خواهر زادة ابوالفتح خان، محمد صادق خان دنبلي هم دردربار مورد توجه واحترام بود( محمود ميرزا، 2/664).
ابوالفتح خان افزون برلياقت درمناصب نظامي،‌مردي صاحب ذوق بود وطبع لطيفي داشت، شعر مي‌سرود ونثر را به خوبي مي‌نگاشت. ازاين رو جزو نديمان عباس ميرزا قرار گرفته بود.
اوشعر«طوطي» تخلص مي‌كرد وتذكره نگاران آن دوره احوال اوراذيل اين تخلص درآثار خود آورده وبه نقل ابياتي ازسروده‌هايش پرداخته‌اند(براي نمونه، نكـ:دنبلي، 1/109؛ديوان بيگي، همانجا؛ هدايت، مجمع‌الفصحا، 5/729؛ محمود ميرزا، همانجا). ابوالفتح خان به نيكي ونيك خواهي شهرت داشت ودنبلي كه از نزديكان و همنشينان اوبود، درآثار خود مطالبي درفضايل اخلاقي وي ذكر كرده است(1/108-109).
مأخذ،‌اعتمادالسلطنه، محمد حسن خان، تاريخ منتظم ناصري، به كوشش محمد اسماعيل رضواني، تهران 1365ش؛ باكيخانوف، عباسقلي آقا،گلستان ارم، به كوشش عبدالكريم علي زاده وديگران. باكو. 1970م؛ بامداد، مهدي،شرح حال ايران ،تهران، 1357ش؛ تربيت، محمدعلي، دانشمندان آذربايجان،تهران، 1314ش؛ جهانگير ميرزا، تاريخ نو،‌به كوشش عباس اقبال، تهران، 1327ش؛دنبلي (مفتون)، عبدالرزاق،‌نگارستان دارا،‌به كوشش عبدالرسول خيام پور،تبريز، 1342ش؛ ديوان بيگي شيرازي احمد ، حديقه‌الشعرا، به كوشش عبدالحسين نوابي،تهران،1365ش؛ ساروي، محمدتقي،تاريخ محمدي، نسخة خطي كتابخانة مجلس شورا،شم‌10705؛ سپهر، محمدتقي،ناسخ‌التواريخ،به كوشش محمدباقر بهبودي،تهران، 1344ش؛ شميم ،علي اصغر، ايران دردورة سلطنت قاجار، تهران،‌1342ش؛ شيباني ميرزا ابراهيم، منتخب‌التواريخ،تهران، 1366ش؛ محمود ميرزا قاجار،سفينه‌المحمود، به كوشش عبدالرسول خيام‌پور، تبريز، 1346ش؛ معلم حبيب‌آبادي، محمدعلي، مكارم‌آلاثار، اصفهان،‌1396ق؛ نادر ميرزا، تاريخ وجغرافي دار‌السلطنة تبريز، به كوشش محمد مشيري، تهران، 1360ش؛ هدايت،رضاقلي خان، روضةالصفاي ناصري،تهران، 1339ش؛ همو،مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا،تهران،1340ش.
سيدعلي آل داود

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2436
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست