responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1697
ابن لبودی
جلد: 4
     
شماره مقاله:1697



اِبْن‌ِ لُبودي‌، ابوالعبّاس‌ شهاب‌الدين‌ احمد بن‌ خلل‌ بن‌ احمد بن‌ ابراهيم‌ لبودي‌ (834 -896ق‌/1431-1491م‌)، مورخ‌، اديب‌ و محدّث‌ شافعى‌ مذهب‌ كه‌ به‌ ابن‌ عُرعُر نيز معروف‌ بود. وي‌ در صالحية دمشق‌ كه‌ در آن‌ روزگار مركز تجمع‌ دانشمندان‌ و فقيهان‌ و محدثان‌ بود، به‌ دنيا آمد (سخاوي‌، 1/293). خاندان‌ او همه‌ محدثانى‌ اهل‌ علم‌ و دانش‌ بودند، اما از راه‌ پيشه‌وري‌ روزگار مى‌گذرانيدند (نك: همو، 3/189، 11/260). پدرش‌ از محدثان‌ صالحيه‌ به‌ شمار مى‌رفت‌ و نياي‌ مادري‌ او جمال‌الدين‌ يوسف‌ بن‌ محمد حَجينى‌ (ح‌ 773-849ق‌) نيز كه‌ محدثى‌ حنفى‌ مذهب‌ و صاحب‌ اِسناد بود و شاگردانى‌ هم‌ تربيت‌ كرد، از راه‌ خريد و فروش‌ پنبه‌ در بازار صالحيه‌ روزگار مى‌گذرانيد (همو، 10/328). اشتهار او و پدرش‌ به‌ ابن‌ عرعر (همو، 3/189؛ عُرعُر به‌ معناي‌ رئيس‌ و بزرگ‌) احتمالاً بر اعتبار و سرشناسى‌ آنان‌ در صالحيه‌ دلالت‌ داشته‌ است‌.
ابن‌ لبودي‌ در كودكى‌ پس‌ از حفظ قرآن‌ مجيد و آموختن‌ كتابهاي‌ لازم‌ ديگر، به‌ منظور آشنايى‌ با تاريخ‌ و حديث‌، به‌ دست‌ شعبان‌ بن‌ محمد ابن‌ جميل‌، محدث‌ حنبلى‌ مذهب‌ اهل‌ صالحيه‌ سپرده‌ شد و بخش‌ بزرگى‌ از سيرة ابن‌ هشام‌ را از وي‌ شنيد (همو، 1/293). آنگاه‌ در حلقه‌هاي‌ گوناگون‌ درس‌ حوزة صالحيه‌ به‌ فراگرفتن‌ دانش‌ ادامه‌ داد. در ادب‌ عرب‌، شهاب‌الدين‌ ابن‌ زيد و در فقه‌، بدرالدين‌ ابن‌ قاضى‌ شهبه‌ و زين‌الدين‌ نشاوي‌ از جمله‌ استادان‌ او بوده‌اند (همانجا) و در حديث‌ نزد خيضري‌ (محمد بن‌ محمد بن‌ خيضر) كه‌ در محضر نخستين‌ مربى‌ و استادش‌ با او آشنا شده‌ بود، به‌ كمال‌ رسيد. وي‌ از ديگر محدثان‌ بزرگ‌ چون‌ شهاب‌الدين‌ ابن‌ عبدالهادي‌ و مجيرالدين‌ ابن‌ ذهبى‌ نيز حديث‌ شنيد. سخاوي‌ مى‌گويد: هنگامى‌ كه‌ در دمشق‌ بر مشايخ‌ آن‌ شهر قرائت‌ حديث‌ مى‌كردم‌ ابن‌ لبودي‌ نيز در آن‌ مجالس‌ حاضر بود و قرائت‌ مرا استماع‌ مى‌كرد (همانجا).
ابن‌ لبودي‌ در سفر حج‌ با تقى‌الدين‌ ابن‌ فهد مكى‌ ديدار كرد و از او حديث‌ شنيد (همانجا؛ نيز نك: .(GAL,S,II/255 آثاري‌ كه‌ از وي‌ برجاي‌ مانده‌ است‌، نشانة تبحر او در حديث‌ و كوشش‌ وي‌ براي‌ دست‌ يافتن‌ به‌ اسانيد عالى‌ است‌. با اينهمه‌ از گفتة سخاوي‌ (همانجا) برمى‌آيد كه‌ وي‌، بيشتر در پى‌ِ گردآوري‌ اطلاعات‌ تاريخى‌ بوده‌ است‌.
ابن‌ لبودي‌ علاوه‌ بر حديث‌ و تاريخ‌، به‌ نظم‌ و نثر و ادب‌ عرب‌ نيز دلبستگى‌ داشت‌. سخاوي‌ در مدت‌ اقامت‌ در دمشق‌ مستقيماً و پس‌ از آن‌ از راه‌ مكاتبه‌ به‌ مجموعه‌اي‌ از گفته‌ها و نوشته‌هاي‌ او دست‌ يافته‌ است‌. وي‌ رنجهايى‌ را كه‌ ابن‌ لبودي‌ در راه‌ آموختن‌ شعر و نثر عربى‌ در جوانى‌ بر خود هموار داشته‌، ستوده‌ (همانجا) و 3 قطعة دوبيتى‌ از اشعار او را نقل‌ كرده‌ است‌ (1/294).
ابن‌لبودي‌ كه‌ دردمشق‌ به‌ كار بازرسى‌مدارس‌ و موقوفات‌ باب‌البريد اشتغال‌ داشت‌، به‌ قول‌ سخاوي‌، مردي‌ زيرك‌ و فروتن‌ و صميمى‌ و نرم‌خوي‌ بود. با اينهمه‌، ظاهراً بين‌ او و سخاوي‌ كدورتى‌ پديد آمده‌ بود، اما او توانست‌ كه‌ با وساطت‌ ابن‌ فهد و اهداي‌ آثار منظوم‌ و منثور خود، پيوند دوستى‌ را با سخاوي‌ حفظ كند (همو، 1/293). وي‌ در تمام‌ عمر، جز براي‌ زيارت‌ خانة خدا، از صالحيه‌ و دمشق‌ پاي‌ فراتر ننهاد و سرانجام‌ در همانجا درگذشت‌ و نخست‌ در جامع‌ دمشق‌ و سپس‌ در جامع‌ مظفري‌ بر وي‌ نماز گزاردند و در كنار پدر به‌ خاكش‌ سپردند (همو، 1/294).
ابن‌ لبودي‌ ظاهراً هرگز مجلس‌ درسى‌ تشكيل‌ نداد و شاگردي‌ تربيت‌ نكرد. از اين‌ رو آنچنانكه‌ مى‌بايست‌، در تاريخ‌ علم‌ و ادب‌ شناخته‌ نشده‌ و اطلاعات‌ ما دربارة زندگانى‌ او تقريباً منحصر به‌ گزارشهاي‌ سخاوي‌ است‌. بسياري‌ از آثار او نيز از دست‌ رفته‌ و بخش‌ اعظم‌ آنچه‌ به‌ جاي‌ مانده‌ هنوز به‌ صورت‌ نسخ‌ خطى‌ در كتابخانه‌هاي‌ جهان‌ پراكنده‌ است‌.
آثار:
الف‌ - چاپى‌: 1. اخبار الا¸خيار بما وجد على‌ القبور من‌ الا´شعار، مجموعة شعري‌ است‌ برگرفته‌ از سنگ‌ مزار مردگان‌ كه‌ به‌ كوشش‌ لويس‌ شيخو در مجلة المشرق‌، شم 20 (بيروت‌، 1922م‌) به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. حاجى‌ خليفه‌ (1/25) اين‌ اثر را به‌ قاضى‌ شمس‌الدين‌ ابن‌ لبودي‌ (د 637ق‌) نسبت‌ داده‌ و كتاب‌ غاية الاعتبار فيما وُجد على‌ القبور من‌ الا´شعار اثر ابن‌ طولون‌ (ه م‌) را مختصري‌ از اين‌ كتاب‌ دانسته‌ است‌ (قس‌: بغدادي‌، ايضاح‌، 1/39، هديه‌، 1/143)؛ 2. حوليات‌ دمشقية. نسخة ناقصى‌ از آن‌، مشتمل‌ بر وقايع‌ سالهاي‌ 834 -739ق‌ در موزة بريتانيا موجود است‌ كه‌ در 1968م‌ در قاهره‌ به‌ كوشش‌ حسن‌ حبشى‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌. نسخة ياد شده‌ بدون‌ ذكر نام‌ مؤلف‌ است‌، اما به‌ عقيدة منجد (ص‌ 266) اين‌ كتاب‌ همان‌ تاريخى‌ است‌ كه‌ ابن‌ لبودي‌ هنگام‌ ديدار با سخاوي‌ در دست‌ تأليف‌ داشته‌ است‌. وي‌ اين‌ تاريخ‌ را از وقايع‌ سال‌ تولد خود آغاز كرده‌ و در تدوين‌ آن‌ از تاريخ‌ ابن‌ قاضى‌ شهبه‌ (ه م‌) و برخى‌ كتابهاي‌ ديگر سود جسته‌ است‌ (نك: سخاوي‌، 1/293)؛ 3. مصنفات‌ شيخ‌ الاسلام‌ ابن‌ حجر، كه‌ در ليدن‌ (1850م‌) به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.
ب‌ - خطى‌: 1. ابيات‌ منقولة، جُنگ‌ شعر كوچكى‌ است‌ كه‌ بيشتر آن‌ از ابن‌ وردي‌ (ه م‌) است‌ و نسخه‌اي‌ از آن‌ ضمن‌ مجموعه‌اي‌ به‌ خط مؤلف‌ به‌ شمارة 3327 در كتابخانة ظاهريه‌ دمشق‌ موجود است‌ (ظاهريه‌، 2/274-277). اين‌ مجموعه‌ 5 اثر چاپ‌ نشدة ديگر از مؤلف‌ را دربردارد (نك: شم 2، 5، 6، 7، 10، در دنبالة مقاله‌)؛ 2. الاحاديث‌ العشاريّات‌ مشتمل‌ بر 10 حديث‌ در 10 موضوع‌ از مرويّات‌ 10 تن‌ از مشايخ‌ مؤلف‌، از 10 حافظ، از طريق‌ 10 راوي‌، از 10 ثقه‌ از 10 تن‌ از تابعين‌، از 10 تن‌ از بزرگان‌ (صحابه‌) كه‌ بين‌ تخريج‌ كننده‌ و راويان‌ آنها 10 واسطه‌ است‌ (همانجا)؛ 3. احاديث‌ منتقاة من‌ فوائد من‌ حسين‌ الحنائى‌ (لاندبرگ‌، 32 )، كه‌ ظاهراً گزيده‌اي‌ از يكى‌ از آثار محدّث‌ بزرگ‌ دمشق‌، ابوعبدالله‌ حسين‌ بن‌ محمد بن‌ ابراهيم‌ بن‌ حسين‌ حنائى‌ (د 450ق‌) است‌؛ 4. احاديث‌ و اخبار و اشعار منتقاة من‌ حديث‌ عبدالرحيم‌ بن‌ عبدالكريم‌ السمعانى‌، كه‌ نسخه‌اي‌ از آن‌ به‌ خط مؤلف‌ در 867ق‌، در كتابخانة ليدن‌ موجود است‌ (منجد، همانجا)؛ 5. تخريج‌ اربعين‌ حديثاً من‌ عوالى‌ مرويّات‌ اللبودي‌ عن‌ اربعين‌ شيخاً عن‌ اربعين‌ من‌ الصحابة الموالى‌، كه‌ مشتمل‌ است‌ بر تخريج‌ 40 حديث‌ عالى‌ الاِسناد از مرويّات‌ مؤلف‌ كه‌ آنها را از 40 تن‌ از مشايخ‌ خود، از 40 تن‌ از صحابة پيامبر اكرم‌(ص‌) نقل‌ كرده‌ است‌ (ظاهريه‌، همانجا)؛ 6. جزء فى‌الحديث‌، مشتمل‌ بر 12 حديث‌ كه‌ مؤلف‌ از مرويّات‌ خود تخريج‌ كرده‌ است‌ (همانجا؛ قس‌: .(GAL,S,II/85 7. جزءٌ فى‌ الحديث‌، مشتمل‌ بر تخريج‌ 3 حديث‌ (ظاهريه‌، همانجا)؛ 8. فهرست‌ مصنفات‌ ابراهيم‌ بن‌ عمر البقاعى‌، به‌ خط مؤلف‌، موجود در كتابخانة ليدن‌ (منجد، همانجا)؛ 9. مُنتقاة من‌ السفينة البغدادية للحافظ السلفى‌، گزيده‌اي‌ است‌ از كتاب‌ السفينة البغدادية اثر ابوطاهر صدرالدين‌ سلفى‌ اصفهانى‌ (د 576ق‌) II/85) ؛ GAL,S,I/624, لاندبرگ‌، همانجا)؛ 10. النجوم‌ الزواهر فى‌ معرفة الاواخر. مؤلف‌ در اين‌ اثر آخرين‌ مورد را در هر زمينه‌اي‌ گرد آورده‌ است‌، چنانكه‌ آخرين‌ پيامبر خدا(ص‌)، آخرين‌ همسر رسول‌ خدا(ص‌)، آخرين‌ صحابى‌ كه‌ در شام‌ يا خراسان‌ درگذشته‌ است‌ و آخرين‌ خطبه‌اي‌ كه‌ عمر يا ابوبكر و... ايراد كرده‌اند (ظاهريه‌، همانجا؛ .(GAL,S,II/85 بغدادي‌ ( ايضاح‌، 2/627) اين‌ كتاب‌ را به‌ قاضى‌ شمس‌الدين‌ ابن‌ لبودي‌ نسبت‌ داده‌ است‌.
از دو اثر ديگر او اينك‌ تنها نامى‌ مى‌شناسيم‌: 1. اِعلام‌ الا´علام‌ بمن‌ ولى‌ قضاء الشام‌، تذكرة منظومى‌ بوده‌ دربارة قضات‌ شام‌ كه‌ ابن‌ طولون‌ آن‌ را شرح‌ كرده‌ است‌ (بغدادي‌، همان‌، 1/101، هديه‌، همانجا؛ قس‌: حاجى‌ خليفه‌، 1/125)؛ 2. الروض‌ البَسّام‌ فيمن‌ ولّى‌ قضاء الشام‌، ارجوزه‌اي‌ بوده‌ است‌ دربارة قضات‌ شام‌ همراه‌ با شرح‌ آن‌ (منجد، 265). احتمالاً اين‌ اثر همان‌ است‌ كه‌ ابن‌ لبودي‌ طى‌ نامه‌اي‌ به‌ سخاوي‌ وعدة تأليف‌ آن‌ را داده‌ و بعدها سخاوي‌ (1/293) آن‌ را در مكه‌ نزد عزالدين‌ ابن‌ فهد ديده‌ بوده‌ است‌.
مآخذ: بغدادي‌، ايضاح‌؛ همو، هديه‌؛ حاجى‌ خليفه‌، كشف‌؛ سخاوي‌، محمد، الضوء اللامع‌، قاهره‌، 1353- 1355ق‌؛ ظاهريه‌، خطى‌ (مجاميع‌)؛ منجد، صلاح‌الدين‌، معجم‌الموّرخين‌ الدمشقيين‌، بيروت‌، 1398ق‌/1978م‌؛ نيز:
,S; Landberg, Carlo, Catalogue de manuscrits arabes, Leiden, 1883.
عباس‌ حجت‌جلالى‌
تايپ‌ مجدد و ن‌ * 1 * زا
ن‌ * 2 * زا
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1697
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست