بَسَوي، ابويوسف يعقوب بن سفيان بن جوان فارسى د 77ق/ 90 م، محدث و
مورخ ايرانى. او در شهر بسا يا پسا فسا كه از شهرهاي مهم ولايت دارابگرد در
فارس شمرده مىشد، به دنيا آمد. نسبت نسوي وي ناشى از تصحيف است نك:
خطيب، / 28؛ ابن شهر آشوب، / ؛ رودانى، 74. تاريخ دقيق تولد بسوي معلوم
نيست و درگذشت او را برخى در 80 يا 81ق هم آوردهاند نك: ابن حبان، /87. او
به هنگام مرگ بيش از 0 سال داشت ذهبى، العبر، /99، از اينرو، تولد وي را
مىتوان پس از 90ق/06 م تخمين زد نيز نك: همو، سير...، 3/80.
بسوي در 16ق رهسپار سفر حج شد و در شوال همان سال مسند حُمَيدي را استماع
كرد بسوي، /00. پس از آن، اشتياق بسيار او براي درك محضر عالمان، وي را
همواره از جايى به جاي ديگر كشانيد، تا آنجا كه به قول خود 0 سال از عمر
خويش را در سفر به اقطار شرق و غرب جهان اسلام سپري كرد نك: مزي، 2/32؛
ذهبى، همان، 3/81-82.
از مجموعة اخبار كوتاهى كه بسوي راجع به سفرهاي خود در فاصلة سالهاي 16 -
42ق يادداشت كرده، مىتوان دريافت كه اشتياق او به سفر مكه - با به جا
آوردن دست كم 6 بار حج - بيش از هر شهر ديگري بوده است. اين سفرها به
ترتيب در سالهاي 16-19، 22- 25، 30-36 و 41ق اتفاق افتاده است. او همچنين در
سالهاي 17- 26ق از مصر بسوي، /01، 04، 13، در سالهاي 17 و 19ق و احتمالاً 42ق
از شام دمشق و حمص همانجا، در سالهاي 19 و 41 از فلسطين عسقلان همو، /04، 12،
در 36ق از بصره همو، /11، در 39ق از سيرجان و در 40ق از بلخ همانجا ديدن
كرده است. افزون بر اين، مىدانيم كه بسوي سفرهايى نيز به مدينه ابن
نقطه، /14، اسكندريه همو، / 15، حلب همانجا، اَيله ذهبى، ميزان...، / 48،
نيشابور ابن نقطه، /16، كوفه همو، / 15، موصل همانجا و بلاد جزيره سمعانى،
الانساب، /84 داشته است.
بسوي بر طبق سنت معمول آن زمان، رنج در نورديدن سرزمينهاي بسياري را بر
خود هموار نمود، تا محضر شيوخ طراز اول علم حديث را در گوشه و كنار ممالك
اسلامى درك كند و از اين راه محفوظات روايى خويش را گسترش دهد و تا آنجا
كه ممكن است بر اِسنادهاي عالىتر دست يابد. از اين روست كه منابع موجود
به نقل از خود وي آوردهاند كه از بيش از هزار كس كه همگى در شمار ثقاتند،
حديث نوشته است نك: ابن ابى يعلى، /16؛ ياقوت، /92؛ مزي، 2/33؛ ذهبى، سير،
3/81. بر گزينش بسوي از ميان شيوخ، همين گواه بس كه پس از اسماع موطأ
مالك از عبدالله بن مسلمة بن قَعنَب، به اشارة حميدي استادش، از قرائت آن
نزد مطرف بن عبدالله يساري چشم پوشيده است، زيرا روايت ابن قعنب دقيقتر
و قابل اعتمادتر بود بسوي، /77.
از شيوخ بسوي فهرستى شامل 02 تن ترتيب داده شده است نك: عمري، /6-12 كه
با مقايسة اسامى شيوخ وي، مندرج در برخى مآخذ مهم ديگر، مىتوان دست كم 0
تن ديگر را به اين فهرست افزود نك: ابن ابى حاتم، /08؛ ابن نقطه، /14-16؛
مزي، 2/ 25-30؛ ذهبى، همان، 3/80. قابل توجه آنكه مزي پس از برشمردن
اسامى 46 تن از شيوخ او، از شمارش بقيه چشم مىپوشد، چه، به گمان او
آوردن همة آنها به درازا مىكشد 2/30. به هر حال، فهرست شيوخ وي مجموعة
بزرگى است كه دانشمندان و مصنفان بسياري را در زمينة لغت، ادب، تاريخ،
رجال و حديث در بر مىگيرد.
از درس او نيز كسان بسياري بهره برده، و وي را در زمرة استادان و مشايخ
خويش جاي دادهاند؛ از آن جمله مىتوان ابراهيم بن محمد نيشابوري، معروف
به ابن ابى طالب، اسحاق بن ابراهيم منجنيقى، ابوعيسى ترمذي، حسن بن
سفيان بسوي، حسين بن محمد قَبّانى، عبدالرحمان بن ابى حاتم و عبدالرحمان
بن يوسف بن خراش مروزي نك: همو، 2/30، 31؛ ذهبى، همان، 3/81 را نام برد.
ابن درستويه همچنين از شاگردان برجسته و راوي آثار بسوي به شمار مىرود و
از طريق اوست كه دو تأليف بازماندة وي به ما رسيده است. احاديث منقول از
طريق بسوي نيز به طور گسترده در آثار محدثان خراسان، چون حاكم نيشابوري در
مستدرك، ابوعوانه در المسند الصحيح و احمد بيهقى در السنن الكبري و شعب
الايمان و جز آنها بازتاب يافته، و مضبوط گشته است.
بسوي در طول زمان از بزرگداشت و تكريم علماي رجال برخوردار بوده است، تا
آنجا كه مىتوان ادعاي اجماع رجاليين بر توثيق او را بىگزاف دانست نك:
عمري، /4. براساس برخى منقولات مثلاً از حاكم نيشابوري نك: ابن نقطه، /16؛
مزي، 2/31، ابوزُرعة دمشقى نك: همو، 2/32-33: ذهبى، همان، 3/82 و ابن ابى
حاتم به نقل از پدرش نك: مزي، 2/33، پاية وي بدان حد والا شمرده شده كه
برخى خردهگيريها دربارة وي هيچ انگاشته شده، چنانكه قدح ابن عبدان
شيرازي مبنى بر تشيع وطعن او نسبت به عثمان نك: ذهبى، همان، 3/82-83 را در
مورد وي بىاثر ساخته است.
محل درگذشت بسوي را برخى بصره و برخى همان فارس يا فسا دانستهاند نك:
مزي، 2/ 35؛ ابن نقطه، همانجا؛ ذهبى، همان، 3/83.
مهمترين اثر بسوي كتاب المعرفة و التاريخ است و تنها نسخة موجود آن، جلد
دوم و سوم كتاب، به روايت ابن درستويه را در بر مىگيرد. اكرم ضياء عمري
اين كتاب را با مقدمهاي در شرح حال و آثار بسوي و توضيحات مربوط به خود
كتاب در 394ق/974م در بغداد منتشر كرده است و چنانكه از نام آن پيداست، از
دو بخش تشكيل مىشود: بخش نخست به موضوعات تاريخى اختصاص دارد و در بخش
دوم به معرفة الرجال پرداخته شده است. موضوعات جلد اول اين كتاب نك:
بسوي، /47-52 به شيوة تواريخ عمومى، با بيان خلقت زمين و آدم شروع مىشود،
به بعثت انبيا مىپردازد و به شرح مولد و مبعث پيامبر اسلامص مىرسد. پس از
آن، وقايع صدر اسلام، يعنى سيرة نبوي و عصر خلفا دنبال مىشود و سپس
رويدادها تا اواسط سال 35ق ياد مىشود. بدينترتيب، جلد دوم كتاب با پىگيري
حوادث سال 36ق آغاز مىشود و تا حوادث سال 42ق ادامه مىيابد.
بسوي در تاريخ خود همچون ديگران، در بيان وقايع گذشته به تفصيل پرداخته،
ولى دربارة آنچه در عصر وي روي داده، يا خود مشاهده كرده، به اجمال سخن
گفته است. گزارشهاي بسوي در اين فترت، از حد يادآوري سفر به نقطهاي، يا
راهى شدن به حج چندان فراتر نمىرود، و اين مىنماياند كه به هر حال بسوي
مرد حفظ و روايت بوده است، نه تجربه و معاينت؛ و گويا اشتغال به حديث و
كتابت و سماع آن، او را به گونهاي بار آورده بود كه به تاريخ و آنچه
گذشته است، نزديكتر بود، تا به آنچه در زمان خود او در جريان بوده است.
بسوي در بخش دوم كتاب كه قسمت اعظم مجلد دوم و تمام مجلد سوم از چاپ
حاضر را در برمىگيرد، احوال صحابه و تابعين را مد نظر قرار داده، و سپس به
جرح و تعديل رجال حديث پرداخته است. او همچنين فصلهايى را به قضات بصره،
فضايل مصر و شام، اخبار اهل كوفه و ذكر فضايل و ذمايم آن ديار اختصاص داده
است. بسوي در پايان، فصلى نيز براي معرفى راويانى كه به كنيه شهرت
دارند، گشوده است.
بجز المعرفة و التاريخ، كتاب ديگر را در شمار آثار بسوي آوردهاند: . المشيخة،
كه جزء دوم و سوم آن به روايت ابن درستويه بر جاي مانده است. اين دو
جزء كه اولى 9 برگ و دومى 2 برگ را در بر دارد، در كتابخانة ظاهريه نگهداري
مىشود نك: ظاهريه، 74؛ سواس،23و بهگفتة رودانى ص74،محمدكتانىص40-41 و
عبدالحى كتانى / 25، اين كتاب در جزء نگاشته شده، و براساس شهرها ترتيب
يافته است. هر چند بر پاية گزارش عمري /9، اين دو جزء موجود ترتيب معينى
ندارد و مؤلف در آنها از هر شيخى از شيوخ خود يكى دو حديث، با سند آن نقل
كرده، و احوال شيوخ خويش را نيز بيان نداشته است براي منتخب آن، نك:
ظاهريه، همانجا. . الزوال، كه آن را احمد بن ابراهيم بن شاذان، شاگرد بسوي
از وي روايت نموده است خطيب، /93. . السنة و مجانبة اهل البدع، در باب
عقايد اصحاب حديث. . البروالصلة، در اخلاق سمعانى، التحبير، /3؛ ذهبى، سير،
3/83؛ عمري، /8.
در پارهاي از منابع، همچنين از شخصى موسوم به بسوي صغير، ابويوسف يعقوب
بن سفيان بن زياد، ياد شده كه از بسوي كبير روايت كرده است نك: سمعانى،
الانساب، / 85؛ ابن اثير، /16.
مآخذ: ابن ابى حاتم، عبدالرحمان، الجرح و التعديل، حيدرآباد دكن، 373ق/
953م؛ ابن ابى يعلى، محمد، طبقات الحنابلة، به كوشش محمد حامد فقى، قاهره،
371ق/952م؛ ابن اثير، على، اللباب، قاهره، 356ق؛ ابن حبان، محمد، الثقات،
حيدرآباد دكن، 403ق/983م؛ ابن شهر آشوب، محمد، المناقب، قم، انتشارات
علامه؛ ابن نقطه، محمد، التقييد، حيدرآباد دكن، 404ق/984م؛ بسوي، يعقوب،
المعرفة و التاريخ، به كوشش اكرم ضياء عمري، بغداد، 394-396ق/ 974-976م؛
خطيب بغدادي، احمد، تاريخ بغداد، قاهره، 349ق؛ ذهبى، محمد، سير اعلام
النبلاء، به كوشش شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت، 404ق/984م؛ همو، العبر، به
كوشش محمد سعيد بن بسيونى، بيروت، 405ق/ 985م؛ همو، ميزان الاعتدال، به
كوشش على محمد بجاوي، قاهره، 382ق/963م؛ رودانى، محمد، صلة الخلف، به
كوشش محمد حجى، بيروت، 408ق/988م؛ سمعانى، عبدالكريم، الانساب، به كوشش
عبدالله بارودي، بيروت، 408ق/ 988م؛ همو، التحبير، به كوشش منيره ناجى
سالم، بغداد، 395ق/ 975م؛ سواس، ياسين، فهرس مجاميع المدرسة العمرية فى
دارالكتب الظاهرية بدمشق، كويت، 408ق/987م؛ ظاهريه، خطى حديث؛ عمري، اكرم
ضياء، مقدمه بر المعرفة و التاريخ نك: هم، بسوي؛ كتانى، عبدالحى، فهرس
الفهارس و الاثبات، به كوشش احسان عباس، بيروت، 402ق/ 982م؛ كتانى، محمد،
الرسالة المستطرفة، استانبول، 982م؛ مزي، يوسف، تهذيب الكمال فى اسماء
الرجال، به كوشش بشار عواد معروف، بيروت، 400ق/980م؛ ياقوت، بلدان.
عبدالامير جابري زاده