responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1550

 

بَقّالی ، ابوالفضل Ù…Ø‌مدبن ابوالقاسم خوارزمی ملقب به آدمی ØŒ زین المشایخ Ùˆ ابن بایجُوک Ø› ادیب ØŒ فقیه Ùˆ مفسّر Ø‌نفی در قرن ششم. در490 در خوارزم متولد شد Ùˆ در همانجا به تØ‌صیل پرداخت . جز زمخشری * Ú©Ù‡ بقالی از شاگردان سرشناس Ùˆ مبرّز او بوده (سمعانی ØŒ ج 2ØŒ ص 282Ø› یاقوت Ø‌موی ØŒ ج 19ØŒ ص 5Ø› صفَدی ØŒ ج 4ØŒ ص 340Ø› لکنوی ØŒ ص 162) در منابع از دیگر استادان ÙˆÛŒ نامی برده نشده است . او علوم معانی Ùˆ بیان ØŒ Ù†Ø‌Ùˆ Ùˆ لغت را از زمخشری فراگرفت ØŒ Ø‌دیث را هم از ÙˆÛŒ شنید Ùˆ از عالمان نامی زمان خود شد. بقالی در 538ØŒ پس از مرگ زمخشری ØŒ به عنوان عالمی جامع Ùˆ همتای استاد خود، به جای او به تدریس پرداخت (صفدی Ø› یاقوت Ø‌موی Ø› لکنوی ØŒ همانجاها؛ سیوطی ØŒ ج 1ØŒ ص 215). یاقوت Ø‌موی (همانجا) اخلاق ØŒ اعتقاد Ùˆ دانش او را ستوده Ùˆ آورده است Ú©Ù‡ در ترسّل Ùˆ نقد شعر نیز دست داشته است . از کتابهای منسوب به او مفتاØ‌ التنزیل در تفسیر قرآن ØŒ تقویم اللسان در Ù†Ø‌و، الاعجاب در اِعراب ØŒ البدایة (الهدایة ) در بلاغت ØŒ منازل العرب ØŒ شرØ‌ اسماءاللّه الØ‌سنی ' ØŒ اسرار الادب Ùˆ افتخار العرب قابل ذکرند (یاقوت Ø‌موی Ø› صفدی ØŒ همانجاها؛ زرکلی ØŒ ج 6ØŒ ص 335). درگذشت او را در جرجانیة خوارزم به سال 562 (سمعانی Ø› یاقوت Ø‌موی Ø› سیوطی ØŒ همانجاها) Ùˆ نیز در 561 (صفدی ØŒ همانجا) نوشته اند.

منابع : خیرالدین زرکلی ØŒ الاعلام ØŒ بیروت 1986Ø› عبدالکریم بن Ù…Ø‌مد سمعانی ØŒ الانساب ØŒ ج 2ØŒ چاپ عبدالرØ‌مان بن ÛŒØ‌یی معلمی یمانی ØŒ Ø‌یدرآباد دکن 1383/1963Ø› عبدالرØ‌مان بن ابی بکر سیوطی ،بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین Ùˆ النØ‌اة ØŒ چاپ Ù…Ø‌مدابوالفضل ابراهیم ØŒ قاهره 1384/1964Ø› خلیل بن ایبک صفدی ØŒ کتاب الوافی بالوفیات ØŒ ج 4ØŒ چاپ س . دیدرینغ ØŒ ویسبادن 1394/1974Ø› عبدالØ‌ÛŒ بن عبدالØ‌لیم لکنوی ØŒ الفوائد البهیة فی تراجم الØ‌نفیة ØŒ کراچی 1393؛یاقوت Ø‌موی ØŒ معجم الادباء ØŒ مصر 1355Ù€1357/1936Ù€ 1938ØŒ چاپ افست بیروت ( بی تا. ) .

/ عبدالله کیانی فرید /



NNN بقایا ØŒ در متون کهن Ùˆ متأخر به معنای بدهی مالیاتی مردم Ùˆ مترادف «باقی » Ùˆ «بواقی ». اصطلاØ‌اتی مانند Ø‌اصل (بیهقی ØŒ ص 155ØŒ 157ØŒ 464Ø› عتبی ØŒ ص 457)ØŒ کسور (قمی ØŒ ص 30ØŒ 127Ø› الدُستور ØŒ ج 2ØŒ ص 24)ØŒ دیون ( الدُستور ØŒ ج 2ØŒ ص 14ØŒ 17ØŒ 26)ØŒ نقصان (میرزا سمیعا، ص 6Ø› قمی ØŒ ص 133Ø› نصیری ØŒ ص 46) Ùˆ Ø‌ساب چندین ساله (بیهقی ØŒ ص 350Ø› کاشانی ØŒ ص 196) گاه به همین معنی به کار Ù…ÛŒ رفته است . با این Ø‌ال ØŒ گاه میان برخی از این واژه ها با باقی تفاوتی وجود داشته است (مانند تفاوت میان «Ø‌اصل » Ùˆ «باقی »

رجوع کنید به خوارزمی ، ص 86).

بقایا، همان گونه Ú©Ù‡ از معنای عام آن بر Ù…ÛŒ آید، تنها به نظام مالیاتی در دورة اسلامی منØ‌صر نبوده ØŒ زیرا بر پایة گزارش طبری ØŒ پیش از اسلام نیز وجود داشته است . برای مثال ØŒ در دوران ساسانیان ØŒ برخی از پادشاهان در آغاز سلطنت خود، برای جلب رضایت عموم ØŒ بقایا را Ù…ÛŒ بخشیدند (طبری ØŒ سلسلة اول ØŒ ص 157ØŒ 866ØŒ 1064Ø› کریستن سن ØŒ ص 145). اما گاه برخی از این پادشاهان با مطالبة بقایا فشار زیادی بر مردم وارد Ù…ÛŒ ساختند (طبری ØŒ سلسلة اول ØŒ ص 1041). بنابراین ØŒ تا آنجا Ú©Ù‡ به تاریخ ایران پیش از اسلام مربوط Ù…ÛŒ شود، علت به وجود آمدن آن را باید در ناتوانی مردم از پرداخت مالیات یا ناتوانی دولت از گردآوری آن باز جست Ú©Ù‡ خود از Ø‌وادث طبیعی مانند سیل Ùˆ زلزله ØŒ یا از هم گسیختگی امور در دوره های بØ‌رانی ناشی Ù…ÛŒ شد؛ Ø‌ال آنکه در دورة اسلامی علت آن کاملاً متفاوت Ùˆ دستِکم تا اندازه ای متأثر از اعتقادات دینی بوده است ( رجوع کنید به ادامة مقاله ).

اگر Ú†Ù‡ به ضرسِ قاطع ØŒ نمی توان گفت Ú©Ù‡ در ایران پیش از اسلام Ú†Ù‡ واژه ای به جای باقی به کار Ù…ÛŒ رفته است ØŒ اما Ù…ÛŒ توان اØ‌تمال داد Ú©Ù‡ این واژه ماندگان /ماندکان (فره وشی ØŒ ص 80ØŒ 452) Ùˆ مانیذ/مانید (در جمع مکسر عربی : موانیذ/موانید) بوده Ú©Ù‡ تا سدة چهارم هجری در میان مردم قم متداول بوده است (قمی ØŒ ص 29ØŒ 102؛جوالیقی ØŒ ص 325).

فتوØ‌ات سده های نخستین اسلام ØŒ سرزمینهای وسیعی در اختیار Ø‌کومت اسلامی قرار داد Ú©Ù‡ بخش عمده ای از آنها به ایران Ùˆ روم شرقی تعلق داشت . رومیان خراج قلمرو خود را براساس گاهشماری قبطی Ùˆ شامی Ù…ÛŒ گرفتند، Ùˆ در ایران مبنای Ù…Ø‌اسبة خراج ØŒ سال یزدگردی نامیده شده Ú©Ù‡ هر دو شمسی بود. ایرانیان برای ثابت Ù†Ú¯Ù‡ داشتن مبدأ سال ØŒ در هر چهار سال یک روز را کبیسه Ù…ÛŒ کردند Ùˆ رومیان در هر 120 سال یک ماه را (متز، ج 1ØŒ ص 132Ù€133Ø› قس قلقشندی ØŒ ج 13ØŒ ص 56). به این ترتیب ØŒ در ایران نوروز مبدأ Ù…Ø‌اسبة خراج بود، اما با فتوØ‌ات اسلام این نظام به هم خورد، زیرا مبنای گاهشماریِ مسلمانان سال قمری بود Ú©Ù‡ بتدریج تفاوت فاØ‌Ø´ÛŒ با سال شمسی پیدا Ù…ÛŒ کرد، تا جایی Ú©Ù‡ خراج آغاز هر سال اسماً به سال قبل منسوب Ù…ÛŒ شد (قمی ØŒ ص 145Ø› قلقشندی ØŒ ج 13ØŒ ص 57ØŒ 69). قلقشندی فصلی از کتاب خود را به شرØ‌ این مسئله Ùˆ مشکلات ناشی از آن اختصاص داده است (ج 13ØŒ ص 54 Ù€ 79). به این ترتیب ØŒ اغلب در موعد خراج ØŒ کشاورزان Ùˆ زمینداران هنوز Ù…Ø‌صول را برداشت نکرده بودند Ùˆ در نتیجه توانایی پرداخت خراج را نداشتند. این اختلاف در شهرهای بزرگ Ú©Ù‡ به کشاورزی وابسته نبود، اهمیت چندانی نداشت ،اما در مناطقی Ú©Ù‡ زندگی اهالی اساساً برمبنای کشاورزی بود، دشواری بزرگی پدید Ù…ÛŒ آورد. این وضع ØŒ سازمان اداری خلافت را با دشواریهای زودرس روبرو کرد Ú©Ù‡ نمونه ای از آنها را در دوران عمربن خطاب ØŒ خلیفة دوم (Ø‌Ú© :13Ù€23) Ù…ÛŒ توان دید. به نوشتة مقریزی ØŒ خلیفة دوم در نامه ای عمروعاص والی مصر را به تأخیر در ارسال خراج متهم کرد. ÙˆÛŒ در پاسخ ØŒ به مهلت خواستن مردم تا رسیدن Ù…Ø‌صول اشاره کرد Ùˆ نوشت : «نخواستم مردم را وادار به فروش چیزی کنم Ú©Ù‡ خود به آن نیازمندند.» (مقریزی ØŒ ج 1ØŒ ص 78Ù€79). در دوران امویان Ùˆ عباسیان نیز با تقاضاهای مکرر مردم برای به تأخیر انداختن نوروز روبرو Ù…ÛŒ شویم (قلقشندی ØŒ ج 13ØŒ ص 56). اما خلفا Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ ترسیدند چنین کاری مصداق آیة «اِنَّما النَّسیی ُ زیادةٌ فی الکُفر» (توبه : 37) باشد، از آن خودداری کردند. پس عجیب نیست Ú©Ù‡ تنها دو خلیفة عباسی به چنین کاری تن در دادند؛ یکی متوکل Ú©Ù‡ قبل از اقدام کشته شد (قلقشندی ØŒ ج 13ØŒ ص 55Ù€57)ØŒ دیگری معتضد Ú©Ù‡ فرمان داد کتابچه ای برای عقب انداختن نوروز نوشته شود Ùˆ براین اساس عید آن سال را نوروز معتضدی نامیدند (قلقشندی ØŒ ج 13ØŒ ص 56Ù€57Ø› قمی ØŒ ص 146Ø› گردیزی ØŒ ص 80).

در آغاز خلافت عباسیان ØŒ مسئلة خراج سالهای قبل یا بقایا، مسئله ای فقهی شده بود. ابوØ‌نیفه گرفتن خراج سالهای قبل را جایز نمی دانست (فضل الله بن روزبهان ØŒ ص 287)ØŒ اما قاضی ابویوسف در کتاب الخراج Ú©Ù‡ آن را به خواست هارون الرشید (Ø‌Ú© :170Ù€193) نوشت ØŒ بر آن بود Ú©Ù‡ باید خراج سالهای قبل را گرفت (ابویوسف قاضی ØŒ ص 15ØŒ 84Ø› نیز رجوع کنید به فضل الله بن روزبهان ØŒ همانجا). اگرچه در این کتاب از اصطلاØ‌ بقایا یا باقی نشانی نمی توان یافت ØŒ اما ماجرای سال 181 قم ØŒ Ú©Ù‡ گزارش آن در مآخذ دیگر آمده است ØŒ بروشنی نشان Ù…ÛŒ دهد Ú©Ù‡ این اصطلاØ‌ Ù…ÛŒ بایست در آن دوران به کار رفته باشد (قمی ØŒ ص 29Ù€31Ø› دینوری ØŒ ص 390). بنابراین ØŒ Ù…ÛŒ توان اØ‌تمال داد Ú©Ù‡ اقدام هارون الرشید برای مطالبة بقایای 51 سالِ مردم قم (132Ù€181) مبتنی بر نظر قاضی ابویوسف بوده است . این موضوع گذشته از جنبة اقتصادی آن همواره یکی از اهرمهای سیاسی Ù€ تبلیغاتی Ø‌اکمان جدید در تثبیت موقعیت خویش بود Ùˆ به همین دلیل است Ú©Ù‡ به عنوان مثال ØŒ در مغرب قرن چهارم ØŒ ابوالفتØ‌ منصور (از خاندان بنی زیری : 362Ù€563) بقایای سال 382 را به مردم Ù…ÛŒ بخشد (ابن عذاری ،ج 1ØŒ ص 246Ø› هاپکینز، ص 100).

رویدادهای بعد، تØ‌ول ظریف Ùˆ مهمی در معنای بقایا پدید آوردند Ú©Ù‡ در واقع از روند تکوین سلسله مراتب فئودالی سرچشمه Ù…ÛŒ گرفت . بر اثر این روند، Ú©Ù‡ در ایران از قرن پنجم آغاز گشت ØŒ معنای واژة باقی از بدهی مردم به بدهی Ø‌کمرانان یامقاطعان ولایات تغییر یافت . هر چند سابقة این معنا را پیشتر نیز Ù…ÛŒ توان یافت ØŒ مثلاً هنگام فتØ‌ مصر، عواید اراضی به مزایده گذاشته شد Ùˆ به مدت چهار سال به مُتقبِّلین (کسانی Ú©Ù‡ اراضی را در ازای پرداخت خراج در اختیار Ù…ÛŒ گرفتند) واگذار شد. اما پرداخت این خراج همیشه به تأخیر Ù…ÛŒ افتاد. مقریزی این مبالغ عقب افتاده را نیز «بواقی » Ùˆ گاه «باقی الدوله » خوانده است (ج 1ØŒ ص 82ØŒ 83ØŒ 86ØŒ 107).

در سده های پنجم Ùˆ ششم ØŒ برخی از سلسله ها، گاه امکانات مالی وسیعی در اختیار دولتمردان بویژه وزیران ØŒ قرار Ù…ÛŒ دادند Ùˆ سپس به بهانة شکایات مکرر مردم اموال این افراد را به عنوان بقایا مصادره Ù…ÛŒ کردند (عتبی ØŒ ص 306ØŒ 329ØŒ 345ØŒ 457). اما در سده های دیگر مواردی وجود دارد Ú©Ù‡ وزیران نیز مردم را با طلب بقایا تØ‌ت فشار قرار Ù…ÛŒ دادند (روملو، ج 11ØŒ ص 309). به همین دلیل ØŒ گاه والیان Ø‌کومتی برای رهایی مؤدیانِ مالیات Ù€ اعم از متصدیان گردآوری مالیات Ùˆ مردم Ù€ دفاتر مالیاتی را Ù…ÛŒ سوزاندند (جهشیاری ØŒ ص 191Ø› آقسرائی ØŒ ص 37). بنا بر عتبة الکتبه ØŒ در دوران سلاجقه ØŒ گاه بقایا جزو ارزاق سادات به شمار Ù…ÛŒ رفته است (منتجب الدین بدیع ØŒ ص 47). در دورة سلاجقة روم نیز «بقایا خراج » Ùˆ «باقی » به کار رفته است (ابن بی بی ØŒ ص 66Ù€68). برخی از منابع بقایای دورة مغول را با مالیاتهای اضافی یا زواید یکی دانسته اند (رجب زاده ØŒ ص 145). اما با آنکه بقایا دستاویزی برای مطالبات مالی مکرر از مردم شده بود، نمی توان آن را در ردیف مالیاتهای اخیر قرار داد. دردوران مغول ØŒ به سبب وقفه ای Ú©Ù‡ در تکامل مالکیت فئودالی پیش آمده بود (پطروشفسکی ØŒ ج 1ØŒ ص 119)ØŒ بقایا گاه به بدهی متولیان Ùˆ متصرفان اراضی Ùˆ گاه به بدهی مردم اطلاق Ù…ÛŒ شده است (جوینی ØŒ ج 2ØŒ ص 274Ø› شمس منشی ØŒ ج 2ØŒ ص 212Ø› پطروشفسکی ØŒ ج 2ØŒ ص 669ØŒ 682). در این دوره ØŒ واژة بقایا به معنای بخشِ وصول نشدة قُپچُور (مالیات دام Ùˆ گاهی هم خراج ) به کار رفته است (رشیدالدین فضل الله ØŒ 1358ØŒ ص 247Ø› همو، 1362ØŒ ج 2ØŒ ص 1027).

در کنار اصطلاØ‌ باقی ØŒ اصطلاØ‌اتی چون «عجز»، «اضافت » Ùˆ «تکمله » به کار رفته است . بنا بر منابع ØŒ عجز به معنای «مالی Ú©Ù‡ تØ‌صیل آن متعذر باشد» به کار Ù…ÛŒ رفته (شمس الدین آملی ØŒ ج 1ØŒ ص 328Ø› نیز رجوع کنید به مقریزی ØŒ ج 1ØŒ ص 77) Ùˆ مراداز اضافت ØŒ مالی بیش از مبلغ مقرر بوده (شمس الدین آملی ØŒ ج 1ØŒ ص 320) Ùˆ تکمله به مفهوم تکمیل مالیات با سرشکن کردن باقی آن بر بقیة افراد به کار Ù…ÛŒ رفته است (صابی ØŒ

ص 68). بنابراین ØŒ عبارت «عجز به باقی آوردند» بسیار رایج ،و به معنای ناتوانی مردم از پرداخت خراج به سبب Ø‌وادث طبیعی بود (عتبی ØŒ ص 338Ø› شمس منشی ØŒ ج 1ØŒ جزء دوم ØŒ ص 472). به گفتة شمس الدین آملی (ج 1ØŒ ص 313) Ùˆ مازندرانی (ص 46) هنگامی Ú©Ù‡ «جمع از خرج زیاده » بود، Ø´Ú©ÛŒ وجود نداشت Ú©Ù‡ بر عامل چیزی «باقی » است Ùˆ «بیرون از باقی با عامل مطالبتی » نبود. همچنین مازندرانی فصلی از کتاب خود را به بØ‌Ø« دربارة «باقی Ùˆ زیاده » اختصاص داده است (ص 43Ù€51). در عصر ممالیک (648Ù€ 923) واژة باقی به بازماندة مالیات مُقطِعان «اقطاع استغلال » اطلاق Ù…ÛŒ شد (قلقشندی ØŒ ج 13ØŒ ص 117). بر پایة منابع ØŒ به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ بقایا بیشتر به جنس پرداخت Ù…ÛŒ شده تا نقد، اما در منابع متأخرتر، به جنسی Ùˆ نقدی بودن بقایا تصریØ‌ شده است (میرزا سمیعا، ص 36Ø› اØ‌مد میرزا قاجار، ص 98ØŒ 163Ø› سیاق معیشت در عصر قاجار ØŒ ج 2ØŒ ص 317ØŒ 381). متصدیان وصول آن دارای مناصبی مانند عامل ØŒ Ù…Ø‌صل ØŒ مستوفی Ùˆ جهبذ بودند، اما نخستین منصب مستقلی Ú©Ù‡ با بقایا سروکار داشت در دورة صفوی دیده Ù…ÛŒ شود. در این دوران گاه از بقایا به «باقیِ دیوان » تعبیر شده است (منجم یزدی ØŒ ص 94). منصب «نویسندة بقایا» (میرزا سمیعا، ص 62) یا «مستوفی بقایا» بسیار معتبر بود Ùˆ صاØ‌ب این منصب موظف بود Ú©Ù‡ باقی مالیات یا اموال دیوانی سالهای گذشته را از رعایا Ùˆ ضابطان Ùˆ مستأجران دریافت کند؛ Ùˆ این موارد نشان دهندة گسترش Ø‌وزة مسئولیتهای ÙˆÛŒ است (نصیری ØŒ ص 62). همچنین «مستوفیان » ممالک موظف بودند «بقایای ممالک » را براساس «دفتر بقایا» Ù…Ø‌اسبه کنند Ùˆ به نظر «مستوفی بقایا» برسانند (اسکندر منشی ØŒ ج 2ØŒ ص 1013). از ده مستوفی این دوران ØŒ دو تن مستوفی بقایا بودند Ùˆ گاه مستوفی بقایا به مستوفی الممالک ارتقا Ù…ÛŒ یافت (همان ØŒ ج 1ØŒ ص 162ØŒ 206). اما سوءاستفادة Ø‌اکمان ولایات چند بار به Ø‌ذف Ùˆ برقراری Ùˆ سرانجام Ø‌ذف این منصب انجامید (نصیری ØŒ همانجا) Ùˆ دیگر نشانی از آن نمی یابیم Ø› Ú†Ù‡ در دورة نادر هرگاه Ú©Ù‡ مأموران مالی Ùˆ Ø‌اکمان ولایات نمی توانستند همة مالیاتها را جمع کنند خود ملزم به پرداخت کسری Ù…ÛŒ شدند (آرونوا Ùˆ اشرافیان ØŒ ص 292)ØŒ ازینرو Ù…Ø‌صلان برای گرفتن این باقی گسیل Ù…ÛŒ شدند (کلانتر، ص 20ØŒ 26Ù€27). در دوران قاجار، گسترش تشکیلات اداری کشور از یک سو Ùˆ گسترش هر Ú†Ù‡ بیشتر معنای باقی یا بقایا از سوی دیگر، به تشکیل «وزارت بقایا» Ùˆ منصب «وزیر بقایا» انجامید. در این دوران ØŒ به کسری هر نوع مالیاتی باقی یا بقایا اطلاق Ù…ÛŒ شد («بقایای مالیاتی شرکت سهامی قالی بافی »، سند Ø´ فیش 00130008ØŒ Ù…Ø‌Ù„ در آرشیو سازمان اسناد ملی ایران ØŒ 103ب ا Ø¢ Ø¢ ا، Ø´ 240000856ØŒ Ùˆ نمونه های بسیار دیگر؛ مجموعة اسناد Ùˆ مدارک فرخ خان امین الدوله ØŒ ج 5ØŒ ص 268Ø› Ùˆ نیز منابع دیگر همین مقاله ). به نظر Ù…ÛŒ رسد Ú©Ù‡ در دوران قاجار، پیش از عنوان «وزیر بقایا» (مظفرالدین قاجار، ج 1ØŒ ص 10ØŒ 265Ø› سپهر، ص 253Ø› امین الدوله ØŒ ص 12Ø› نظام السلطنه مافی ØŒ ج 1ØŒ ص 257Ø› اعتمادالسلطنه ØŒ 1363Ø´ ØŒ ص 320ØŒ 381Ø› صدیق الممالک ØŒ ص 263ØŒ 339ØŒ 385ØŒ 392Ø› اعتمادالسلطنه ØŒ 1363Ù€1367Ø´ ØŒ ج 3ØŒ ص 2045Ø› مستوفی ØŒ ج 1ØŒ ص 370ØŒ 428ØŒ 489ØŒ ج 2ØŒ ص 23) عنوان «امین بقایا» (صدیق الممالک ØŒ ص 325ØŒ 343ØŒ 362Ø› سدیدالسلطنه ØŒ ص 139ØŒ140) به کار Ù…ÛŒ رفته Ú©Ù‡ بعدها سِمت زیردست وزیر بقایا را پیدا کرده است . تعبیر «معتمد بقایا» نیز در همین دوران به کار رفته است (نظام السلطنه مافی ØŒ ج 1ØŒ ص 282ØŒ 284). شغل اصلی وزیر بقایا به گفتة مستوفی «گذراندن Ø‌ساب صاØ‌بجمعان Ùˆ اØ‌یاناً وصول بقایای آنها» یعنی «باقی دار»ها ( سیاق معیشت در عصر قاجار ØŒ ج 2ØŒ ص 357ØŒ 396Ø› قس دهخدا، ذیل «باقی ») بود؛ بنابراین ØŒ «مدعی العموم دولت » به شمار Ù…ÛŒ رفت . در آغاز، متصدی این منصب را «داروغة دفتر استیفا» لقب داده بودند Ú©Ù‡ وظایف خود را به Ú©Ù…Ú© فرّاشانی چند اجرا Ù…ÛŒ کرد (مستوفی ØŒ ج 1ØŒ ص 370ØŒ پانویس 1). امین بقایا Ùˆ وزیر بقایا زیر نظر وزیر دفتر (متصدی دفتر جمع Ùˆ خرج ) کار Ù…ÛŒ کردند. از «دستورالعمل »ها (کتابچه ای شامل مجموعة مقررات مالیاتی سالانة Ø‌اکمان ولایات ) بعد از جمع Ùˆ خرج اولیه مبلغی با عنوان «باقی دستورالعمل » Ù…ÛŒ ماند Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ بایست صرف هزینه های Ù…Ø‌Ù„ÛŒ Ù€ مربوط به ولایت Ù€ Ù…ÛŒ شد. سپس جمع Ùˆ خرج دیگری صورت Ù…ÛŒ گرفت Ú©Ù‡ مبلغ باقیمانده را «باقی تØ‌ت دستورالعمل » یا «باقی تØ‌ت کتابچة دستورالعمل » Ù…ÛŒ نامیدند (مستوفی ØŒ ج 1ØŒ ص 422ØŒ 434) Ùˆ موارد مصرف این باقی ØŒ هزینه های فوق العادة بیوتات سلطنتی ØŒ Ùˆ گاه اØ‌داث ساختمانی تازه Ùˆ یا مخارج فوق العادة دولتی بود (مستوفی ØŒ ج 1ØŒ ص 394ØŒ 422). به همین سبب ØŒ بخشی از خزانة مالیات را «خزانة بقایای مالیاتهای کشور» Ù…ÛŒ نامیدند. عواید این خزانه از باقی دستورالعملهای Ø‌اکمان Ùˆ باقی مالیاتی دیگر سازمانهای کشور به دست Ù…ÛŒ آمد Ùˆ در واقع Ø‌Ú©Ù… بودجه را داشت (مستوفی ØŒ ج 1ØŒ ص 12ØŒ 393ØŒ ج 3ØŒ ص 479). «وزارت بقایا Ùˆ Ù…Ø‌اسبات » به عنوان یکی از وزارتخانه ها Ùˆ ادارات دولتی (سپهر، ص 45) هر هفته جلسه ای با عنوان «مجلس وزارت بقایا» تشکیل Ù…ÛŒ داد Ùˆ به برخی عرایض وزارت رسیدگی Ù…ÛŒ کرد (اعتمادالسلطنه ØŒ 1363Ù€1367Ø´ ØŒ ج 3ØŒ ص 2100ØŒ 2045Ø› صدیق الممالک ØŒ ص 229). نام اعضای این وزارت گاه در برخی منابع ذکر شده است (اعتمادالسلطنه ØŒ 1363 Ø´ ØŒ ص 50).

واژة باقی در همین دوران در نظام مالیاتی دولت عثمانی نیز دیده Ù…ÛŒ شود Ùˆ کتاب دستور Ú©Ù‡ مجموعة آیین نامة مالی اداری دولت عثمانی است ØŒ در مادة 33 به «دفاتر خلاصات شهریه Ùˆ دفترِ عموم Ù…Ø‌اسبات » سال اشاره کرده Ùˆ نقصان این مالیاتها را «باقی » نامیده است ( الدُستور ØŒ ج 2ØŒ ص 9،نیز رجوع کنید به ص 14ØŒ 17Ù€18ØŒ 21). در اواخر دورة قاجار، باقی ذیل مالیاتهای مستقیم ثبت Ù…ÛŒ شد. این واژه بر پایة شواهد موجود تا 1353 Ø´ در قانون مالیاتها به کار رفته است ( رجوع کنید به ایران . قوانین واØ‌کام ØŒ 1354 Ø´ ØŒ ص 296Ù€ 515Ø› همو، 1353 Ø´ ØŒ ص 187)Ø› اما در قانون مالیاتهای 1373 Ø´ نشانی از آن دیده نمی شود Ùˆ واژة بدهی جایگزین آن شده است (همو، 1373 Ø´ ØŒ ص 155).

منابع : علاوه بر قرآن Ø› Ù… . ر. آرونوا Ùˆ Ú© . ز. اشرافیان ØŒ دولت نادرشاه افشار ØŒ ترجمة Ø‌مید امین ØŒ تهران 1356 Ø´ Ø› Ù…Ø‌مودبن Ù…Ø‌مد آقسرائی ØŒ تاریخ سلاجقه ØŒ یا، مسامرة الاخبار Ùˆ مسایرة الاخبار ØŒ چاپ عثمان توران ØŒ تهران 1362 Ø´ Ø› ابن بی بی ØŒ سلجوقنامه ØŒ یا، الاوامر العلائیه فی الامور العلانیه ØŒ چاپ Ù…Ø‌مد جواد مشکور، تبریز 1350 Ø´ Ø› ابن عذاری ØŒ البیان المغرب فی اخبار اندلس والمغرب ØŒ چاپ کولن Ùˆ پرووانسال ØŒ بیروت 1400/1980Ø› یعقوب بن ابراهیم ابویوسف قاضی ØŒ کتاب الخراج ØŒ بیروت 1399/1979Ø› اØ‌مد میرزا قاجار، تاریخ عضدی ØŒ چاپ عبدالØ‌سین نوایی ØŒ تهران 1355 Ø´ Ø› اسکندر منشی ØŒ تاریخ عالم آرای عباسی ØŒ تهران 1350 Ø´ Ø› Ù…Ø‌مدØ‌سن بن علی اعتمادالسلطنه ØŒ تاریخ منتظم ناصری ØŒ چاپ Ù…Ø‌مداسماعیل رضوانی ØŒ تهران 1363Ù€1367 Ø´ Ø› همو، المآثرالا´ثار ØŒ در چهل سال تاریخ ایران ØŒ چاپ ایرج افشار، ج 1ØŒ تهران 1363 Ø´ Ø› علی بن Ù…Ø‌مد امین الدوله ØŒ سفرنامة امین الدّوله ØŒ با مقدمة علی امینی ØŒ چاپ اسلام کاظمیه ØŒ تهران 1354 Ø´ Ø› ایران . قوانین Ùˆ اØ‌کام ØŒ قانون مالیاتهای مستقیم ØŒ تهران 1353 Ø´ Ø› همو، قانون مالیاتهای مستقیم 1373ØŒ تدوین غلامرضا Ø‌جتی اشرفی ØŒ تهران 1373 Ø´ Ø› همو، مجموعة قانون مالیاتهای مستقیم ØŒ گردآوری روØ‌ الله وهمن ØŒ تهران ( 1354 Ø´ ) Ø› Ù…Ø‌مدبن Ø‌سین بیهقی ØŒ تاریخ بیهقی ØŒ چاپ علی اکبر فیاض ØŒ تهران 1371 Ø´ Ø› ایلیا پاولوویچ پطروشفسکی ØŒ کشاورزی Ùˆ مناسبات ارضی در ایران عهد مغول ØŒ ترجمة کریم کشاورز، تهران 1357 Ø´ Ø› موهوب بن اØ‌مد جوالیقی ØŒ المعرّب من الکلام الاعجمیّ علی Ø‌روف المعجم ØŒ چاپ اØ‌مد Ù…Ø‌مدشاکر، چاپ افست تهران 1966/1345Ø´ Ø› عطاملک بن Ù…Ø‌مد جوینی ØŒ تاریخ جهانگشای جوینی ØŒ چاپ Ù…Ø‌مدبن عبدالوهاب قزوینی ØŒ لیدن 1329Ù€ 1355/1911Ù€1937Ø› Ù…Ø‌مدبن عبدوس جهشیاری ØŒ کتاب الوزراء والکتّاب ØŒ چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری Ùˆ عبدالØ‌فیظ شلبی ØŒ قاهره 1357/ 1938Ø› Ù…Ø‌مدبن اØ‌مد خوارزمی ØŒ مفاتیØ‌ العلوم ØŒ چاپ ابراهیم ابیاری ØŒ بیروت 1404/1984Ø› الدستور: ترجمه من اللغة الترکیة الی العربیة ØŒ ترجمة نوفل افندی نعمه الله نوفل ØŒ چاپ خلیل افندی خوری ØŒ بیروت 1301Ø› علی اکبر دهخدا، لغت نامه ØŒ زیر نظر Ù…Ø‌مدمعین ØŒ تهران 1325Ù€1359 Ø´ Ø› اØ‌مدبن داوود دینوری ØŒ اخبارالطوّال ØŒ چاپ عبدالمنعم عامر، چاپ افست بغداد ( تاریخ مقدمه 1379/ 1959 ) Ø› هاشم رجب زاده ØŒ آئین کشورداری در عهد وزارت رشیدالدین فضل الله همدانی ØŒ تهران 1355 Ø´ Ø› رشیدالدین فضل الله ØŒ تاریخ مبارک غازانی ØŒ چاپ کارل یان ØŒ لندن 1358/1940Ø› همو، جامع التواریخ ØŒ چاپ بهمن کریمی ØŒ تهران 1362 Ø´ Ø› Ø‌سن روملو، اØ‌سن التواریخ ØŒ چاپ عبدالØ‌سین نوائی ØŒ ج 11ØŒ تهران 1349 Ø´ Ø› عبدالØ‌سین بن هدایت الله سپهر، مرآة الوقایع مظفری Ùˆ یادداشتهای ملک المورخین ØŒ چاپ عبدالØ‌سین نوائی ØŒ تهران 1368 Ø´ Ø› Ù…Ø‌مدعلی بن اØ‌مد سدیدالسلطنه ØŒ سفرنامة سدیدالسلطنه : التدقیق فی سیرالطریق ØŒ چاپ اØ‌مد اقتداری ØŒ تهران 1362 Ø´ Ø› سیاق معیشت در عصر قاجار ØŒ سیاق اول : Ø‌کمرانی Ùˆ ملکداری (مجموعه ÛŒ اسناد عبدالØ‌سین میرزا فرمانفرما) ØŒ چاپ منصوره اتØ‌ادیه Ùˆ سیروس سعدوندیان ØŒ تهران 1362Ù€1363 Ø´ Ø› Ù…Ø‌مدبن Ù…Ø‌مود شمس الدین آملی ØŒ نقائس الفنون فی عرایس العیون ØŒ چاپ ابوالØ‌سن شعرانی ØŒ تهران 1377Ø› Ù…Ø‌مدبن هندوشاه شمس منشی ØŒ دستورالکاتب فی تعیین المراتب ØŒ چاپ عبدالکریم علی اوغلی علی زاده ØŒ مسکو 1964Ù€1976Ø› هلال بن Ù…Ø‌سن صابی ØŒ رسوم دارالخلافة ØŒ چاپ میخائیل عوّاد، بیروت 1406/1986Ø› ابراهیم بن اسدالله صدیق الممالک ØŒ منتخب التواریخ ØŒ تهران 1366 Ø´ Ø› Ù…Ø‌مدبن جریر طبری ØŒ تاریخ الرسل والملوک ØŒ چاپ دخویه ØŒ لیدن 1879Ù€1896ØŒ چاپ افست تهران 1965Ø› Ù…Ø‌مدبن عبدالجبار عتبی ØŒ ترجمة تاریخ یمینی ØŒ از ناصØ‌ بن ظفر جرفادقانی ØŒ چاپ جعفر شعار، تهران 1357 Ø´ Ø› بهرام فره وشی ØŒ فرهنگ فارسی به پهلوی ØŒ تهران 1358 Ø´ Ø› فضل الله بن روزبهان ØŒ سلوک الملوک ØŒ چاپ Ù…Ø‌مدعلی موØ‌د، تهران 1362 Ø´ Ø› اØ‌مدبن علی قلقشندی ØŒ صبØ‌ الاعشی ØŒ قاهره ( تاریخ مقدمه 1383/ 1963 ) Ø› Ø‌سن بن Ù…Ø‌مد قمی ØŒ کتاب تاریخ قم ØŒ ترجمة Ø‌سن بن علی قمی ØŒ چاپ جلال الدین طهرانی ØŒ تهران 1361 Ø´ Ø› عبدالله بن Ù…Ø‌مد کاشانی ØŒ تاریخ اولجایتو ØŒ چاپ مهین همبلی ØŒ تهران 1348 Ø´ ؛آرتور امانوئل کریستن سن ØŒ ایران در زمان ساسانیان ØŒ ترجمة رشید یاسمی ØŒ تهران 1351 Ø´ Ø› Ù…Ø‌مد کلانتر، روزنامة میرزامØ‌مد کلانتر فارس ØŒ چاپ عباس اقبال آشتیانی ØŒ تهران 1362 Ø´ Ø› عبدالØ‌ÛŒ بن ضØ‌اک گردیزی ØŒ زین الأخبار ØŒ چاپ عبدالØ‌یّ Ø‌بیبی ØŒ تهران 1347 Ø´ Ø› عبدالله بن Ù…Ø‌مد مازندرانی ØŒ رسالة فلکیّه ØŒ چاپ والترهینتس ØŒ ویسبادن 1331/ 1952Ø› آدام متز، تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری ØŒ ترجمة علیرضا ذکاوتی قراگزلو، تهران 1364 Ø´ Ø› مجموعة اسناد Ùˆ مدارک فرخ خان امین الدوله ØŒ ج 5ØŒ چاپ کریم اصفهانیان ØŒ علی اصغر عمران Ùˆ قدرت الله روشنی ØŒ تهران 1357 Ø´ Ø› عبدالله مستوفی ØŒ شرØ‌ زندگانی من ØŒ یا، تاریخ اجتماعی Ùˆ اداری دورة قاجاریه ØŒ تهران 1360 Ø´ Ø› مظفرالدین قاجار، شاه ایران ØŒ سفرنامة فرنگستان ØŒ ج 1: سفراول ØŒ چاپ امیرشیرازی ØŒ تهران 1363 Ø´ Ø› اØ‌مدبن علی مقریزی ØŒ کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والا´ثار، المعروف بالخطط المقریزیّة ØŒ بولاق 1270ØŒ چاپ افست قاهره ( بی تا. ) Ø› علی بن اØ‌مد منتجب الدین بدیع ØŒ کتاب عتبة الکتبه : مجموعة مراسلات دیوان سلطان سنجر، چاپ Ù…Ø‌مد قزوینی Ùˆ عباس اقبال ØŒ تهران 1329 Ø´ Ø› جلال الدین Ù…Ø‌مد منجم یزدی ØŒ تاریخ عباسی ØŒ یا، روزنامة ملاجلال ØŒ چاپ سیف الله ÙˆØ‌یدنیا، تهران 1366 Ø´ Ø› میرزا سمیعا، تذکرة الملوک ،چاپ Ù…Ø‌مد دبیرسیاقی ØŒ تهران 1368 Ø´ Ø› علی نقی نصیری ØŒ القاب Ùˆ مواجب دورة سلاطین صفویه ØŒ چاپ یوسف رØ‌یم لو، مشهد 1372 Ø´ Ø› Ø‌سین قلی نظام السلطنه مافی ØŒ خاطرات Ùˆ اسناد Ø‌سین قلی خان نظام السلطنه مافی ØŒ چاپ معصومه مافی ... ( Ùˆ دیگران ) ØŒ تهران 1362 Ø´ Ø› جی .اف .Ù¾ÛŒ . هاپکینز، النظم الاسلامیة ØŒ ترجمة امین توفیق طیبی ØŒ تونس 1980.

/ نادیا برگ نیسی /



NNNبقایی بخارایی ØŒ Ù…Ø‌مدعارف ØŒ سخنور فارسیگوی قرن دهم Ùˆ یازدهم . در بخارا دیده به جهان گشود، همانجا به تØ‌صیل علم پرداخت Ùˆ از شاگردان ممتاز مولانا عبدالرØ‌مان مُشفقی * بود (نقوی ØŒ ص 109Ø› نفیسی ØŒ ج 2ØŒ ص 808Ø› آنسیکلوپدیای ادبیات Ùˆ صنعت تاجیک ØŒ ج 1ØŒ ص 248). از او با لقب «خواجه » (خیامپور، ص 87Ø› آنسیکلوپدیای ادبیات Ùˆ صنعت تاجیک ØŒ همانجا؛ Ø‌لیم ØŒ ص 332) یاد کرده اند Ú©Ù‡ نشان Ù…ÛŒ دهد ÙˆÛŒ شخصی بلندپایه بوده است . در انواع شعر Ùˆ بویژه در قصیده سرایی مهارت داشت . ابتدا «مشغولی » Ùˆ سپس «بقایی » تخلص Ù…ÛŒ کرد (نفیسی ØŒ همانجا). مدتی ملازم دربار پادشاهان ازبک بود (نقوی Ø› نفیسی ØŒ همانجاها) Ùˆ سپس به فرغانه عزیمت کرد Ùˆ به گفتة خودش در 990 در بلدة بهشت آئین اندگان (اندجان کنونی در ازبکستان )ØŒ نوشتن تذکرة مَجمَع الفُضَلاءرا آغاز کرد (Ø‌بیبی ØŒ ص 526). در 995 به هند سفر کرد (همانجا)Ø› نخست به اُریسه Ùˆ بنگاله ØŒ سپس به دکن رفت (نفیسی ØŒ همانجا). در هند با ملک قمی شاعر (متوفی 1024)ØŒ نظام الدین اØ‌مد Ù€ مؤلف طبقات اکبری Ù€ Ùˆ اهل دربار، خاصّه عبدالرØ‌یم خان خانان ØŒ معاشرت داشت (Ø‌بیبی ØŒ ص 527).تا 1003 در دکن به سر برد (Ø‌بیبی ØŒ ص 529) Ùˆ ظاهراً در همان سال ملازمت خان خانان را ترک گفت Ùˆ به لاهور رفت . تاریخ دقیق فوت او معلوم نیست ولی بنابر شواهد ÙˆÛŒ درزمان Ø‌کومت جهانگیر (1014Ù€1037) درگذشته است (همانجا). از آثار او دیوان اشعارش ( آنسیکلوپدیای ادبیات Ùˆ صنعت تاجیک ØŒ همانجا) Ùˆ مثنوی گلشن اشعار را Ú©Ù‡ بر وزن شاهنامه در ستایش عبدالرØ‌یم خان خانان سروده (نقوی ØŒ همانجا) باید ذکر کرد.

مهمترین اثر او تذکرة مجمع الفضلاء است . این اثر Ú©Ù‡ در بردارندة نام ØŒ شرØ‌ زندگانی ØŒ تاریخ وفات Ùˆ نمونه ای از اشعار بیش از 350 تن از شاعران فارسی Ú¯ÙˆÛŒ است ØŒ به سه فصل با عنوان «فرقه » تقسیم شده است . در فرقة نخست نام نزدیک به صد تن از قدما Ùˆ در فرقة دوم Ùˆ سوم شرØ‌ Ø‌ال شاعرانِ پس از جامی تا عصر مؤلف آمده است . بقایی دیده ها Ùˆ شنیده های خود را، دربارة بیش از 250 تن از شاعران معاصر یا نزدیک به عصر خویش ØŒ در این تذکره جمع آوری کرده ØŒ Ú©Ù‡ مجموعة ارزشمندی شده است (Ø‌بیبی ØŒ ص 526ØŒ 529 Ù€ 530). نسخه های خطی مجمع الفضلاء بسیار نادر است . نسخه ای از این تذکره در دانشگاه لاهور نگهداری Ù…ÛŒ شود (نقوی ØŒ ص 113). عبدالØ‌Ù‘ÛŒ Ø‌بیبی یک نسخة آن را در کابل دیده Ùˆ به معرفی آن پرداخته است (ص 525 Ù€ 530).

منابع : آنسیکلوپدیا ساوِتی تاجیک ØŒ ج 1ØŒ دوشنبه 1978ØŒ ص 392 (به خط سیریلی )Ø› آنسیکلوپدیای ادبیات Ùˆ صنعت تاجیک ØŒ دوشنبه 1989 (سیریلی )Ø› عبدالØ‌ÛŒ Ø‌بیبی ØŒ « ( دربارة ) مجمع الفضلاء Ù…Ø‌مدعارف بقایی »، راهنمای کتاب ØŒ سال سوم ØŒ Ø´ 4 (آبان 1339)Ø› Ø‌سین جعفر Ø‌لیم ØŒ شرØ‌ اØ‌وال Ùˆ آثار عبدالرّØ‌یم خان خانان Ùˆ خدمات او برای پیشرفت ادبیات فارسی ØŒ اسلام آباد 1371 Ø´ /1992Ø› عبدالرسول خیامپور، فرهنگ سخنوران ØŒ تبریز 1340 Ø´ Ø› اØ‌مد گلچین معانی ØŒ تاریخ تذکره های فارسی ØŒ تهران 1363 Ø´ ØŒ ج 2ØŒ ص 154 Ù€ 158Ø› سعید نفیسی ØŒ تاریخ نظم Ùˆ نثر در ایران Ùˆ در زبان فارسی تا پایان قرن دهم هجری ØŒ تهران 1363 Ø´ Ø› علیرضا نقوی ØŒ تذکره نویسی فارسی در هند Ùˆ پاکستان ØŒ تهران 1343 Ø´ Ø›

Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum, Oxford 1966, III, 1086.

/ رØ‌یم مسلمانیان قبادیانی /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 1550
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست