آفَریننامه، منظومهای از ابوشکور بلخی شاعر نیمة اول سدة 4ق/10م. ابنمنظومه
در قالب مثنوی و در بحر متقارب، به نام نوحبننصربناحمدسامانی
(331-343ق/943-954م) و در فاصلة سالهای 333-336ق/945-947م سروده شده است. گویا آغاز
نظم این مثنوی در 33ق/945م بوده است. خود میگوید:
مر این داستان کش بگفت از خیال ابر سیصد و سی و سه بود سال
به گفتة عوفی (2/21)، نظم آن در 336ق/947م به پایان رسیده است. از این منظومه جز
ابیاتی پراکنده در کتابهایی چون لغت فرس اسدی، راحلهالانسان یا پندنامة انوشیروان،
قابوسنامه، ترجمانالبلاغه، مرصادالعباد، لبابالالباب و تحفهالملوک برجای نمانده
است. مجموع آنها در حدود 117 بیت است (عنصرالمعالی، تعلیقات مصحح، 215).
این مثنوی ظاهراً مجموعهای از داستانهای حکمت آمیز و مشتمل بر پندهای اخلاقی و
تمثیلات کوتاه بوده است. گرچه نمیتوان آن را نمونة کامل شعر فلسفی و حکمی دانست،
اما جلوههای تفکر فلسفی، مخصوصاً تأکید بر حکمت عملی و نگرشهای اخلاقی و تربیتی در
آن فراوان دیده میشود.
مآخذ: دبیرسیاقی، محمد، «ابوشکور بلخی و اشعار او»، گنج بازیافته، تهران، خیام،
1333ش، صص 1-44؛ صفا، ذبیحالله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، فردوسی، 1363ش،
1/404؛ عنصرالمعالی، کیکاووسبناسکندر، قابوسنامه، به کوشش سعید نفیسی، تهران،
فروغی، 1362ش؛ عوفی، محمد، لبابالالباب، به کوشش ادوارد براون، لیدن، 1321ق؛
فروزانفر، بدیعالزمان، سخن و سخنوران، تهران، خوارزمی، 1350ش، صص 25-26؛ لغت نامة
دهخدا، ذیل ابوشکور.
بخش ادبیات