responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 12  صفحه : 5129
بنى‌اسرائيل‌
جلد: 12
     
شماره مقاله:5129

بَنى‌ْ اِسْرائيل‌، قومى‌ كه‌ بارها در قرآن‌ كريم‌ ياد شده‌، و از نيايش‌ يعقوب‌ اسرائيل‌ ع‌ نام‌ گرفته‌ است‌. اين‌ قوم‌ كه‌ در نگاه‌ عرب‌ پيش‌ از اسلام‌، اقليتى‌ فرهيخته‌تر دانسته‌ مى‌شدند، با پى‌ريزي‌ گفتمان‌ قرآنى‌ صدر اسلام‌، نخست‌ همچون‌ گروهى‌ مرجع‌ و سپس‌ به‌ سان‌ گروهى‌ با هويت‌ رقيب‌، در فرهنگ‌ اسلامى‌ جايگاه‌ يافتند. به‌ سبب‌ انحصار آيين‌ يهود به‌ قوم‌ بنى‌ اسرائيل‌، همسو با كاربرد تعبير «بنى‌ اسرائيل‌» در فرهنگ‌ اسلامى‌، تعبير «يهود» ه م‌ نيز براي‌ اشاره‌ بدين‌ قوم‌ رايج‌ بوده‌ است‌.
بنى‌ اسرائيل‌ به‌ اقتضاي‌ برخورداري‌ از كتاب‌ آسمانى‌، داراي‌ مناسك‌ دينى‌ خاص‌، پيشينة تاريخى‌، پيامبران‌، پادشاهان‌ بزرگ‌ براي‌ نمونه‌اي‌ از اشارات‌ طعن‌آلود قرآنى‌، نك: نساء//3 -4: «نصيبى‌ از پادشاهى‌» و ديگر مفاخر فرهنگى‌ بوده‌اند. طبيعى‌ است‌ كه‌ در چنين‌ شرايطى‌، در برابر عموم‌ عرب‌ از لحاظ فرهنگى‌، اقليتى‌ برتر به‌ حساب‌ آيند؛ بدان‌سان‌ كه‌ عربها در برابر اين‌ اقليت‌، احساس‌ حقارت‌ كنند براي‌ نمونه‌، نك: ابن‌ هشام‌، /7: «عندهم‌ علم‌ ليس‌ لنا»؛ براي‌ توضيح‌ بيشتر، نك: ه د، اهل‌ كتاب‌.
به‌ اقتضاي‌ زندگى‌ قبيله‌اي‌ عرب‌ و رواج‌ فرهنگ‌ متناسب‌ با آن‌ در همة ساحتهاي‌ زندگى‌ ايشان‌، به‌ يهودان‌ ساكن‌ جزيرةالعرب‌ نيز، همچون‌ قومى‌ از اقوام‌ و نه‌ پيروان‌ دينى‌ خاص‌ نگريسته‌ مى‌شده‌ است‌. به‌ دليل‌ رواج‌ همين‌ نگاه‌ قوم‌گرايانه‌، آن‌ دسته‌ از عربها كه‌ آيين‌ يهود را پذيرا شدند براي‌ برخى‌ نمونه‌ها، نك: يعقوبى‌، /57؛ طبري‌، /4 بب ؛ ياقوت‌، ذيل‌ يعوق‌؛ نيز على‌، /14 - 15، در عين‌ گردن‌ نهادن‌ به‌ همان‌ باورها و آيينهاي‌ دينى‌، هيچ‌گاه‌ نتوانستند در ميان‌ بنى‌اسرائيل‌ و عرب‌، از جايگاه‌ اجتماعى‌ برتر قوم‌ بنى‌ اسرائيل‌ برخوردار شوند نك: همو، /15 -16. اين‌ موقعيت‌ فرهنگى‌ قوم‌ بنى‌ اسرائيل‌، وجاهتى‌ را برايشان‌ در نگاه‌ مشركان‌ فراهم‌ كرده‌ بود براي‌ نمونه‌هايى‌ از تأثير بنى‌اسرائيل‌ در باورهاي‌ عرب‌ پيش‌ از اسلام‌، نك: ولفنزن‌، 20 بب. از همين‌رو، همان‌گونه‌ كه‌ در قرآن‌ كريم‌ بازتاب‌ يافته‌، پيامبر اكرم‌ص‌ هنگام‌ جدل‌ با مشركان‌ در سالهاي‌ آغاز بعثت‌، در موضوعاتى‌ چند، مردمان‌ را به‌ پرسش‌ حقيقت‌ مسأله‌ از بنى‌ اسرائيل‌ ارجاع‌ داده‌ براي‌ نمونه‌، نك: اسراء/7/01، و گاه‌ به‌ تأييد ايشان‌ استناد جسته‌ است‌ نك: احقاف‌/6/0؛ شعراء/6/97.
در شرايط رواج‌ همين‌ نگرش‌ قوم‌گرايانه‌ است‌ كه‌ در آيات‌ نازل‌ شده‌ در سالهاي‌ نخست‌ بعثت‌ پيامبرص‌، با هشدار به‌ گرفتاري‌ در عذاب‌ همچون‌ «اقوام‌» گذشته‌ حج‌/2/3- 5؛ ص‌/8/2-4؛ ق‌/0/2- 4، بر هويت‌ مخاطبان‌ پيامبرص‌ همچنان‌ «قومى‌ از اقوام‌» اشاره‌ رفته‌ است‌. گذشته‌ از اين‌، در قرآن‌ كريم‌، با تأكيد بر فرو فرستادن‌ «كتاب‌» بر موسى‌ سجده‌/2/3، به‌ ميراث‌ نهادن‌ «كتاب‌» وي‌ در ميان‌ بنى‌ اسرائيل‌ غافر/0/3 و نمونه‌هايى‌ از اين‌ دست‌، كوشش‌ گرديده‌ است‌ براي‌ عرب‌، ارتباط ميان‌ برتري‌ فرهنگى‌ قوم‌ بنى‌ اسرائيل‌ با فرو فرستادن‌ كتاب‌ از جانب‌ خدا بر ايشان‌ تبيين‌ شود. آن‌ گاه‌، نياز اين‌ قوم‌ «امى‌» به‌ فرو فرستادن‌ «كتاب‌» و فراهم‌ آوردن‌ امكان‌ رواج‌ «دراسة» = تعليم‌ آن‌، و اثرش‌ در دست‌يابى‌ ايشان‌ به‌ شرافت‌ و خروج‌ از موقعيت‌ فرهنگى‌ نامطلوب‌ يادآوري‌ گردد نك: انعام‌//56؛ انبياء/1/0: كِتاباً فيه‌ِ ذِكْرُكُم‌؛ براي‌ تفسير ذكر به‌ شرف‌، نك: طبري‌، 7/؛ قرطبى‌، 5/44؛ ابن‌ كثير، /75. نيز به‌ ايشان‌ وعده‌ داده‌ شود كه‌ درصورت‌ ايمان‌ آوردن‌، برترين‌ خواهند بود آل‌ عمران‌//39؛ محمد/7/5. آيات‌ مكى‌ با ذكر نعمتهاي‌ خداوند بر بنى‌ اسرائيل‌ براي‌ نمونه‌، نك: دخان‌/4/0؛ شعراء/6/7 -9؛ جاثيه‌/5/6، كوشش‌ در تبيين‌ اين‌ معنا دارند كه‌ تمامى‌ بركاتى‌ كه‌ بر اين‌ قوم‌ نازل‌ شده‌، دستاورد رحمتى‌ است‌ كه‌ خداوند - با برانگيختن‌ رسولان‌ در ميان‌ ايشان‌ و فرو فرستادن‌ كتابى‌ آسمانى‌ - بر ايشان‌ فرو فرستاده‌ است‌. براي‌ نمونه‌، در سورة جاثيه‌ همانجا، پيش‌ از آنكه‌ از برتري‌ بخشيدن‌ اين‌ قوم‌ بر جهانيان‌ سخن‌ آيد، از اعطاي‌ «كتاب‌»، «حكم‌» و «نبوت‌» بديشان‌ سخن‌ رفته‌ است‌. در آية بعد، توضيح‌ مى‌دهد كه‌ اختلافات‌ اين‌ قوم‌، پس‌ از فرو فرستادن‌ اين‌ نعمتها از خداوند به‌ سوي‌ ايشان‌ بوده‌ است‌ براي‌ مضامين‌ مشابه‌ در طرد نسبت‌ اختلاف‌آفرينى‌ از دين‌ خداوند، نك: آل‌ عمران‌//05؛ انعام‌//59؛ طه‌/0/4؛ براي‌ نسبت‌ دادن‌ اختلاف‌ بنى‌ اسرائيل‌ به‌ غير خدا، نك: نساء//2. گويى‌ تشكيك‌ مهمى‌ كه‌ پيامبراكرم‌ص‌ از جانب‌ مشركان‌ فراروي‌ خويش‌ مى‌ديده‌، آن‌ بوده‌ است‌ كه‌ با آن‌ همه‌ «اختلاف‌» ميان‌ بنى‌ اسرائيل‌ در امور دينى‌، نمى‌توان‌ موقعيت‌ برتر فرهنگى‌ ايشان‌ را به‌ دليل‌ برخورداري‌ از كتاب‌ آسمانى‌ دانست‌. آيات‌ ياد شده‌، در پى‌ تداعى‌ بخشيدن‌ اين‌ معناست‌ كه‌ قوم‌ پيشاروي‌ پيامبر اكرم‌ص‌ نيز، براي‌ برتري‌ يافتن‌، محتاج‌ ارسال‌ «كتاب‌»، «حكم‌» و «نبوت‌» از جانب‌ خداوندند براي‌ مضامينى‌ مشابه‌، نك: يونس‌/0/3؛ نيز نمل‌/7/6؛ سجده‌/2/3. نبايد از ياد برد كه‌ در جامعة بنى‌ اسرائيل‌ نيز، تعليم‌ كتاب‌ دينى‌ به‌ پايه‌گذاري‌ نهادي‌ براي‌ تعليم‌ و تربيت‌، و در نهايت‌ به‌ رشد فرهنگى‌ انجاميده‌ بود براي‌ آشنايى‌ با «تعليم‌ دينى‌» نزد اهل‌ كتاب‌ جزيرة العرب‌، تلازم‌ آن‌ با ساير انواع‌ آموزش‌ و كاركرد آن‌ در رشد فرهنگى‌ ايشان‌، نك: على‌، /50 - 51، /93-94.
ذكر داستانهاي‌ بنى‌ اسرائيل‌ در قرآن‌ كريم‌ كه‌ حجم‌ زيادي‌ از سوره‌هاي‌ مكى‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌، با اين‌ توضيح‌ همراه‌ شده‌ است‌ كه‌ «اين‌ قرآن‌ براي‌ بنى‌اسرائيل‌، بيشتر موارد اختلافشان‌ را بازگو خواهد كرد» نمل‌/7/6. بدين‌سان‌، نسبت‌ پيش‌ گفتة «اختلاف‌» آفرينى‌ كتاب‌ آسمانى‌ كه‌ به‌ صراحت‌ مورد نفى‌ قرار گرفته‌، در عمل‌ نيز با تلاش‌ در جهت‌ رفع‌ اختلافات‌ بنى‌ اسرائيل‌، از جانب‌ خداوند سلب‌ شده‌ است‌. با در نظر گرفتن‌ آنكه‌ مخاطبان‌ مكه‌، بيشتر از مشركان‌ عرب‌ بوده‌اند، شايد كثرت‌ يادكرد بنى‌ اسرائيل‌ و تلاش‌ براي‌ «بازگو كردن‌ قول‌ صحيح‌ در موارد اختلاف‌ ايشان‌» در قرآن‌ كريم‌، بيش‌ از آنكه‌ تلاشى‌ براي‌ هدايت‌ اين‌ قوم‌ باشد، از آن‌ روست‌ كه‌ موقعيت‌ برتر فرهنگى‌، از ايشان‌ گروهى‌ مرجع‌ ساخته‌ بوده‌ است‌، بدان‌سان‌ كه‌ عرب‌ از كسى‌ كه‌ خود را پيامبري‌ از جانب‌ خدا معرفى‌ كند، متوقع‌ بوده‌اند پاسخى‌ براي‌ دغدغه‌هاي‌ بنى‌ اسرائيل‌ نيز داشته‌ باشد.
در آيات‌ مدنى‌، افزون‌ بر ياد كرد اين‌ قوم‌ با تعبير «بنى‌ اسرائيل‌» - كه‌ با نگاهى‌ بدبينانه‌ نيز همراه‌ گشته‌ براي‌ نمونه‌، نك: بقره‌//7-2، 3- تعبير «يهود» نيز كه‌ در دوران‌ مكه‌ به‌ كار نمى‌رفت‌، كاربرد يافته‌ است‌ على‌، /12. اين‌ از آن‌روست‌ كه‌ برخلاف‌ ايام‌ مكه‌، تقابلى‌ كه‌ در مدينه‌ ميان‌ پيروان‌ پيامبر اكرم‌ص‌ و ايشان‌ رخ‌ داده‌، بيش‌ از هر چيز تقابل‌ دو هويت‌ دينى‌ بوده‌ است‌. در آيات‌ مدنى‌، بنى‌اسرائيل‌ كه‌ پيش‌تر به‌ سبب‌ آگاهيهاي‌ دينى‌شان‌ همچون‌ گروهى‌ مرجع‌ براي‌ پاسخ‌ گفتن‌ به‌ برخى‌ تشكيكهاي‌ مشركان‌ جلوه‌گر بودند، هم‌اكنون‌ خود به‌ چالش‌ كشيده‌ شدند. پيامبراكرم‌ص‌، در مقام‌ ابلاغ‌ وحى‌ متذكر شد كه‌ برخلاف‌ اسم‌ و رسم‌ ديرينشان‌ بسياري‌ از اين‌ قوم‌ كه‌ «اهل‌ كتاب‌» خوانده‌ مى‌شوند، «اُمّى‌» هستند و از كتاب‌ آسمانى‌ بهره‌اي‌ نبرده‌اند بقره‌//8. حتى‌ گاه‌، برخى‌ آگاهيهاي‌ دينى‌ ايشان‌ موردترديد قرار گرفت‌ و پيامبراكرم‌ص‌، با ايشان‌ به‌ تورات‌ احتجاج‌ كرد آل‌ عمران‌/ /3. كاربرد سرزنش‌ آميختة «بنى‌ اسرائيل‌» در قرآن‌ كريم‌ و فرو كوبيدن‌ معاصران‌ بنى‌ اسرائيلى‌ پيامبر اكرم‌ص‌ با يادكرد خطاهاي‌ تاريخى‌ اين‌ قوم‌ نك: بقره‌//0 بب ، بيش‌ از هر چيز، هويت‌ تاريخى‌ ايشان‌ را به‌ چالش‌ كشيد و در مقابل‌، فارغ‌ از تفاخر به‌ قوميتى‌ خاص‌، با اشاره‌ به‌ موقعيت‌ قومى‌ مشابه‌ همة آدميان‌ در فرزندي‌ آدم‌ و بى‌اهميتى‌ برتريهاي‌ قومى‌ نزد خداوند حجرات‌/9/3 و سود نبخشيدن‌ نسبها در روز قيامت‌ بقره‌//8، موقعيت‌ برتر كنونى‌ پيروان‌ «دين‌» اسلام‌ امّت‌ و نه‌ قوميتى‌ خاص‌، موردتوجه‌ قرار گرفت‌ بقره‌//43؛ آل‌ عمران‌//10.
قرآن‌ كريم‌ ضمن‌ توجه‌ به‌ شيوة تفكر قوم‌ مدار عرب‌، از همة انسانها همچونان‌ يك‌ قوم‌ و با تعبير «بنى‌ آدم‌» ياد كرده‌، و بيش‌ از آنكه‌ در آيات‌ مدنى‌، از برتري‌ قوم‌ بنى‌ اسرائيل‌ و آن‌گاه‌، ناسپاسيهايشان‌ سخن‌ گويد نك: بقره‌//3 بب ، جم، در آيات‌ مكى‌، تكريم‌ بنى‌ آدم‌ را توسط خداوند و برتري‌ بخشيدن‌ ايشان‌ را بر بسياري‌ ديگر از مخلوقات‌ يادآور گشته‌ است‌. قرآن‌ كريم‌ با ترويج‌ اين‌ باور كه‌ نسب‌ قوم‌ عرب‌ به‌ ابراهيم‌ ع‌ مى‌رسد براي‌ نمونه‌، حج‌/2/8؛ نيز ابن‌ سعد، /1؛ براي‌ پى‌جويى‌ اين‌ باور در ميان‌ عرب‌ پيش‌ از اسلام‌، نك: على‌، /73-74؛ براي‌ بروز آن‌ در باورهاي‌ مسلمانان‌ در دوره‌هاي‌ بعد، نك: كلبى‌، ؛ شهرستانى‌، /08-09، از اعطاي‌ كتاب‌، پادشاهى‌ و نبوت‌ به‌ بنى‌ اسرائيل‌ كه‌ آنها نيز خود را از نوادگان‌ ابراهيم‌ مى‌دانسته‌اند، به‌ عنوان‌ لطف‌ خداوند بر «آل‌ ابراهيم‌» ياد كرده‌ است‌ نساء//4. بدين‌سان‌، از طريق‌ سازش‌ با باورهاي‌ قوم‌مدار عرب‌، پيشينة فرهنگى‌ و مفاخر تاريخى‌ بنى‌ اسرائيل‌ را نيز، افتخاري‌ اعطا شده‌ از جانب‌ خداوند براي‌ همة خاندان‌ ابراهيم‌ع‌ در نظر گرفته‌ است‌ مريم‌/9/8؛ براي‌ آشنايى‌ بيشتر با اثر اسلام‌ در فراقبيله‌اي‌ شدن‌ ارزشهاي‌ جامعة قبيله‌اي‌ عرب‌، نك: ه د، /15-16.
بدين‌ترتيب‌، با گذشت‌ زمانى‌ اندك‌ از صدر اسلام‌، مسلمانان‌ توانستند با وجود تنوع‌ نژاد و نسب‌، هويت‌ خويش‌ را همچون‌ «امت‌» اسلام‌ بازيابند و اكثريت‌ «امى‌» جامعه‌اي‌ كه‌ پيامبر اكرم‌ص‌ در آن‌ ظهور كرده‌ بود، در پرتو برخورداري‌ از كتاب‌ آسمانى‌، در مسير رشد فرهنگى‌ قرار گيرند. گرچه‌ با گسترده‌ شدن‌ جامعة اسلامى‌، فراتر رفتن‌ مرزهاي‌ اسلام‌ از مرزهاي‌ جزيرة العرب‌ و مسلمان‌ شدن‌ اقوام‌ مختلف‌، تقابل‌ هويتهاي‌ قومى‌ بنى‌ اسرائيل‌ و عرب‌، معنا و كاركرد اجتماعى‌ خود را فروكاست‌، با در نظر آمدن‌ بنى‌ اسرائيل‌ به‌ عنوان‌ «امت‌ موسى‌ع‌» و مسلمانان‌ به‌ عنوان‌ «امت‌ پيامبر اكرم‌ص‌»، تقابل‌ اين‌ دو هويت‌ قومى‌، به‌ صورت‌ قالب‌ جديد تقابل‌ دو هويت‌ دينى‌ جلوه‌گر شد. گذشته‌ از اين‌ عامل‌ و اسباب‌ و علل‌ اجتماعى‌ آن‌، كثرت‌ يادكرد اين‌ قوم‌ در قرآن‌ كريم‌ و برخى‌ اسباب‌ ديگر، زمينه‌هاي‌ تداوم‌ نقل‌ حكايات‌، اساطير و حكمتهايى‌ را از اين‌ قوم‌ با مضامينى‌ بيشتر اخلاقى‌، در پهنه‌اي‌ گسترده‌ از عرصة فرهنگ‌ اسلامى‌ فراهم‌ كرد براي‌ توضيح‌ بيشتر، نك: ه د، اسرائيليات‌.
مآخذ: ابن‌ سعد، محمد، الطبقات‌ الكبري‌، بيروت‌، دارصادر؛ ابن‌ كثير، تفسير، بيروت‌، 401ق‌؛ ابن‌ هشام‌، عبدالملك‌، السيرة النبوية، به‌ كوشش‌ طه‌ عبدالرئوف‌ سعد، بيروت‌، 411ق‌؛ شهرستانى‌، محمد، الملل‌ و النحل‌، به‌ كوشش‌ محمد سيد كيلانى‌، بيروت‌، 404ق‌؛ طبري‌، تفسير، بيروت‌، 405ق‌؛ على‌، جواد، المفصل‌ فى‌ تاريخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بيروت‌، 969م‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ قرطبى‌، محمد، الجامع‌ لاحكام‌ القرآن‌، بيروت‌، 405ق‌/ 985م‌؛ كلبى‌، هشام‌، الاصنام‌، به‌كوشش‌ احمد زكى‌پاشا، قاهره‌،332ق‌؛ ولفنزن‌، اسرائيل‌، تاريخ‌ اليهود فى‌ بلاد العرب‌، جيزه‌، 415ق‌/ 995م‌؛ ياقوت‌، بلدان‌؛ يعقوبى‌، احمد، تاريخ‌، بيروت‌، دارصادر. فرهنگ‌ مهروش‌
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 12  صفحه : 5129
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست