جابه جايى به محل مناسبتتر براى جنگيدن(تحرُّف) يا پيوستن به ديگر هم رزمان براى
تقويت آنان و يا هدفى ديگر( تحيُّز)، كه در هر دو صورت جايز است[4]
چنانچه كشته
شدن به دست دشمن ظن غالب رزمنده باشد، آيا فرار در اين صورت نيز حرام مىباشد يا
نه؟ اختلاف است. قول نخست به اكثر فقها نسبت داده شده است.[5]
فرار از ميدان
جنگ با باغيان( باغى) نيز حرام و
از گناهان كبيره است.[6]
مستحب: در صورت
افزون بودن سپاه كفر از دو برابر سپاه اسلام مقاومت واجب نيست و با ظن نيروهاى
خودى به شكست از دشمن و كشته شدن، به قول برخى، عقب نشينى و فرار مستحب است.[7]
مكروه: فرار از
مسجدى كه اهل آن دچار طاعون شدهاند كراهت دارد.[8]
مباح: فرار
براى كسانى كه جهاد بر آنان واجب نيست، مانند زنان، جايز است؛[9] ليكن از برخى قدما،
نسبت به حاضران در عرصه نبرد، قول به حرمت فرار نقل شده است؛ هرچند حضور بر ايشان
واجب نباشد.[10]
به قول برخى،
در صورت حمله دو نفر از دشمن به يك رزمنده، فرار براى او جايز است.[11]
آثار: در برخى
موارد بر فرار آثارى مترتب مىشود:
چنانچه گواهان
پس از شهادت فرار كنند، حدِّ ثابت به شهادت آنان اجرا نمىشود[12](اقامه حدود).
در حدّ رجم
زناكار، اگر وى هنگام اجراى حدّ فرار كند، در فرضى كه منشأ ثبوت حدّ اقرار وى
باشد، به قول مشهور برگردانده نمىشود.[13]
ساير احكام:
قاتلى كه پس از كشتن كسى از روى عمد، فرار كرده و كسى به او دست نيافته تا آنكه مرده
است، به قول مشهور، در صورت داشتن مال، ديه از مال او پرداخت مىشود. در غير اين
صورت، از خويشان او به ترتيب اولويت در ارث بردن، گرفته مىشود و با فقد خويشان،
امام از بيت المال مىپردازد.[14]