آفَرینِ لاهوری، شاهفقیرالله (1070-1154ق/1660-1741م)، شاعر فارسی سرای پنجاب.
در لاهور زاده شد و ظاهراً به خاندانی شیعی از قبیلة گُجر متعلق بود. در سالهای
نوجوانی پس از آموختن مطالب متداول دوران خویش، به شعر فارسی علاقة بسیار یافت و از
سرودههای شاعران بزرگ این زبان بسیار حفظ کرد. بعدها به تدریس مثنوی مولوی پرداخت.
آفرین با مأموران محلی مغولان که بر هندوستان فرمان میراندند آشنایی و معاشرت داشت
و از امکان تأمین زندگی مرفه برخوردار بود، اما از رفاه پرهیز جست و زندگی
پارسایانه را برگزید. وی طبعی صوفیانه داشت، اما به هیچ یک از سلسلههای صوفیان
متعلق نبود. شعر او پر از احساسات عارفانه است. او از پیامبر اسلام(ص) و ائمّة
اطهار(ع) و شهیدان کربلا با احترام و شیفتگی بسیار سخن گفته است؛ مفتون جاذبههای
معنوی است و به زیباییهای ظاهری توجه چندانی نشان نمیدهد. شعر او از عیوب عروضی
خالی نیست (خوشگو، 3/240). اما مضامین و اندیشههای تازه، فراوان دارد. از آثا
مشهور وی 3 مثنوی راز و نیاز یا هیرورنجها، انبان معرفت، ابجد فکر و تعدادی قصیده و
غزل است که مجموعاً تحت عنوان کلیات آفرین، در 2 بخش از 1386ق/1967م به بعد در
لاهور چاپ شده است.
مآخذ: ایرانیکا: خوشگو، بنْدرابنداس، سفینه، به کوشش محمدعطاءالرحمن عطا کاکوی،
پتنه، ادارة تحقیقات عربی و فارسی، 1959م، 3/238-242؛ سدارنگانی، هرومل، پارسی
گویان هندوسند، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1355ش، صص 156-159؛ صدیق حسن خان، محمد،
شمع انجمن، به کوشش مولوی محمدعبدالمجیدخان، 1293ق، ص 34؛ فرهنگ سخنوران؛ گوپاموی،
محمدقدرتالله، تذکرة نتایجالافکار، به کوشش اردشیر بنشاهی، خاضع، بمبئی، 1366ق،
صص 51-61.
محمدعلی مولوی