responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4369
باعربايا
جلد: 11
     
شماره مقاله:4369



باعَرْبايا، يا باعرمايا، نام‌ كوره‌ يا ناحيه‌اي‌ از ديار ربيعه‌ در مشرق‌ جزيرة ابن‌ عمر.
نام‌ باعربايا برگرفته‌ از واژة سريانى‌ِ بيت‌ عرباي‌ به‌ معنى‌ سرزمين‌ عرب‌ است‌ (نك: ادي‌ شير، مقدمه‌، 2/13). برخى‌ جغرافيانويسان‌ اين‌ نام‌ را به‌ صورت‌ بعربايا نيز ضبط كرده‌اند (نك: يعقوبى‌، 263؛ قدامه‌، 245). در روزگار ساسانيان‌ به‌ اين‌ سرزمين‌ آسورستان‌ كه‌ ترجمة فارسى‌ بيت‌ارامايه‌4، يعنى‌ سرزمين‌ سريانيان‌ و آراميان‌ است‌، اطلاق‌ مى‌شد (نولدكه‌، 114 ؛ نك: زندبهمن‌ يسن‌، 11؛ بندهش‌، 75). سورستان‌ِ دوران‌ ساسانى‌ منطبق‌ با ناحية سواد در دوران‌ پس‌ از اسلام‌ است‌ كه‌ سلوكيه‌ و تيسفون‌ در آن‌ واقع‌ بوده‌اند (ماركوارت‌، .(162 در دورة ساسانيان‌ بيت‌ عربايه‌ يكى‌ از استانهاي‌ هم‌ مرز با روم‌ شرقى‌ و تحت‌ فرمانروايى‌ يك‌ مرزبان‌ بود و همواره‌ در اين‌ ناحيه‌ مناقشاتى‌ ميان‌ ايرانيان‌ و روميان‌ در مى‌گرفت‌ (پيگولوسكايا، 620؛ كريستن‌سن‌، 138 ؛ ماركوارت‌، همانجا؛ غندور، 27- 28).
آسورستان‌ قسمت‌ ايرانى‌ ناحيه‌ عرب‌نشين‌ بين‌النهرين‌ بود و قسمت‌ رومى‌اين‌ ناحية عرب‌نشين‌
«عرب‌» ناميده‌ مى‌شد (ماركوارت‌، همانجا). در روزگار ساسانيان‌ آيين‌ مسيح‌ در اين‌ منطقه‌ نفوذ بسياري‌ داشت‌؛ وجود كليساهاي‌ متعدد، نشان‌ از گستردگى‌ مسيحيت‌ در اين‌ منطقه‌ دارد. ميان‌ پيروان‌ مسيحى‌ نسطوري‌ و يعقوبى‌ همواره‌ رقابتهايى‌ وجود داشت‌، ليكن‌ اوضاع‌ جغرافيايى‌ و سياسى‌ ناحية باعربايا ايجاب‌ مى‌كرد كه‌ ساسانيان‌ از آيين‌ نسطوري‌ كه‌ از سوي‌ امپراتوران‌ روم‌ شرقى‌ مردود تلقى‌ و اعلام‌ شده‌ بود، اجازة انتشار دهند (نك: نفيسى‌، 173؛ پيگولوسكايا، 612). با اينهمه‌، مبلغان‌ مذهب‌ يعقوبى‌ در اين‌ ناحيه‌ فعال‌ بودند (همانجا). يكى‌ از اين‌ مبلغان‌ احودمه‌ مطران‌ يعقوبى‌ بود كه‌ در شهر بلد در سرزمين‌ بيت‌ عربايا متولد شده‌ بود و نقش‌ عمده‌اي‌ در ترويج‌ آيين‌ مسيح‌ در ميان‌ اهالى‌ بيت‌ عربايا ايفا مى‌كرد (همو، 619 - 621). يكى‌ از مراكز مهم‌ تبليغ‌ در برابر نسطوريان‌، دير جعتايى‌ در نزديكى‌ تكريت‌ بود (نك: نفيسى‌، همانجا؛ پيگولوسكايا، 623). با اين‌ وصف‌، با توجه‌ به‌ كتاب‌ اخبار فطاركه‌ (ماري‌، 55، 61) پيروان‌ آيين‌ نسطوري‌ در باعربايا زياد بوده‌اند.
باعربايا در دوران‌ پس‌ از اسلام‌ به‌ ناحية كوچك‌تري‌ اطلاق‌ مى‌شد و در سدة 4ق‌/10م‌ يكى‌ از نواحى‌ موصل‌ به‌ شمار مى‌رفت‌ و گسترة آن‌ از شرق‌ به‌ غرب‌ از باعيناثا در شمال‌ غربى‌ موصل‌ تا نهر سريا در يك‌ فرسخى‌ پايين‌ اذرمه‌ از توابع‌ نصيبين‌ و از جنوب‌، از نواحى‌ سنجار تا مجاور بازَبْدي‌ در شمال‌ امتداد داشت‌. مقايسة ميزان‌ محصول‌ گندم‌ و جو و ماليات‌ ناحية باعربايا با ديگر نواحى‌ ديار ربيعه‌ نشان‌ دهندة آن‌ است‌ كه‌ اين‌ ناحيه‌ بزرگ‌تر از ديگر نواحى‌ بوده‌ است‌ (نك: ابن‌ حوقل‌، 1/217-219). يعقوبى‌ (د 284ق‌/897م‌) از موصل‌ و باعربايا به‌ عنوان‌ دو ناحية متمايز ياد كرده‌ است‌ كه‌ كشتيهاي‌ تجاري‌ ميان‌ آنجا و بغداد در رفت‌ و آمد بوده‌اند (ص‌ 363).
بنا بر روايت‌ ازدي‌ در 169ق‌/785م‌ حمزة خارجى‌ در جزيره‌ بر ضد هادي‌ خليفة عباسى‌ (حك 169-170ق‌) شوريد و حمزة بن‌ مالك‌ خزاعى‌ عامل‌ آن‌ ناحيه‌ سردار خود ابونعيم‌ ابن‌ موسى‌ را به‌ جنگ‌ او فرستاد؛ در نبردي‌ كه‌ در باعربايا ميان‌ آن‌ دو روي‌ داد، حمزة خارجى‌ پيروز شدو كار او بالا گرفت‌، اما سرانجام‌ به‌ قتل‌ رسيد (ص‌ 257- 258؛ قس‌: ابن‌ اثير، 6/96). همچنين‌ به‌ روايت‌ خليفة بن‌ خياط در 180ق‌/ 796م‌ در زمان‌ هارون‌الرشيد، وليد بن‌ طريف‌ شاري‌ از اعراب‌ بنى‌ تغلب‌ با 30 تن‌ از ياران‌ خود در ساحل‌ فرات‌ قيام‌ كرد. وي‌ به‌ رأس‌العين‌ رفت‌ و آنجا را به‌ آتش‌ كشيد. سپس‌ از نصيبين‌ به‌ باعربايا رفت‌ و در تل‌ ابو الجوزا از توابع‌ باعربايا با بزار تغلبى‌ جنگيد و او را شكست‌ داد. وليد بن‌ طريف‌ در همين‌ سال‌ (180ق‌) به‌ دست‌ يزيد بن‌ مزيَد به‌ قتل‌ رسيد (2/720-721).
ياقوت‌ از محلى‌ به‌ نام‌ ديرباعربا در ساحل‌ [غربى‌] دجله‌ ميان‌ موصل‌ و حديثه‌ ياد كرده‌ كه‌ مسيحيان‌ آن‌ را بزرگ‌ مى‌داشتند و شمار زيادي‌ از راهبان‌ و كشاورزان‌ در آنجا به‌ سر مى‌بردند. به‌ گفتة وي‌، اين‌ دير ديواري‌ بلند داشت‌ كه‌ ارتفاع‌ آن‌ به‌ حدود 100 ذراع‌ مى‌رسيد و درون‌ اين‌ دير مهمانخانه‌اي‌ بود كه‌ در آنجا از رهگذران‌ پذيرايى‌ مى‌شد و پيرامون‌ دير نيز كشتزارهايى‌ وجود داشت‌ (2/645). ابن‌ فضل‌الله‌ نيز از بناي‌ شگفت‌ اين‌ دير و قبوري‌ كه‌ در آنجا مورداحترام‌ مسيحيان‌ بود، سخن‌ گفته‌ است‌ (1/218).
مآخذ: ابن‌ اثير، الكامل‌؛ ابن‌ حوقل‌، محمد، صورة الارض‌، به‌ كوشش‌ كرامرس‌، ليدن‌، 1938م‌؛ ابن‌ فضل‌الله‌ عمري‌، احمد، مسالك‌ الابصار فى‌ ممالك‌ الامصار، چ‌ تصويري‌، به‌ كوشش‌ فؤاد سزگين‌، فرانكفورت‌، 1408ق‌/1988م‌؛ ادي‌ شير، تاريخ‌ كلدو و اثور، بيروت‌، 1913م‌؛ ازدي‌، يزيد، تاريخ‌ الموصل‌، به‌ كوشش‌ على‌ حبيبه‌، قاهره‌، 1387ق‌/1967م‌؛ بندهش‌، به‌ كوشش‌ مهرداد بهار، تهران‌، 1369ش‌؛ پيگولوسكايا، ن‌.و.، اعراب‌ حدود مرزهاي‌ روم‌ شرقى‌ و ايران‌، ترجمة عنايت‌الله‌ رضا، تهران‌، 1372ش‌؛ خليفة بن‌ خياط، تاريخ‌، به‌ كوشش‌ سهيل‌ زكار، دمشق‌، 1968م‌؛ زند بهمن‌ يسن‌، به‌ كوشش‌ محمدتقى‌ راشد محصل‌، تهران‌، 1370ش‌؛ غندور، محمديوسف‌، تاريخ‌ جزيرة ابن‌ عمر، بيروت‌، 1990م‌؛ قدامة بن‌ جعفر، «نبذ من‌ كتاب‌ الخراج‌ و صنعة الكتابة»، همراه‌ المسالك‌ و الممالك‌ ابن‌ خردادبه‌، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، 1306ق‌/ 1889م‌؛ ماري‌ بن‌ سليمان‌، اخبار فطاركة كرسى‌ المشرق‌ من‌ كتاب‌ المجدل‌، رم‌، 1899م‌؛ نفيسى‌، سعيد، مسيحيت‌ در ايران‌، تهران‌، 1343ش‌؛ ياقوت‌، بلدان‌؛ يعقوبى‌، احمد، «البلدان‌»، همراه‌ الاعلاق‌ النفيسة ابن‌ رسته‌، به‌ كوشش‌ دخويه‌، ليدن‌، 1892م‌؛ نيز:
Christensen, A., L'Iran sous les Sassanides, Copenhagen, 1944; Marquart, J., Er ? n l ahr, Berlin, 1901; N N ldeke, Th., X Die Namen der aram L ischen Nation und Sprache n , ZDMG, 1871, vol. XXV.
محمدرضا ناجى‌

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 11  صفحه : 4369
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست