بِیْکَندی، ابوعبدالله محمدبن سلام بنفرج
بخاری(د صفر225/دسامبر839)، محدث اهل ماوراءالنهر و استاد بخاری، صاحب صحیح. وی در
بیکند، یکی از شهرهای نزدیک بخارا به دنیا آمد(نک: سمعانی، 2/404؛ یاقوت، 1/797).
اگرچه در منابع به تاریخ تولد او اشاره نشده است، اما بر پایۀ منابعی که تولد وی را
همزمان با وفات سفیان ثووی آوردهاند(ابنحجر، 9/213؛ ذهبی، تاریخ...، 362)،
میتوان 161ق/778م را سال تولد او دانست.
بیکندی در دیار خود به فراگیری دانش آغاز کرد و برای تکمیل آموختههایش به سفر
پرداخت و در محضر درس بسیاری از بزرگان دانش اندوخت. در میان استادان وی، نام کسانی
همچون ابنمبارک، سنان بن عیینه، محمدبن فضیل، ابنعلیه، وکیعبن جراح، ابواسحاق
فزاری، عیسیٰ غُنجار، یحیی بنمحمد بصری، ابوالاحوص بغوی، عیسیبنموسیٰ بخاری و
عقبةبنخالد سکونی، اهمیت و اشتهار بیشتری دارند(ابنابی حاتم، 3(2)/278؛ مزی،
25/340-341؛ ابنحجر، 9/212؛ سمعانی، همانجا). مزی(25/341) مالکبن انس را نیز از
استادان او دانسته است، اما برخی گویند اگرچه وی مالک را دیده، ولی از او حدیثی
نشنیده است(ابنحجر، 9/213؛ ذهبی، همان، 360).
بیکندی در سفرهای خویش(نک: سیوطی، 185؛ ابنعماد، 2/57)، چنانکه خود گفته، گویا
از 400نفر از مشایخ زمانه حدیث شنیده است(ذهبی، همان، 361، سیر...، 10/630). وی
مردی توانگر بود و به گفتۀ خود برای فراگیری دانش، اموال بسیار صرف کرده بود(نک:
همان، 10/629، تاریخ، همانجا؛ ابنحجر، 9/212). برخی او را حافظ احادیث فراوان
دانسته، و گروهی محفوظاتش را تا 5هزار حدیث برشمردهاند(ابنحجر، 9/212-213؛
ابنعماد، همانجا).
بیکندی را از محدثان بزرگ دانستهاند(ذهبی، سیر، 10/628) و حتیٰ برخی او را با
اسحاقبنراهویه(استاد بنام بخاری)، دو گنجینهدار حدیث در خراسان
پنداشتهاند(همانجا؛ ابنحجر، 9/212). چگونگی یادکردهای نویسندگان از بیکندی دربارۀ
وثاقت و صداقت او در حدیث، نشاندهندۀ جایگاه ارزشمند او در این علم است(نک: همو،
9/213؛ سمعانی، همانجا؛ ذهبی، همان، 10/629). در این میان به ویژه حکایاتی که
دربارۀ مجالس درس او بیان شده است(نک: ابنحجر، ذهبی، همانجاها)، بر شناخت مقام
علمی او میافزاید.
شاگردان و راویان بسیاری نزد بیکندی به دانشاندوزی پرداختند که بیگمان در رأس این
شاگردان، یکی از بزرگان تاریخ حدیث، محمدبناسماعیل بخاری است. برپایۀ زمان خروج
بخاری از بخارا به سوی نیشابور(209ق/824م)، دور نیست که این دانشاندوزی در دهۀ
نخست سدۀ 3ق صورت گرفته باشد(نک: همو، سیر، 12/404). در واقع باید گفت، بیکندی یکی
از قدیمترین مشایخ بخاری به شمار میآید و روایات بخاری از او در آثار روایی قابل
پیجویی است(بخاری، 71؛ سلقی، 590؛ کلابادی، 2/653).
از دیگ شاگردان او، افزون بر فرزندش، ابراهیم، میتوان به این کسان اشاره کرد:
یحییبنعاصم، عبداللهبنعبدالرحمان دارِمی، عبیداللهبنواصل،
محمدبنعبدبنعامر، محمدبنعلیبنحمزۀ مروزی، اسباطبنالیسع،
احمدبنعبدالرحمانبنعیسیٰ ثقفی، ابونصرلیثبننصربنحسین شاعر، محمدبننهشلمؤدب،
ابوعمرابن بجیر، طفیلبنزید نسفی و بسیاری دیگر از عالمان ماوراءالنهر(ذهبی، همان،
10/628؛ ابنحجر، 9/212؛ نیز نک: ابنابیحاتم، همانجا؛ ابنماکولا، 4/405؛ نسفی،
88، 125، 289، جم ؛ ابنحبان، 9/75؛ صفدی، 3/115).
گفتنی است برخی او را دارای تألیفات و تصانیفی دانستهاند(ذهبی، همان، 1/630؛ صفدی،
همانجا)، اما اثری از او برجای نمانده است(دربارۀ فرزندان او، نک: ابنماکولا،
4/405-406؛ سمعانی، 2/405).
مآخذ: ابنابیحاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، 1371ق/1952م؛
ابنحبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، 1403ق/1983م؛ ابنحجر، احمد، تهذیب التهذیب،
حیدرآباد دکن، 1326ق؛ ابنعماد، عبدالحی، شذرات الذهب، بیروت، 1399ق/1979م؛
ابنماکولا، علی، الاکمال، بیروت، 1441ق/1990م؛ بخاری، محمد، «الادب المفرد»، همراه
فضلالله الصمد فی توضیحالادب المفرد فضلالله جیلانی، قاهره، 1378ق؛ ذهبی، محمد،
تاریخ الاسلام، حوادث سالهای 221-230ق، به کوشش عمر عبدالسلام تدمری، بیروت،
1409ق/1989م؛ همو، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط ودیگران، بیروت،
1412ق/1992م؛ سلفی، احمد، معجم السفر، به کوشش شیرمحمدزمان، اسلامآباد،
1408ق/1988م؛ سمعانی، عبدالکریم، الانساب، حیدرآباد دکن، 1383ق/1963م؛ سیوطی، طبقات
الحفاظ، قاهره، 1403ق/1983م؛ صفدی، خلیل، الوافی بالوفیات، به کوشش ددرینگ،
ویسبادن، 1394ق/1974م؛ کلابادی، احمد، رجال صحیح البخاری، به کوشش عبدالله لیثی،
بیروت، 1407ق/1987م؛ مزی، یوسف، تهذیب الکمال، به کوشش بشار عواد معروف، بیروت،
1403ق/1983م؛ نسفی، عمر، القند فی ذکر علماء سمرقند، به کوشش یوسف هادی، تهران،
1378ش/1999م؛ یاقوت، بلدان.
فرامرز حاجمنوچهری