اِبْنِ رِفاعى، ابوالعباس احمد بن على بن احمد (محرم 500 - 578ق/سپتامبر
1106-1182م)، از مشاهير صوفيه و مؤسس طريقة رفاعيّه (بطائحيه يا احمديه). پدر
وي از مغرب به عراق آمد و در قرية ام عبيده از قراء بطائح - ميان بصره و
واسط - ساكن شد و در آنجا با خواهر شيخ منصور زاهد ازدواج كرد و احمد ثمرة اين
پيوند بود و از اين رو ابن رفاعى را مغربى الاصل خواندهاند؛ در حالى كه
برخى اصل او را از عرب دانستهاند (ابن عماد، 4/260؛ ابن خلكان، 1/171). او
هنوز به دنيا نيامده بود كه پدرش درگذشت و دايى او شيخ منصور تربيت او را
بر عهده گرفت (سبكى، 6/24؛ اسنوي، 590).
به نقل بيشتر مآخذ وي را از اين رو ابن رفاعى ناميدهاند كه يكى از اجدادش
على بن رفاعة نام داشت، ولى برخى ديگر نسب او را از قبيلهاي عرب به نام
بنى رفاعة دانستهاند (شعرانى، 1/140). نسبت او در برخى از تواريخ و طبقات
«رفاعى» نيز آمده است (ابن جوزي، 8(1)/370؛ ذهبى، سير، 21/77، 78؛ صفدي،
7/219؛ غسانى، 2/187؛ ابن عماد، 4/259). او از سادات حسينى بود و نسبتش با 12
واسطه به امام موسى بن جعفر(ع) مىرسيد (ابن ملقن، 93). اكثر مآخذ او را
فقيهى شافعىمذهب معرفى كردهاند (ابنخلكان،ابنعماد،همانجاها)، و برخى
گفتهاند كه مدت كوتاهى بر مذهب شافعى تفقّه نموده است (ذهبى، العبر،
3/75). نسبت او در طريقت به شبلى و جنيد بغدادي مىرسد، و گفتهاند كه داييش
شيخ منصور زاهد، شيخ او در طريقت بوده است (ابن ملقن، 94؛ جامى 533). مؤلف
خزينة الاصفياء او را يكى از مريدان خاص شيخ عبدالقادر گيلانى مىداند كه در
اواخر عمر شيخ به او رسيده و از هدايت او بهره گرفته است (غلام سرور،
1/101؛ نك: ابن ملقن، 101).
گويند كه او شيخى صاحب كرامت بوده و مريدان بسيار داشته است (ابن اثير،
11/492؛ شبلنجى، 252-256). به برخى از پيروان او نيز احوال و امور عجيبى
نسبت دادهاند كه از آن جمله خوردن مارهاي زنده، سوار شدن بر درندگان،
فروافكندن خود از فراز درختان خرما و داخل شدن در تنورهاي افروخته را
مىتوان ياد كرد (ابن جوزي، همانجاها؛ ابن خلكان، 1/172). بعضى از مؤلفين
اينگونه اعمال را شيطانى و خاص پيروان ناصالح ابن رفاعى دانستهاند (ذهبى،
العبر، همانجا؛ جامى، 532؛ ابن عماد، 4/260) و ذهبى (همانجا) زمان رواج آن را
بعد از تسلط مغول بر عراق دانسته است. ابن رفاعى در امعبيده وفات يافت و
چون به هنگام مرگ داراي فرزندي نبود، فرزندان برادرش ساليان درازي مقام
شيخوخت و ولايت را به نحو موروثى براي خود حفظ كردند (ابن خلكان، همانجا؛
سبكى، 6/27).
دربارة خصوصيات اخلاقى او گفتهاند كه مردي متواضع، سليم النفس و مجرد از
دنيا بود و هيچ چيز ذخيره نكرد، بسيار كم سخن مىگفت و خود را مأمور به سكوت
مىدانست. در تابستان و زمستان بيش از يك لباس نمىپوشيد و دو يا سه روز يك
بار غذا مىخورد (ابن جوزي، همانجا؛ شعرانى، 1/145؛ سبكى، 6/26). يكى از
ويژگيهاي اخلاقى او اين بود كه از آزردن حيوانات، حتى پشه و ملخ نيز
احتراز مىكرد (سبكى، 6/24- 25). دربارة آثار و تأليفات او در مآخذ متقدم چيزي
ديده نمىشود، جز آنكه سخنانى از او نقل كرده و ابياتى را به او نسبت
دادهاند و سبكى مىگويد وي كتابى در فقه شافعى با عنوان التنبيه داشته
است (6/24).
در مآخذ متأخر از كتابهاي زير به عنوان آثار ابن رفاعى نام برده شده است:
1. البرهان و معانى بسمالله الرحمان الرحيم (كحاله، 2/25)؛ 2. حزب
الرفاعى، كه مشتمل بر آيات و ادعيه و اذكار است (ظاهريه، 1/427)؛ 3. الحزب
الصغير (همانجا)؛ 4. تفسير سورة القدر؛ 5. الطريق الى الله و حالة اهل الحقيقة
مع الله؛ 6. شرح التنبيه فى فروع الفقه الشافعى؛ 7. النظام الخاص لا´هل
الاختصاص (كحاله، همانجا)؛ 8. حكم الرفاعى؛ 9. السرالمصون؛ 10. رحيق الكوثر
من كلام الغوث (مدرس، 2/323)؛ 11. دو مجلس، كه آنها را در سالهاي 577، 578ق
القا كرده است ( دائرة المعارف الاسلامية )؛ 12. ديوان قصائد (همان).
از آثار او چند كتاب به چاپ رسيده است: رحيق الكوثر من كلام الغوث
الرفاعى الاكبر، بيروت، 1887م؛ حكم الرفاعى، مطبعة شرف، 1301ق؛ السرالمصون،
قاهره، 1309ق؛ النظام الخاص لاهل الاختصاص، مطبعة علميه، 1313ق (سركيس،
647 - 648).
مآخذ: ابن اثير، الكامل؛ ابن جوزي، يوسف، مرآة الزمان، حيدرآباد دكن،
1951م؛ ابن خلكان، وفيات؛ ابن عماد، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 1350ق؛
ابن ملقن، عمر، طبقات الاولياء، بيروت، 1406ق/1986م؛ اسنوي، عبدالرحيم،
طبقات الشافعية، بغداد، 1390ق؛ جامى، عبدالرحمان، نفحات الانس، به كوشش
مهدي توحيدي پور، تهران، 1337ش؛ دائرة المعارف الاسلامية؛ ذهبى، محمد، سير
اعلام النبلاء، به كوشش بشار عواد معروف و محيى هلال السرحان؛ همو، العبر،
به كوشش ابوهاجر محمد سعيد بن بسيونى، بيروت، 1405ق/ 1985م؛ سبكى،
عبدالوهاب، طبقات الشافعية الكبري، به كوشش عبدالفتاح محمد الحلو و محمود
محمد الطناجى، قاهره، 1388ق؛ سركيس، چاپى؛ شبلنجى، مؤمن، نورالابصار،
بولاق، 1290ق؛ شعرانى، عبدالوهاب، الطبقات الكبري، قاهره، 1315ق؛ صفدي،
خليل، الوافىبالوفيات، ويسبادن، 1389ق/ 1969م؛ ظاهريه، خطى (تصوف)؛
غسانى، ملك اشرف، العسجد المسبوك، بغداد/ بيروت، 1395ق/1975م؛ غلام سرور،
خزينة الاصفياء، لكهنو، 1290ق؛ كحاله، عمررضا، معجم المؤلفين، بيروت، 1957م؛
مدرس، محمد على، ريحانة الادب، تبريز، 1346ش؛ نيز: 2 .
حسين لاشىء (رب) 9/8/77
ن * 2 * (رب) 21/8/77