responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 12  صفحه : 5138
بنيچه‌
جلد: 12
     
شماره مقاله:5138

بُنيچه‌، نظامى‌ خاص‌ براي‌ اخذ ماليات‌ و روش‌ سربازگيري‌ كه‌ ظاهراً از عصر ايلخانيان‌ تا آخر دورة قاجاريه‌ در دستگاه‌ ديوانى‌ ايران‌ برقرار بوده‌ است‌. برخى‌ بنيچه‌ را مشتق‌ از كلمة «بُنه‌»، به‌ معنى‌ «جفت‌» مى‌دانند. بنه‌ واحد تقسيم‌ ماليات‌ در روستاها بود و در اصطلاح‌ كشاورزان‌ به‌ مقدار زمينى‌ اطلاق‌ مى‌شد كه‌ با يك‌ جفت‌ گاو مى‌توانستند آن‌ را شخم‌ بزنند قائم‌ مقامى‌، «تاريخچه‌...»، 0. برخى‌ نيز آن‌ را مشتق‌ از «بن‌» به‌ معناي‌ ريشه‌ دانسته‌اند همانجا؛ مستوفى‌، /9.
اصطلاح‌ بنيچه‌ در دو مورد خاص‌ به‌ كار مى‌رفت‌:
. ارزيابى‌ ماليات‌ كلى‌ و دسته‌جمعى‌ يك‌ روستا كه‌ بر مبناي‌ آن‌ روستاييان‌ ماليات‌ تعيين‌ شده‌ را ميان‌ خود سرشكن‌ مى‌كردند و سهمية خود را توسط صاحب‌ بنيچه‌ كه‌ معمولاً رئيس‌ ده‌ يا يكى‌ از مالكان‌ عمده‌ بود، به‌ دولت‌ مى‌پرداختند. اهالى‌ هر روستا مكلف‌ بودند كه‌ از محل‌ بنيچه‌، برخى‌ خدمات‌ ديگر نيز براي‌ دولت‌ انجام‌ دهند لمتن‌، .76
. نظام‌ خاص‌ سربازگيري‌. به‌ اين‌ معنى‌ كه‌ هر روستا متعهد بود عدة معينى‌ از جوانان‌ محلى‌ را براي‌ خدمت‌ سربازي‌ تحويل‌ حكومت‌ دهد. در اين‌ روش‌ با مأخذ قرار دادن‌ بنيچة مالياتى‌ هر واحد جغرافيايى‌، سهمية سربازان‌ آنجا را تعيين‌ مى‌كردند. هزينة سفر سرباز تا محل‌ اردوگاه‌ و هزينة زندگى‌ خانوادة او در مدت‌ سربازي‌ برعهدة صاحب‌ بنيچه‌ بود مستوفى‌، همانجا.
تاريخ‌ دقيق‌ بنيچه‌بندي‌ به‌ درستى‌ معلوم‌ نيست‌. در دورة ايلخانيان‌، ماليات‌ ولايات‌ را به‌ مقاطعة حكام‌ مى‌دادند و بر هر يك‌ «جمعى‌»، يعنى‌ ماليات‌ كلى‌ مى‌بستند و حكام‌ در برابر پرداخت‌ اين‌ مبلغ‌ معين‌ و كلى‌ به‌ دولت‌، خود به‌ گردآوري‌ ماليات‌ مى‌پرداختند و از اين‌رو، هر زمان‌ به‌ بهانه‌هاي‌مختلف‌ مبالغ‌بيشتري‌ازمردم‌طلب‌ مى‌كردندقس‌:رشيدالدين‌، 43، كه‌ «نتيجه‌» در متن‌ مأخذ به‌ احتمال‌ قوي‌ خطا و تصحيف‌ «بنيچه‌» است‌.
اصطلاح‌ بنيچه‌ به‌ اين‌ معنى‌، نخستين‌بار در تذكرة الملوك‌ به‌ كار رفته‌، و نويسندة آن‌ چنين‌ يادآور شده‌ است‌ كه‌ اين‌ اصطلاح‌ و روش‌ براي‌ تعيين‌ ماليات‌ اصناف‌ به‌ كار مى‌رود و اين‌ كار بر عهدة كلانتر و نقيب‌ است‌. در ماهة اول‌ هر سال‌ بنيچة هريك‌ از اصناف‌ تعيين‌ مى‌شد و پس‌ از مهر نقيب‌ به‌ تأييد كلانتر مى‌رسيد و رسميت‌ مى‌يافت‌ و دريافت‌ مى‌شد. حل‌ و فصل‌ اختلافات‌ و شكايات‌ مربوط به‌ بنيچه‌بندي‌ هم‌ برعهدة كلانتر بود ميرزا سميعا، 7- 8، 0. ميرزا رفيعا هم‌ در دستور الملوك‌ همين‌ شيوه‌ را تأييد كرده‌ است‌ ص‌ 3-4. از مضمون‌ فرمانى‌ كه‌ در عصر شاه‌ سلطان‌ حسين‌ صادر شده‌، پيداست‌ كه‌ روش‌ بنيچه‌بندي‌ در پايان‌ عصر صفوي‌ نيز همچنان‌ برقرار بوده‌ است‌ نك: قائم‌ مقامى‌، يكصد و پنجاه‌...، 4 - 5.
در دورة قاجاريه‌ اساس‌ اين‌ نظام‌ براي‌ اخذ ماليات‌ و سربازگيري‌ محفوظ ماند، اما به‌ تدريج‌ قوانين‌ و مقررات‌ آن‌ دستخوش‌ تغيير شد.
. بنيچه‌: ماليات‌ جمعى‌. در اين‌ دوره‌ ماليات‌ اصناف‌ در شهرهايى‌ چون‌ تبريز را بنيچه‌ مى‌خواندند. در تهران‌ گاه‌ به‌ آن‌ «تحميل‌» مى‌گفتند و در شهرهاي‌ ديگر گاهى‌ اصطلاحات‌ ديگري‌ به‌ جاي‌ آن‌ به‌ كار مى‌رفت‌. اما به‌ هر حال‌، تشخيص‌ مقدار آن‌ همچنان‌ بر عهدة كلانتر يا دستيار او بود. كلانتران‌ هر محل‌، بنيچة اصناف‌ را تعيين‌، و به‌ رئيس‌ هر صنف‌ ابلاغ‌ مى‌كردند. متصدي‌ اين‌ كار را «بنيچه‌ بند» و خود اين‌ روش‌ را «بنيچه‌بندي‌» مى‌خواندند فلور، /8، /8-9. پس‌ از تعيين‌ دقيق‌ بنيچه‌ يا ماليات‌ جمعى‌ هر صنف‌، توافق‌ نامه‌اي‌ ميان‌ رؤساي‌ اصناف‌ و كلانتر تنظيم‌ و امضا مى‌شد كه‌ ارزيابى‌ مذكور را رسميت‌ مى‌بخشيد همو، /8. اين‌ روش‌ براي‌ اعضاي‌ هر صنف‌ كه‌ سهمى‌ از بنيچه‌ را مى‌پرداختند، حقى‌ ايجاد مى‌كرد كه‌ «حق‌ تأسيس‌ دكان‌» نام‌ داشت‌. چون‌ مقدار بنيچه‌ معين‌ بود و اعضاي‌ اصناف‌ برحسب‌ موقعيت‌، سهمى‌ از پرداخت‌ آن‌ را برعهده‌ داشتند، عدة اعضاي‌ هر صنف‌ افزايش‌ نمى‌يافت‌ و متقاضيان‌ جديدِ ورود به‌ صنف‌ مى‌توانستند، همانند حق‌ سرقفلى‌ در حقوق‌ امروز، امتياز دكان‌ در يك‌ صنف‌ را، با مراعات‌ شرايطى‌ خريداري‌ كنند. در تهران‌ تنها خبازان‌ و قصابها حق‌ بنيچه‌ داشتند و اصناف‌ ديگر از آن‌ بى‌بهره‌ بودند همو، /1.
براساس‌ اسناد مالى‌ مربوط به‌ اين‌ عصر، سهمية بيشتر اصناف‌ شاغل‌ در هر مكان‌، معين‌ گرديده‌، و ماليات‌ جمعى‌ ميان‌ آنان‌ سرشكن‌ شده‌ است‌؛ ولى‌ همة اصناف‌ از حقوقى‌ شبيه‌ حق‌ سرقفلى‌ بهره‌مند نبودند. از مجموع‌ آنچه‌ در اين‌باره‌ در منابع‌ آمده‌، بر مى‌آيد كه‌ بنيچه‌بندي‌ و گرفتن‌ ماليات‌ بر مبناي‌ آن‌ در سراسر كشور يك‌ نواخت‌ نبوده‌، بلكه‌ به‌ تناسب‌ وضع‌ جغرافيايى‌، اقتصادي‌ و شغلى‌ دستخوش‌ تغييراتى‌ مى‌شده‌ است‌.
در اصفهان‌ بنيچه‌ دفتر مخصوص‌ و مضبوطى‌ داشت‌ و نام‌ ماليات‌ - دهندگان‌ را در آن‌ مى‌نوشتند. از اين‌ دفترها استفاده‌هاي‌ ديگري‌ نيز مى‌شد؛ چنان‌كه‌ از روز اول‌ ذيحجه‌ تا شب‌ عيدقربان‌، شتري‌ را همراه‌ خدمه‌ و «عملة» مخصوص‌ در محلات‌ شهر مى‌گرداندند و «وجوهات‌، نيازات‌ و انعامات‌» را كه‌ جمع‌ مى‌شد، براساس‌ «بنيچة قديم‌» ميان‌ اينان‌ تقسيم‌ مى‌كردند تحويلدار، 8.
در 243ق‌/827م‌ در بندرعباس‌ بنيچه‌بندي‌ دقيقى‌ صورت‌ گرفت‌ و براي‌ هر ناحيه‌ طومار خاصى‌ تنظيم‌ شد كه‌ شمار آنها به‌ 63` رسيد. محاسبات‌ مالياتى‌ پس‌ از آن‌، به‌ استناد همين‌ طومارها صورت‌ مى‌گرفت‌ سديدالسلطنه‌، 8. در ناحية كاشان‌ شيوة ديگري‌ برقرار بود. مثلاً در قمصر، برخى‌ از مالكان‌ هر روستا كه‌ در محل‌ ساكن‌ نبودند، مشمول‌ تخفيف‌ مى‌شدند و ميزان‌ بنيچة آنان‌ از مالكان‌ ساكن‌ كمتر بود ضرابى‌، 35-36. ماليات‌ ايلات‌ و عشاير نيز گاه‌ به‌ صورت‌ بنيچة ملكى‌ معين‌ مى‌شد، چنان‌كه‌ طايفة لك‌ كه‌ از فارس‌ به‌ كرمان‌ مهاجرت‌ كردند، بنيچة مخصوص‌ داشتند و تسويه‌ حساب‌ مالياتى‌ به‌ عهدة خودشان‌ بود وزيري‌، 44. در مناطقى‌ ميان‌ فارس‌ و كرمان‌ نيز معياري‌ خاص‌ براي‌ ارزيابى‌ ماليات‌ روستاها وجود داشت‌ كه‌ به‌ گفتة مينورسكى‌ ص‌ اين‌ روش‌ هم‌ نوعى‌ بنيچه‌بندي‌ بود.
. بنيچه‌: اساس‌نامة سربازگيري‌. گردآوري‌ سرباز ظاهراً از اوايل‌ عصر قاجاريه‌ به‌ روش‌ بنيچه‌ صورت‌ مى‌گرفت‌. بنيچه‌بندي‌، يعنى‌ تشخيص‌ و تعيين‌ شمار نفراتى‌ كه‌ هريك‌ از مناطق‌ كشور در مواقع‌ ضروري‌ بايد به‌ خدمت‌ سربازي‌ گسيل‌ دارد. اين‌ نظام‌ در دوره‌هاي‌ مختلف‌ عصر قاجاريه‌ دچار تغييرات‌ و دگرگونيهايى‌ شد و سرانجام‌، اميركبير قانون‌ مدونى‌ براي‌ آن‌ پديد آورد مستوفى‌، /9-0. صاحب‌ منصبان‌ مأمور سربازگيري‌ دفترهايى‌ داشتند كه‌ توسط شعبة سربازگيري‌ براساس‌ بنيچة هر محل‌ تدوين‌ شده‌ بود قائم‌ مقامى‌، «تاريخچه‌»، 9، جم. از اين‌رو، سربازگيري‌ هم‌ مثل‌ ماليات‌بندي‌ براساس‌ مقرراتى‌ خاص‌ استوار گرديد حكمت‌ يغمايى‌، 57. توپچيها و خدمة توپخانه‌ كه‌ معمولاً از ميان‌ افراد داوطلب‌ انتخاب‌ مى‌شدند، بعداً به‌ روش‌ بنيچه‌ به‌ كار گرفته‌ شدند نك: قائم‌ مقامى‌، يكصد و پنجاه‌، 52-53؛ گلبن‌، 71-73، ولى‌ هزينة اين‌ سربازان‌ برعهدة مالكان‌ِ صاحب‌ بنيچه‌ بود دولت‌آبادي‌، /18.
ظاهراًنخستين‌ نمونةسربازگيري‌براساس‌بنيچه‌،درزمان‌ فتحعلى‌شاه‌ صورت‌ گرفت‌. براساس‌ مدارك‌ موجود، در اين‌ دوره‌ سهمية بنيچه‌ براي‌ ناحية جندق‌ و بيابانك‌ 00 سرباز بود. مأموران‌ سربازگيري‌، بر مالكان‌ هر روستا، براي‌ آماده‌ كردن‌ سهمية سرباز خود بسيار سخت‌گيري‌ مى‌كردند. البته‌ جوانانى‌ كه‌ خانوادة متمول‌ داشتند، با پرداخت‌ رشوه‌ از خدمت‌ معاف‌ مى‌شدند حكمت‌ يغمايى‌، 57 -59.
اميركبير براي‌ اصلاح‌ وضع‌ نظام‌، روشهاي‌ كهنه‌ را منسوخ‌ گردانيد و قانونى‌ براي‌ بنيچه‌ تدوين‌ كرد و رواج‌ داد مستوفى‌، همانجا كه‌ براساس‌ آن‌ براي‌ كشور 0 هزار تن‌ سرباز آماده‌ و 0 هزار تن‌ ذخيره‌ در نظر گرفته‌ شد. اين‌ عده‌ از ميان‌ رعايا و برحسب‌ سرشماري‌ گرفته‌ مى‌شدند، يعنى‌ از هر 0 نفر واجد شرايط يك‌ نفر به‌ خدمت‌ سربازي‌ مى‌رفت‌ قائم‌مقامى‌، «تاريخچه‌»، 1. اجراي‌ اين‌ روش‌ در تعيين‌ ميزان‌ ماليات‌ هم‌ مؤثر بود؛ يعنى‌ بنيچه‌ يا ماليات‌ جمعى‌ هر ده‌ متناسب‌ با عدة سربازان‌ آن‌ تعيين‌ مى‌شد. هرجا سرباز نمى‌دادند، مثل‌ يزد و كاشان‌، ماليات‌ نقدي‌ بيشتري‌ مى‌پرداختند مستوفى‌، /0.
موافق‌ قانون‌ بنيچة اميركبير، تن‌ ديگر كه‌ به‌ سربازي‌ نمى‌رفتند، موظف‌ بودند يك‌ خروار گندم‌ كه‌ «خانواري‌» خوانده‌ مى‌شد، به‌ عيال‌ و اولاد كسى‌ كه‌ به‌ سربازي‌ مى‌رفت‌، بدهند قائم‌ مقامى‌، همان‌، 1-2. از آنجا كه‌ سهميه‌بندي‌ براي‌ سربازگيري‌ به‌ روشى‌ غير از آنچه‌ قانون‌ بنيچه‌ مقرر مى‌داشت‌، موجب‌ بى‌قانونى‌ و ستمگري‌ و در نتيجه‌، اعتراض‌ مردم‌ مى‌شد، بر اجراي‌ قانون‌ بنيچه‌ تأكيد و تصريح‌ مى‌گرديد و اجراي‌ اين‌ قانون‌ سبب‌ مى‌شد كه‌ گرفتن‌ سرباز داوطلب‌ به‌ تدريج‌ منسوخ‌ گردد قائم‌ مقامى‌، يكصد و پنجاه‌، 27- 28.
برطبق‌ قانون‌ بنيچة اميركبير، هريك‌ از ايالات‌ و ولايات‌ ايران‌ كه‌ سرباز بنيچه‌ مى‌دادند، مى‌بايست‌ شماري‌ سرباز پياده‌، شماري‌ سواره‌ و شماري‌ ويژة توپخانه‌ تحويل‌ دهند همو، «تاريخچه‌»، 9. اين‌ قانون‌ چند دهه‌ رسميت‌ داشت‌، اما پس‌ از استقرار مشروطيت‌، دربارة اصلاح‌ نظام‌ بنيچه‌ براي‌ سربازگيري‌ مذاكراتى‌ در 329ق‌/911م‌ در مجلس‌ شوراي‌ ملى‌ پيش‌ آمد كه‌ بر اثر آن‌ در 333ق‌/915م‌ مقررات‌ جديدي‌ با عنوان‌ «قانون‌ سربازگيري‌» وضع‌ و تصويب‌ گرديد شريف‌ كاشانى‌، 33؛ قائم‌ مقامى‌، همان‌، 0 -1.
در 300ش‌ رضاشاه‌، ارتش‌ جديد ايران‌ را بنياد نهاد. در قانون‌ ارتش‌ نوين‌، مقررات‌ سربازگيري‌ باز هم‌ براساس‌ بنيچه‌ تدوين‌ شده‌ بود و شعبه‌هاي‌ سربازگيري‌ در محل‌ براساس‌ دفتر بنيچة خاص‌ همان‌ محل‌ كار مى‌كردند همان‌، 2 -7.
خدمت‌ سربازان‌ بنيچه‌ مدت‌ معينى‌ نداشت‌ نفيسى‌، /61 و ظاهراً متغير بود؛ چنان‌كه‌ در 286ق‌ سربازان‌ يك‌سال‌ در خدمت‌ و يك‌سال‌ در مرخصى‌ به‌ سر مى‌بردند، اما اين‌ روش‌ در سراسر كشور معمول‌ نبود قائم‌ مقامى‌، همان‌، 3.
سرانجام‌، همة قوانين‌ و مقررات‌ مختلف‌ بنيچه‌ براي‌ سربازگيري‌ با تصويب‌ قانون‌ نظام‌ اجباري‌ در 304ش‌ ملغى‌ شد همان‌، 9؛ گيلان‌ شاه‌، 02 -03، البته‌ قانون‌ ماليات‌ جمعى‌ يا بنيچة اخذ ماليات‌ نيز از مدتى‌ پيش‌ از آن‌، با تصويب‌ پاره‌اي‌ قوانين‌ و مقررات‌ مالياتى‌ در نخستين‌ دوره‌هاي‌ مجلس‌ شوراي‌ ملى‌ منسوخ‌ شده‌ بود.
مآخذ: تحويلدار، حسين‌، جغرافياي‌ اصفهان‌، به‌ كوشش‌ منوچهر ستوده‌، تهران‌، 342ش‌؛ حكمت‌ يغمايى‌، عبدالكريم‌، «بنيچة جندق‌ و بيابانك‌»، يغما، به‌ كوشش‌ ايرج‌ افشار و قدرت‌الله‌ روشنى‌ زعفرانلو، تهران‌، 370ش‌، شم 2؛ دولت‌آبادي‌، يحيى‌، حيات‌ يحيى‌، تهران‌، 361ش‌؛ رشيدالدين‌ فضل‌ الله‌، تاريخ‌ مبارك‌ غازانى‌، به‌ كوشش‌ كارل‌يان‌، هارتفرد، 358ق‌/940م‌؛ سديدالسلطنه‌، محمدعلى‌، بندرعباس‌ و خليج‌ فارس‌، به‌ كوشش‌ احمد اقتداري‌، تهران‌، 342ش‌؛ شريف‌ كاشانى‌، محمدمهدي‌، واقعات‌ اتفاقيه‌ در روزگار، به‌ كوشش‌ منصوره‌ اتحاديه‌ و سيروس‌ سعدونديان‌، تهران‌، 362ش‌؛ ضرابى‌، عبدالرحيم‌، تاريخ‌ كاشان‌، به‌ كوشش‌ ايرج‌ افشار، تهران‌، 356ش‌؛ فلور، ويلم‌، جستارهايى‌ از تاريخ‌ اجتماعى‌ ايران‌ در عصر قاجار، ترجمة ابوالقاسم‌ سرّي‌، تهران‌، 365-366ش‌؛ قائم‌ مقامى‌، جهانگير، «تاريخچة سربازگيري‌ در ايران‌»، بررسيهاي‌ تاريخى‌، تهران‌، 346ش‌، س‌ ، شم ؛ همو، يكصد و پنجاه‌ سند تاريخى‌، تهران‌، 348ش‌؛ گلبن‌، محمد، «كتابچة مطالب‌ لازمة توپخانة مباركه‌»، بررسيهاي‌ تاريخى‌، تهران‌، 347ش‌، س‌ ، شم ؛ گيلان‌ شاه‌، امير، «تاريخچة سربازگيري‌»، قشون‌، تهران‌، 304ش‌، س‌ ، شم 8؛ مستوفى‌، عبدالله‌، شرح‌ زندگانى‌ من‌، تهران‌، 341ش‌؛ ميرزا رفيعا، محمد رفيع‌، دستور الملوك‌، به‌ كوشش‌ محمدتقى‌ دانش‌ پژوه‌، تهران‌، 348ش‌؛ ميرزا سميعا، تذكرة الملوك‌، به‌ كوشش‌ محمد دبير سياقى‌، تهران‌، 368ش‌؛ نفيسى‌، سعيد، تاريخ‌ اجتماعى‌ و سياسى‌ ايران‌ در دورة معاصر، تهران‌، 361ش‌؛ وزيري‌ كرمانى‌، احمدعلى‌، جغرافياي‌ كرمان‌، به‌ كوشش‌ محمد ابراهيم‌ باستانى‌ پاريزي‌، تهران‌، 346ش‌؛ نيز:
, A. K. S., Qajar Persia, London, 1987; Minorsky, V., introd. Tadhkirat al-Mul = k, London, 1943.
على‌ آل‌ داود
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 12  صفحه : 5138
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست