responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 693
ابراهيم رياحی
جلد: 2
     
شماره مقاله:693



اِبْراهيم‌ِ رياحى‌، ابواسحاق‌ بن‌ عبدالقادربن‌ احمد طرابلسى‌ تونسى‌ (1180-1266ق‌/1766-1850م‌)، شاعر، نحوي‌، فقيه‌ مالكى‌ و خطيب‌ جمعه‌ در جامع‌ اعظم‌ تونس‌. وي‌ به‌ سبب‌ اينكه‌ نياكانش‌ طرابلسى‌ بوده‌اند، به‌ طرابلسى‌ نيز شهرت‌ دارد، اما او خود در تستورِ تونس‌ زاده‌ شد (كتانى‌، 1/328). ابراهيم‌ پس‌ از فراگيري‌ قرآن‌ و مقدمات‌ علوم‌، دانشهاي‌ دينى‌ و ديگر دانشهاي‌ روزگار خود را در تونس‌ آموخت‌. فقه‌، حديث‌ و تفسير را از عالمانى‌ چون‌ حمزة جبّاس‌، محمدالفاسى‌، صالح‌ كواش‌، حسن‌ شريف‌، محمد محجوب‌، عمرمحجوب‌، احمدبوخريص‌، اسماعيل‌ تميمى‌، طيب‌ كيران‌، محمد طاهر ميرسلاوي‌ و برخى‌ ديگر فرا گرفت‌ و از بيشتر آنان‌ به‌ اجازة روايت‌ نايل‌ آمد (ازهري‌، 89؛ مخلوف‌، 1/386). در 1243ق‌/1827م‌ ابو عبدالله‌ محمدبن‌ تهامى‌ رباطى‌ در تونس‌ به‌ او اجازه‌ روايت‌ داد (كتانى‌، همانجا؛ مخلوف‌، 1/388). عرفان‌ و تصوف‌ را از پيشواي‌ طريقة «شاذليه‌» شيخ‌ بشيربن‌ عبدالرحمان‌ ونيسى‌ و پس‌ از آن‌ در 1216ق‌/1801م‌ از على‌ حرازم‌ آموخت‌ و با ارشاد او به‌ طريقة «تجانيّه‌» گراييد و به‌ تبليغ‌ آن‌ در تونس‌ پرداخت‌ و جايگاهى‌ (زاويه‌) براي‌ گرد آمدن‌ پيروان‌ اين‌ فرقه‌ بنياد نهاد. وي‌ در عين‌ حال‌، تعلق‌ خاطري‌ به‌ مصطفى‌ عَزوز، پيشواي‌ِ طريقة رحمانيه‌ داشت‌ و در ستايش‌ او اشعاري‌ سرود و مطالبى‌ نوشت‌ (همو، 1/387؛ ازهري‌، همانجا؛ تونكى‌، 198). با اينهمه‌ تا پايان‌ زندگى‌ شهرت‌ خود را به‌ عنوان‌ مفتى‌ و فقيه‌ بلند آوازة مالكى‌ حفظ كرد. از اين‌رو، در 1238ق‌ (تونكى‌، همانجا) و يا 1248ق‌ (مخلوف‌، 1/388) از سوي‌ فرمانرواي‌ تونس‌ به‌ مقام‌ رياست‌ دينى‌ اين‌ كشور گمارده‌ شد.
ابراهيم‌ در 1241ق‌ وارد مصر شد و در آنجا امير صغير از وي‌ حديث‌ شنيد (كتانى‌، 1/328) و در همان‌ سال‌ و نيز بار ديگر در 1252ق‌ حج‌ گزارد. سفر دوم‌ او به‌ حج‌ پس‌ از آن‌ بود كه‌ ميان‌ وي‌ و قاضى‌ محمد بحري‌، كه‌ از شاگردان‌ خود او بود، بر سر مسألة فقهى‌ ارث‌ و حضانت‌ يتيمى‌، كشمكش‌ رخ‌ داد. ابراهيم‌ خود را مُحِق‌ مى‌دانست‌، اما مصطفى‌ پاشا جانب‌ محمد بحري‌ را گرفت‌ و ابراهيم‌ از مصطفى‌ پاشا رنجيد و از وي‌ دوري‌ گزيد. در عين‌ حال‌ پس‌ از آن‌ وي‌ به‌ نيابت‌ از پاشا به‌ سفر حج‌ رفت‌. در اين‌ سفر از اسكندريه‌ گذر كرد و با برخى‌ از عالمان‌ آن‌ ديار به‌ گفت‌وگو پرداخت‌ و در مدينه‌ با محمد عابدبن‌ احمدبن‌ محمد مزاح‌ الوي‌ سندي‌ مدرس‌ حرم‌ نبوي‌ و محدّث‌ بنام‌ آن‌ شهر، ديدار كرد و از او اجازة روايت‌ يافت‌ (مخلوف‌، 1/387- 388).
جايگاه‌ و نفوذ دينى‌ ابراهيم‌ رياحى‌، موقعيت‌ سياسى‌ ويژه‌اي‌ براي‌ او همراه‌ داشت‌، در 1218ق‌ از سوي‌ امير حموده‌ پاشا باي‌، امير وفت‌ تونس‌ به‌ ديدار سلطان‌ سليمان‌ رفت‌ و فصيده‌اي‌ در ستايش‌ او گفت‌. بار ديگر در 1254ق‌/1838م‌ امير مشير احمد پاشاباي‌ او را به‌ عنوان‌ فرستادة ويژه‌ خويش‌ نزد سلطان‌ محمود عثمانى‌ به‌ استانبول‌ فرستاد و سلطان‌ وي‌ را به‌ حضور پذيرفت‌ و او نيز با سروده‌اي‌ سلطان‌ را ستود و نيز شعري‌ در مدح‌ شيخ‌الاسلام‌ استانبول‌، احمد عارف‌، سرود (همانجا). رياحى‌ در شعر و ادب‌ چيره‌دست‌ و در روزگار خود از شاعران‌ بنام‌ بود. او اشعار بسياري‌ سرود و بخشى‌ از علم‌ نحو و مسائلى‌ از فقه‌ را به‌ نظم‌ درآورد.
ابراهيم‌ داراي‌ آثاري‌ در فقه‌ و كلام‌ است‌ كه‌ برخى‌ از آنها بدين‌ شرح‌ است‌: تعطير النّواحى‌ مجموعه‌اي‌ است‌ از رسايل‌ كه‌ نوه‌اش‌ عمر رياحى‌ آن‌ را گرد آورده‌ و در دو جزء در 1320ق‌/1902م‌ در تونس‌ چاپ‌ شده‌ است‌، مبرد الصوارم‌ و الاسنّة فى‌ الرّد على‌ من‌ اخرج‌ الشيخ‌ التيجانى‌ عن‌ دائرة اهل‌ السنة (ظاهريه‌، 2/601 -602)؛ التحفة الالهية؛ رفع‌ اللّجاج‌ فى‌ نازلةابن‌الحاج‌؛ النرجسيةالعنبرية فى‌الصلوةعلى‌ خيرالبريّة؛ ديوان‌ شعر؛ مجموعة سخنرانيها؛ رساله‌هاي‌ پرسش‌ و پاسخ‌ علمى‌ در 9 مجلد؛ حاشيه‌اي‌ بر شرح‌ فاكهى‌ بر قطر، شرحى‌ بر خزرجيه‌؛ رساله‌اي‌ در رد منگران‌ طريقة تجانيّه‌؛ رساله‌اي‌ دربارة حكم‌ معلل‌ به‌ علت‌ كه‌ چون‌ علت‌ رفع‌ شود، حكم‌ نيز رفع‌ مى‌شود؛ نوشته‌اي‌ دربارة آية شريفة «ان‌ الصلوة كانت‌ على‌ المؤمنين‌ كتاباً مَوْقوتاً»؛ رساله‌اي‌ در رد وهابيان‌ ؛ منظومه‌اي‌ در نحو؛ منظومه‌اي‌ دربارة نمازهايى‌ كه‌ بر امام‌ فاسد مى‌شود نه‌ بر مأموم‌ رساله‌اي‌ در مولد شريف‌ نبوي‌ و نظم‌ آجروميه‌ (زركلى‌، 1/48؛ كحاله‌، 1/49؛ مخلوف‌، 1/388-389).
رياحى‌ به‌ بيماري‌ طاعون‌ درگذشت‌ و در زاويه‌اي‌ كه‌ براي‌ فرقة تجانيه‌ ساخته‌ شده‌ بود، به‌ خاك‌ سپرده‌ شد (همو، 1/389).
مآخذ: ازهري‌، محمدالبشيرظافر، اليواقيت‌الثمينة، مصر، 1324ق‌/1906م‌؛ تونكى‌، محمودحسن‌، معجم‌ المصنّفين‌، بيروت‌، 1344ق‌/1925م‌؛ زركلى‌، خيرالدين‌، الاعلام‌، بيروت‌، 1984م‌؛ ظاهريه‌، خطى‌، (تصوف‌)؛ كتانى‌، عبدالكبير، فهرست‌ الفهارس‌ و الاثبات‌، فاس‌، 1346 ق‌/ 1927م‌؛ كحاله‌، عمررضا، معجم‌ المؤمنين‌، بيروت‌، 1376ق‌/1957م‌؛ مخلوف‌، محمد، شجرة النور الزَكية، بيروت‌، 1349ق‌/1930م‌.

حسن‌ يوسفى‌ اشكوري‌
تايپ‌ مجدد و ن‌ * 1 * زا
ن‌ * 2 * زا
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 693
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست