شركت قهرى: شركت قهرى جايى است كه شراكت با اختيار خود انسان
صورت نگرفته باشد؛ بلكه وقوع آن به طور قهرى باشد، مانند مورد ارث يا آميخته شدن
دو مال بدون قصد و ارادۀ شركا [1]← شركت).
آزادى قهرى: چنانچه شخصى پدر، مادر، جد، جده، اولاد يا نوههاى
خود را كه بردهاند، بخرد، به مجرد خريدن، به طور قهرى آزاد مىشوند.
آزاد كردن بخشى از برده از سوى مولا، بنابر قول مشهور، به طور
قهرى موجب آزادى همۀ برده مىشود. همچنين اگر مولا گوش يا بينى و يا عضوى
ديگر از اعضاى بردۀ خود را ببرد، بنابر مشهور، برده به طور قهرى آزاد مىشود.
ابتلاى برده به كورى، خوره و زمينگيرى سبب آزادى قهرى او مىشود. همچنين اگر برده
قبل از مولايش مسلمان شود و از قلمرو كفر به قلمرو اسلام درآيد، به طور قهرى آزاد
مىگردد [2]← آزادى).
ملكيت قهرى: از اسباب ملكيت، سبب قهرى است، مانند انتقال تركۀ
ميّت به ورثۀ او به سبب فوت وى يا انتقال اموال مرتد به ورثۀ او به
سبب ارتداد. [3]
بطلان قهرى عقد: بطلان عقد، گاه اختيارى است كه با فسخ يكى از
دو طرف عقد يا اقاله (←اقاله) صورت مىگيرد و گاه قهرى، مانند مرگ مالك يا عامل در مضاربه
كه موجب بطلان عقد مضاربه مىشود [4]← مضاربه) و خارج شدن زمين از حيّز
انتفاع كه موجب بطلان عقد مزارعه مىگردد [5]← مزارعه).
ولايت قهرى: ولايتى كه شارع مقدس به شخصى عطا مىكند، مانند
ولايت پدر و جدّ پدرى بر فرزندان خود، ولايت قهرى است [6]← ولايت).
[1]. لسان العرب، واژۀ «قهر»؛ فرهنگ بزرگ سخن، واژۀ
«قهرى»