در اين صورت، بر وضوى جديد، عنوان تجديد وضو به طور قهرى
منطبق مىشود و ثواب آن بر آن مترتب مىگردد؛ هرچند قصد تجديد وضو نداشته است. [1]
كسى كه چند غسل بر عهده دارد، چنانچه يكى از آنها را انجام
دهد، بدون آنكه قصد ساير غسلها را بكند، به قول برخى، تداخل قهرى حاصل مىشود و از
غسلهاى ديگر كفايت مىكند. [2]
صلات: چنانچه از نمازگزار در حال قرائت، بى اختيار حركتى رخ
دهد، در اينكه واجب است از باب احتياط آن قسمت از قرائت را اعاده كند يا نه،
اختلاف است. [3]
اگر در حال سجده، پيش از گفتن ذكر، بىاختيار سر از زمين
برداشته شود، بنابر قول برخى، سجدهاى كه به جا آورده صحيح است و به همان اكتفا مىكند.
[4]
از اقسام وطن، وطن قهرى است و آن وطنى است كه انسان بدون قصد
ماندن دائمى، به قدرى در آنجا زندگى كند كه عرف مردم او را اهل آنجا بدانند. [5]
چنانچه منشأ بيهوشى امرى غير اختيارى، مانند بيمارى باشد و در
تمامى وقت نماز ادامه داشته باشد، قضاى نماز فوت شده پس از به هوش آمدن واجب نيست.
[6]
زكات: بنابر قول مشهور، پس از تعلّق زكات به مال، جدا كردن
مقدار زكات از مال و كنار گذاشتن آن جايز است. فايدۀ اين كار اين است كه
زكات كنار گذاشته شده، به طور قهرى ملك مستحقان مىشود و امانت در دست مالك مىباشد.
در نتيجه در صورت تلف شدن، مالك ضامن نخواهد بود، مگر آنكه در
حفظ آن كوتاهى كرده باشد يا با وجود مستحق، در رساندن به دست او تأخير كرده باشد.
[7]
ضمان قهرى: از اقسام ضمان، ضمان قهرى است، در مقابل ضمان
اختيارى و آن عبارت است از اشتغال ذمّه انسان به مالى، اما نه به سبب تعهّد، بلكه
به اسبابى كه ذمّۀ انسان به طور قهرى به آن مشغول مىشود، مانند تلف شدن
كالا قبل از تحويل آن به خريدار كه موجب ضمان فروشنده نسبت به پرداخت بدل آن به
خريدار مىشود (←ضمان قهرى).