responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2353
ابو عثمان مغربی
جلد: 5
     
شماره مقاله:2353


اَبو عُثْمانِ مَغْرِبي، سعيد بن سلام (د 373ق/ 983 م)، از بزرگان مشايخ صوفيه و عرفاي بنام سلسلة معروفيه. زادگان وي روستايي بر سالح جزيرة سيسيل (صقليه) به نام كَرْكِنت (نك‌ : ياقوت، 4/262) و به گفتة برخي قريه اي در ناحية قيروان بوده است (سلمي، طبقات، 505؛ خليفه، 89). بعضي از متأخران دربارة كنية او دچار اشتباهاتي شده اند (نك‌ : درويش، 252؛ معصوم عليشاه، 2/536). نام پدر او نيز با اختلاف به صورتهاي سلام، سالم و سلم آمده است (خطيب، 9/112؛ ذهبي، العبر، 2/141؛ يافعي، 2/402). عطار عمر او را 130 سال نوشته است (ص 780) كه اغراق آميز مي نمايد.
از زندگاني و ورود ابوعثمان مغربي آگاهي اندكي در دست است. ظاهراً دوران تحصيل و ورود او به عالم تصوف در مصر بوده (ابن جوزي،‌7/122) و در‌ آنجا مريدي و شاگردي ابوالحسن صايغ و ابوعلي كاتب را مي كرده است (سلمي،‌ همانجا؛ انصاري، 200، 336، 382؛ نجم الدين، 25؛ علاءالدوله، 349). سپس از مصر به شام رفته و از مصاحبان ابوالخير اقطع شده است (ابن جوزي، همانجا). گفته اند كه وي روزگاري دراز به زهد و رياضت مشغول بود و پس از عزلتي 20 ساله در بيابانها، سرانجام رهسپار مكه شده، مورد استقبال مشايخ آن ناحيه قرار گرفته است (نك‌ : هجويري، 232؛ عطار، همانجا). مدت اقامت ابوعثمان را در مكه بيش از 10 سال (خليفه، همانجا؛ خطيب، 9/113) و برخي 30 سال ذكر مي كنند (انصاري، 201؛ جامي، 88). وي هنگام اقامت در مكه شيخ مشايخ زمان خود و شيخ حرم به شمار مي آمد (سلمي، همانجا؛ انصاري، 200؛ جامي، 87) و در بيشتر كتابهاي فرقة ذهبيه، به لقب «طاووس الحرم» ناميده شده است (خاوري، 1/185). وي با آنكه در پارسايي و زهد، شهرة زمانه خود بود،‌ از او نزد علويه سعايت كردند و موجبات اخراج او را از مكه فراهم آوردند (خطيب، همانجا؛ عطار، 794؛ ذهبي، سير، 16/320). چنانكه وي بعدها از اين واقعه به تلخي ياد مي كرد و دوران اندوه و دلتنگي خود را در حجاز و روزگار انبساط خود را در خراسان مي دانست (خطيب، 9/112؛ ابن ملقن، 238). ابو عثمان پس از اخراج از مكه رهسپار بغداد شد و يك سال در آنجا بود، سپس به نيشابور رفت (سلمي، همانجا؛ خطيب، 9/112 ـ 113؛ قشيري، 43 ـ 44) در اين شهر ابتدا از مردم كناره مي گرفت، ولي پس از چندي در مسجد حاضر شد (ذهبي،‌ همانجا).
ابوعثمان در نيشابور درگذشت و در كنارة مقبرة ابوعثمان حيري به خاك سپرده شد (سلمي، همانجا؛ خطيب، 9/113؛ ابن جوزي، 7/123). بنابر وصيت او، شاگردش ابوبكر ابن فورك بر جنازه اش نماز گزارد (قشيري، 434؛ عطار، 786).
سلسة انتساب ابوعثمان از طريق ابوعلي كاتب (د ح 350 ق) و ابوعلي رودباري (د 322 ق) به جنيد بغدادي (د293 ق) و سرانجام از طريق سري سقطي و معروف كرخي با 5 واسطه به امام رضا (ع) مي رسد (نجم الدين، علاءالدوله، همانجاها؛ لاهيجي، 698؛ نيز نك‌ : پارساي بخارايي، 10). وي با كساني چون حبيب مغربي. ابويعقوب نهرجوري و ابوالقاسم نصر آبادي ديدار و مصاحبت داشته است (سلمي،‌ قشيري، همانجاها؛ انصاري، 200، 443). از مريدان و شاگردان او كساني را چون ابوالقاسم علي كركاني (علاءالدوله، پارساي بخارايي، همانجاها؛ دولتشاه، 147) و منصور بن خلف كه وي را بسيار بزرگ مي داشته است (قشيري، 294) و نيز محمد بن علي نسوي، معروف به محمد بن عليان از بزرگان مشايخ نسا (سلمي، همان،‌435) مي توان ذكر كرد. آخرين كس از شاگردا وي ابو عمرو نُجَيد بود (عطار، 727). سلمي در جاهاي مختلف به نقل روايت مستقيم از ابوعثمان پرداخته (همان، 314، 401، جم‌، جوامع،‌405) و قشيري نيز به ارتباط مستقيم آن دو اشاره مي كند (ص 343،‌347).
آثار و عقايد: عطار (ص 780) ابوعثمان را صاحب تصنيف دانسته و حاجي خليفه (1/45) نيز تأليف كتابي را با عنوان ادب السلوك كه به فارسي بوده، به او نسبت داده (نيز نك‌ : بغدادي، 1/389) و حتي جملة آغازين آن را نقل كرده است، ولي هيج يك از منابع كهن به انتساب چنين كتابي به اوعثمان اشاره اي ندارند. از اين رو بايد نسبت اين كتاب را به او با ترديد تلقي كرد. بسياري از اقوال و آراء او در تذكره ها و كتب احوال صوفيه نقل شده است.
وي، چنانكه گفته شد، روزگاري را به رياضتهاي سخت و مجاهدت در خلوت به سر آورده بود (نك‌ : هجويي، همانجا) و حتي سالياني كه در ممكه بود، در موسم حج ظاهر نمي شد (خطيب، همانجا؛ ابن جوزي، 7/122). در آغاز كار به روش سكر گرايش داشت، ولي سرانجام از سكر به صحو روي آورد (هجويري، 232 ـ 233؛ عطار،‌781) و بناي مجاهدات خود را بر هماهنگ ساختن طريقت با شريعت قرار داد. او همچون جنيد بغدادي كه با دو واسطه پير طريقت او بود، اعتدال در سلوك را پيشة خود ساخت واز اين روي، در ميان اهل عرفان به «جنيد ثاني» معروف شد (نك‌ : علاءالدوله، 172). ابوعثمان دربارة پاره اي از مسائل تصوف،‌ چون مراتب اخلاص، شرايط محبت، لوازم صبر و تقوا و چگونگي خوف و رجا و فقر و غنا سخناني دارد كه در بيشتر منابع نقل شده است (نك‌ : سلمي، طبقات، 505 ـ 510؛ قشيري، 133، 208، جم‌ ، عطار،‌783 ـ 786) و سخناني كه از او دربارة سماع نقل كرده اند (نك‌ : سلمي، جوامع، همانجا؛ قشيري، 341؛ عطار، 783)، حاكي از اعتدال رأي و عمق نظر او در باب آداب و اعمال صوفيانه است. كرامات و مكاشفاتي كه به او نسبت داده اند (خطيب، 9/112؛ قشيري، 180، 240؛ انصاري، 200 ـ 201، 354 ـ 355؛ ميبدي، 3/386)، دليل بر اعتقادي است كه مردم به مقام روحاني و عرفاني او داشته اند.
مآخذ: ابن جوزي، عبدالرحمن بن علي، المنتظم، حيدرآباد دكن، 1358 ق؛ ابن ملقن،‌ عمر بن علي، طبقات الاولياء، به كوشش نورالدين شريبه، بيروت، 1406ق/ 1986 م؛ انصاري هروي، خواجه عبدالله، طبقات الصوفيه، به كوشش عبدالحي حبيبي، تهران، 1362 ش؛ بغدادي، هديه؛ پارساي بخارايي، محمد بن محمد، قدسيه، به كوشش احمد طاهري عراقي، تهران، 1354 ش؛ جامي، عبدالرحمن بن احمد، نفحات الانس، به كوشش مهدي توحيدي پور، تهران، 1336 ش؛ حاجي، خليفه، كشف؛‌ خاوري، اسدالله ذهبيه، تهران، 1362 ش؛ خطيب بغدادي، احمد بن علي، تاريخ بغداد، قاهره، 1350 ق؛ خليفة نيشابوري، احمد بن محمد، ترجمه و تلخيص تاريخ نيشابور حاكم نيشابوري. به كوشش بهمن كريمي، تهران، 1339 ش؛ درويش شيرازي، محمد هاشم، ولايت نامه، تبريز، 1306 ش؛ دولتشاه سمرقندي، تذكرة الشعراء، به كوشش محمد رمضاني، تهران، 1338 ش؛ ذهبي، محمد بن احمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و اكرم بوشي، بيروت،‌ 1404ق/ 1984 م؛ سلمي، محمد بن حسين، «جوامع آداب الصوفي‌ـة»، مجموعة آثار ابوعبدالرحمن سلمي، به كوشش نصرالله پورجوادي، تهران، 1369 ش؛ همو، طبقات الصوفي‌ـة، به كوشش يوهانس پدرسن، ليدن، 1960 م؛ عطار، فريدالدين، تذكرة الاولياء، به كوشش محمد استعلامي، تهران، 1366ش؛ علاءالدولة سمناني، احمد بن محمد، مصنفات فارسي علاءالدولة سمناني، به كوشش مايل هروي، تهران، 1369 ق؛ قشيري. عبدالكريم بن هوازن، الرسال‌ـة القشيري‌ـة، به كوشش معروف زريق و علي عبدالحميد بلطه جي، بيروت، 1404ق/ 1984 ق؛ لاهيجي، محمد، شرح گلشن راز، تهران، 1337 ش؛ معصوم عليشاه، محمد معصوم، طرائق الحقائق،‌ به كوشش محمد جعفر محجوب، تهران، 1345 ش؛ ميبدي، احمد بن محمد، كشف الاسرار وعدّة الابرار،‌ به كوشش علي اصغر حكمت، تهران، 1357 ش؛ نجم الدين كبري، احمد بن عمر، ‌فوائح الجمال و فواتح الجلال، ترجمة محمد باقر ساعدي خراساني،‌ به كوشش حسين حيدرخاني، تهران، 1368 ش؛ هجويري، علي بن عثمان، كشف المحجوب، به كوشش و. ژوكوفسكي، تهران، 1358 ش؛ يافعي، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، حيدرآباد دكن، 1338 ق؛ ياقوت، بلدان.
ناهده فوزي
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2353
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست