چراغانی ، آراستن جاها، بهویژه گذرگاهها، در شهرها و روستاها با چراغهای رنگارنگ عمدتاً به نشانه جشن و سرور. ملازمت جشن * و شادمانی با رفتارِ جشنی چراغان كردن چنان نزدیك است كه گاه چراغانی به معنای مطلق جشن و سرور نیز بهكار رفته است (رجوع کنید به دهخدا، ذیل واژه). این واژه در تركی با تركیب دوننمه مراسمی (رجوع کنید به كانار، ذیل "donanma merasimi" ) آمده است. در اردو واژه چراغان (رجوع کنید به د. اردو، ذیل «چراغان ( میلا ) ») و در واژهنامههای جدید عربی بیشتر مصدر تنویر و اصطلاح اقامه الزّینات و تعلیقالانوار (رجوع کنید به غفرانی و آیتاللّهزاده شیرازی؛ علوب، ذیل واژه) در این معنی بهكار میرود.
چراغانی و روشهای تزیین با چراغ *، گوناگون و «طرحبندی» چراغانی، حائز جنبههای هنری بوده كه ابعادی از تركیببندهای رایج در هنر نقاشی را جلوهگر میساخته است (رجوع کنید به كنبو، ج 2، ص 203). از جمله این روشها نصب چراغها بر چوببندهای بلندی بوده كه به شكلهای گوناگون درختان و حیوانات طراحی میشده (برای نمونه رجوع کنید به صاعدی شیرازی، ص 180ـ183؛ بیكر، ص 167) یا قرار دادن شمع و چراغ بر افلاك دوار (رجوع کنید به فلسفی، ج 2، ص 286) و یا چراغانی به شكل كلماتی همچون نام خداوند و پیامبر و ائمه (رجوع کنید به بیكر، همانجا). معمولاً این چراغانی در كنار بركههای آب، استخرها، سواحل رودها و بر عرشه كشتیها صورت میگرفته است تا با انعكاس نور چراغها بر سطح آب زیبایی بیشتری پدید آید (رجوع کنید به وحید قزوینی، ص 158، 282، 285؛ بیكر، ص 163). چراغانی اغلب با آتشبازی (رجوع کنید به اسكندرمنشی، ج 2، ص 838؛ وحید قزوینی، ص 282؛ فلسفی، ج 2، ص 285ـ291؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Donanma" ) و آویختن كاغذهای نقرهای رنگ (رجوع کنید به فرانكلین، ص 38)، پردههای رنگارنگ و قالی و قالیچه و قرار دادن گلدانهای گل در فضای چراغان شده (شهریباف، ج 2، ص 229ـ230) و آیینههای كوچك بین چراغها برای افزایش نور (رجوع کنید به سیلوا ای فیگروآ، ص 327) همراه میشده است. گاه بر پشتبامهای خانههای شهر چراغهای متعدد، غالباً سفالی، قرار میدادند. از مواردی از این نوع چراغانی، كه به «چراغانِ بام» مشهور بود، در كاشان و اصفهان و قزوینِ عصر صفوی گزارشهایی در دست است (رجوع کنید به منجم یزدی،ص 234؛ فلسفی، ج 2، ص290). چینش بینظم چراغها روی دیوار و میدانهای شهرها نیز از دیگر روشهای چراغان بوده است (دلاواله، ج 1، ص 863). در میان فضاهای شهری، بازارها و قیصریهها و دكانهای واقع در آنها به هنگام چراغانی اهمیت خاصی داشتند (رجوع کنید به فرانكلین، همانجا). معمولاً صاحبان دكانها در برابر محل كسب خود چوببستها و ستونهای چارطاقی میساختند كه بر آن گاه تا صدها چراغ میآویختند (فلسفی، ج 2، ص 287). كاخها و مساجد نیز از مراكز مهم چراغانی و نورافشانی بودهاند (رجوع کنید به ابنجبیر، ص 96؛ احسن، ص 279، 288). چراغهای بهكار رفته در این آذینبندیها اغلب از نوع فانوس و پیهسوزهای سفالی و بعدها انواع چراغهای نفتسوز، جارها و لَنترها بود (رجوع کنید به صاعدی شیرازی، ص 183؛ شهریباف، ج 2، ص 229؛ نیز رجوع کنید به چراغ *). به پرواز در آوردن بادبادكهای فانوسدار كه بهنوعی چراغانی محسوب میشد نیز از جمله سرگرمیهای مردم تهران در سالهای پایانی دوره قاجار و روزگار پهلوی اول بود (رجوع کنید به شهریباف، ج 1، ص 297ـ 298). اختراع برق و روشهایی نظیر استفاده از چراغهای نئون، به چراغانی در دوره جدید تنوع و گستردگی بیشتری بخشیده است.
یكی از مهمترین مناسبتهای چراغانی در میان مسلمانان، چراغان نیمه شعبان، به مناسبت میلاد حضرت مهدی عجلاللّهتعالیفرجهالشریف، یا شب برات *، بوده است. چراغانیهای این شبها بسیار باشكوه بوده و یكی از قدیمترین اشارات به چراغانی در ایران در سده چهارم در باره همین مناسبت است (رجوع کنید به نفیسی، ص 547، بیت 1028، به نقل از رودكی؛ برای چراغانی در نیمه شعبان در مكه رجوع کنید به ابنجبیر، ص106). چراغانی همچنین در بیشتر مراسم دینی، كه در شب برگزار میشده، رایج بوده است، از جمله در شبهای قدر (رجوع کنید به ابنجبیر، ص 113) و دیگر شبهای ماه رمضان بهویژه شب عیدفطر (رجوع کنید به همان، ص 119؛ ابناثیر، ج 8، ص 549 ـ550؛ جمیل، ص 107؛ خاطر، ج 1، ص 174؛ بیكر، ص 168). رؤیت هلال رجب نیز چراغانی مفصّلی را در مسجدالحرام مكه در پی داشت (رجوع کنید به ابنجبیر، ص 96).
برخی، بر اساس فتاوی شرعی، چراغانی را بهسبب آنكه سنّت صحابه نبوده و نوعی اسراف و تشبه به عمل كافران است، مجاز ندانستهاند (رجوع کنید به كاكرزای، ص 117).
چراغانی در جشنهای غیردینی نیز از دیرباز معمول بوده است، از جمله در مراسم ختنهسوران مانند ختنهسوران جعفر، پسر حاكم زند در شیراز (فرانكلین، ص 38ـ39)؛ در شب عروسی، نظیر چراغانی باشكوهی در شب عروسی شاهزاده محمد اورنگزیب در ذیحجه 1046 (رجوع کنید به كنبو، ج 2، ص 203) و چراغانی بازار تهران در عروسی عصمتالدوله (دختر ناصرالدینشاه) با پسر معیرالممالك در تهران (سرنا، ص 274ـ 275). آذینبندی با چراغ بهتدریج در عروسیهای مردمِ نه چندان سرشناس و متنعم نیز معمول شد (شهریباف، ج 3، ص 74ـ76). در شهرهای كوچك و در روستاها در دو تا سه دهه پیش گیسوان و لباس عروس را نیز با چراغهای كوچك و رنگارنگ برقی، كه بهتناوب روشن و خاموش میشد، میآراستند.
چراغانی در جشنهای ملی، نظیر نوروز *، مهرگان *و سده *، نیز معمول بود (رجوع کنید به احسن، ص 288ـ292). در برخی دورههای تاریخی، از جمله در دوره صفویان، توجه ویژهای به آیین چراغانی میشد، چنان كه شاهعباس در مناسبتهای گوناگون فرمان به چراغانی گسترده میداد، از جمله در قزوین در 1003 (رجوع کنید به اسكندرمنشی، ج 1، ص 500) و در اصفهان در 1020 به مناسبت ورود محمدولیخان ازبك (رجوع کنید به همان، ج 2، ص 838). وی حتی در ماههای محرّم و صفر و ایام سوكواری امام حسین علیهالسلام دستور برپایی چراغانی میداد، كه با اعتراض علما روبهرو میشد (فلسفی، ج 2، ص 290ـ291). به درازا كشیدن مدت چراغانیها، كه با تحمیل هزینه به مردم بهویژه تجار و صاحبان دكانها (رجوع کنید به فرانكلین، ص 38) و وقفه در فعالیتهای روزانه آنان توأم بود، گاه ناخشنودی عامه مردم را در پی داشت (رجوع کنید به نصرآبادی، ص 431). نظم و ترتیب و زیبایی چراغانی برای شاهعباس تا آنجا اهمیت داشت كه یك بار میرزا ابوطالب، وزیر خود را، بهسبب بیترتیبی در چراغانی كاشان در ربیعالا´خر 1018 توبیخ كرد (رجوع کنید به منجم یزدی، ص 364).
مراسم چراغانی در شبهقاره هند نیز به مناسبتهای گوناگون بسیار مفصّل برگزار میشده است. معروفترین و مهمترین این مراسم، چراغانی در جشنی است كه هر سال در اوایل فروردین در عُرْس *(سالروز وفات) شاعر صوفی، حسینشاه (متوفی 1008)، در جوار مزار وی در حوالی باغ شالیمار لاهور برگزار میشود و چون چراغانی رفتار جشنی عمده این مراسم است، آن را جشن «چراغان» مینامند ( د. اردو ، همانجا). شاید این آیین و چراغان آن، برگرفته از عید چراغان هندوان به نام دیپاولی یا دیوالی باشد كه در اواخر اكتبر به یاد بازگشت راما، قهرمان افسانه رامایانا، برگزار میشود (رجوع کنید به حكمت، ص 203ـ204).
در دوران معاصر چراغانی شهرها بیشتر به مناسبتهای ملی و سیاسی، مانند جشنهای استقلال یا دستیابی به موفقیتهای مهم و جهانی، صورت میگیرد، مانند چراغانی و آتشبازی مفصّل در تهران و میدان بهارستان به مناسبت دومین سال اعلام مشروطیت در جمادیالا´خره 1325، كه اعضای انجمنهای سیاسی و اتحادیههای صنفی در برپایی آن نقش بسزایی داشتند (یغمائی، ص 134)؛ چراغانی به مناسبت لغو امتیاز دارسی *در 1312 ش (شهریباف، ج 1، ص 408ـ409) و چراغانی قندهار به مناسبت پیروزی شاهمحمود و تسخیر پیشاور (الفینستون، ص 609).
چراغانی كردن گاه به سبب ویژگی مكانی صورت میگیرد و تقریباً در تمام مدت سال دوام دارد، مانند چراغانی آستانههای مقدّس، كاخها و برخی بناهای مهم دولتی.
(24) Muhammad Manazir Ahsan, Social life under the Abbasids, London 1979; (25) Patricia L. Baker, Islam and the religious arts, London 2004; (26) Mountstuart Elpinstone, An account of the kingdom of Caubul and its dependencies in Persia, Tartary and India , Graz 1969; (27) EI 2 , s. v. "donanma" (by V. L. Mإnage); (28) Danish Kakarzai, The great festivals in Islam , New Delhi 2001; (29) Mehmet Kanar, Buyuk Turkce-Farsce sozluk , Tehran 1374 Ş.