بَطْن، يكى از مراتب انساب عرب. بطن در لغت به معناي داخل و درون هر چيز است و در تقسيمبنديهاي قومى، جمعيتى كمتر از قبيله را در برمىگيرد ابن دريد، /09؛ تاج...، ذيل بطن. بطن محتملاً واژهاي سامى معادل «شكم» است و در عبري به معناي «رحم» نيز بهكار رفته است 2 .EIبطن متضاد «ظَهر» است جوهري، /079؛ تاج، همانجا و نام چندين مكان جغرافيايى هم با بطن آغاز مىشود همانجا؛ نيز نك: ياقوت، /65 -67. از آنجا كه در مراتب انساب، طبقهبندي مدونى از زمان جاهليت باقى نمانده است، دانشمندان نسبشناس، در شمار و تقديم و تأخير اين مراتب و طبقات اختلاف نظر پيدا كردهاند نك: همدانى، /2؛ على، /09 -11؛ اما غالباً انساب عرب را در طبقه مشخص مىكنند: شعب مانند عدنان، قبيله مانند ربيعه و مضر، عِماره مانند قريش و كنانه، بطن مانند عبدمناف و بنى مخزوم، فَخِذ مانند بنى هاشم و بنى اميه، و فصيله مانند بنى عباس و بنى ابىطالب نك: ماوردي، 68؛ قلقشندي، /08، 09؛ آلوسى، /88، 89؛ على، /09. اين طبقهبندي براساس ساختمان بدن انسان پديد آمده، يعنى شعب و قبيله به سر و رگهاي درون آن؛ عماره به گردن و سينه؛ و بطن، فخذ و فصيله، به ترتيب به شكم، پا، ساق و قدمها تشبيه شده است آلوسى، /90. برخى از قبايل داراي بطن نيز هستند. چنانكه براي اوس بطن و براي خزرج بطن قائل شدهاند نك: ابن رسول، ؛ نيز نك: ابن حزم، 64. گفتهاند كه بطن از پايههاي تشكلهاي سياسى اوليه نزد ساميها بوده است على، /11. مآخذ: آلوسى، محمدشكري، بلوغ الارب، به كوشش محمد بهجت اثري، بيروت، دارالكتب العلميه؛ ابن حزم، على، جمهرة انساب العرب، به كوشش عبدالسلام محمدهارون، قاهره، 382ق/962م؛ ابن دريد، محمد، جمهرة اللغة، بغداد، مكتبة المثنى؛ ابن رسول، عمر، طرفة الاصحاب فى معرفة الانساب، به كوشش سترستن، بيروت، 412ق/ 992م؛ تاج العروس؛ جوهري، اسماعيل، الصحاح، به كوشش احمد عبدالغفور عطار، بيروت، دارالعلم للملايين؛ على، جواد، المفصل فى تاريخ العرب قبل الاسلام، بيروت، 968م؛ قلقشندي، احمد، صبح الاعشى، قاهره، 383ق/ 963م؛ ماوردي، على، الاحكام السلطانية، به كوشش احمد مبارك بغدادي، كويت، 409ق/989م؛ همدانى، حسن، الاكليل، به كوشش محمد بن على اكوع، قاهره، 383ق/ 962م؛ ياقوت، بلدان؛ نيز: . 2 EI نوشين صاحب